معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.4K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram


درويشی تنگدست به در خانهٔ توانگری رفت
و گفت:
شنيده‌ام مالی در راه خدا نذر کرده‌ای
که به درويشان دهی، من نيز درويشم.

خواجه گفت: من نذر کوران کرده‌ام
تو کور نيستی.

پس درويش تأملي کرد و گفت:
ای خواجه کور حقيقی منم
که درگاه خدای کريم را گذاشته
به در خانهٔ چون تویی به گدایی آمده‌ام.


ای درویش...
از او بخواه که دارد
و می‌خواهد که از او بخواهی،
از او مخواه که
می‌ترسد که از او بخواهی!




نقل از: میراث عرفانیِ
#خواجه_عبدالله_انصاری
تألیف: #دکتر_محمدرضا_شفیعی_کدکنی
در ستایش حافظ

مستیّ و هوشیاری و راهیّ و رهزنی
ابریّ و آفتابی و تاریک‌روشنی

هرکس درونِ شعرِ تو جویای خویش و تو
آیینه‌دارِ خاطرِ هر مرد و هر زنی

در پایتختِ سلسلۀ شب، که شهرِ ماست،
همواره روح را به سُویِ روز، روزنی

نشناخت کس تو را وشگفتا که قرن‌هاست
حاضر میان انجمن و کوی و برزنی

این سان که در سرود توخون وطراوتست
صد بیشه‌ ارغوانی و صد باغ سوسنی

ای هرگز و همیشه و نزدیک و دیر و دور
در هر کجا و هیچ کجا، در چه مأمنی؟

در مسجدیّ و گوشۀ میخانه‌ات پناه
آلودۀ شرابی و پاکیزه دامنی

هر مصرعت عُصارۀ اعصار و ای شگفت
کآینده را به آینگی صبحِ روشنی!

نَشگِفت اگر که سلسلۀ عاشقانِ دهر
امروز خامُش‌اند و تو گرمِ سرودنی

آفاق از چراغِ صدای تو روشن است
خاموشی‌ات مباد که فریادِ میهنی!

#دکتر_محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#بیستم_مهر_روز_بزرگداشت_حافظ


درويشی تنگدست به در خانهٔ توانگری رفت
و گفت:
شنيده‌ام مالی در راه خدا نذر کرده‌ای
که به درويشان دهی، من نيز درويشم.

خواجه گفت: من نذر کوران کرده‌ام
تو کور نيستی.

پس درويش تأملي کرد و گفت:
ای خواجه کور حقيقی منم
که درگاه خدای کريم را گذاشته
به در خانهٔ چون تویی به گدایی آمده‌ام.


ای درویش...
از او بخواه که دارد
و می‌خواهد که از او بخواهی،
از او مخواه که
می‌ترسد که از او بخواهی!





نقل از: میراث عرفانیِ
#خواجه_عبدالله_انصاری
تألیف: #دکتر_محمدرضا_شفیعی_کدکنی