معرفی عارفان
1.17K subscribers
33.1K photos
11.9K videos
3.19K files
2.72K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
بام قصر وصال اوست بلند
نردبان خیال ما کوتاه

#آصفی‌هروی
گفتم ای دل چه مَه است این؟
دلْ اشارت می‌کرد:
که نه اندازهٔ توست این،
بِگُذر، هیچ مگو

گفتم این چیست بگو؟
زیر و زَبَر خواهم شد
گفت می‌باش چُنین زیر و زَبَر
هیچ مگو.

غزل_مولانا
ای آنکه به فردا دهی امروزِ مرا بیم!
رو، بیم کسی کن که امیدیش به فرداست

بسیار مشو غره، بدین حسن دلاویز
کین حسن دلاویز تو را حسن من آراست

#سلمان_ساوجی
امشب باغزلی ازحضرت حافظ


رسید مژده که ایام ِ غم نخواهد ماند
چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند

من ار چه در نظر ِ یار خاکسار شدم
رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند

چو پرده دار به شمشیر می‌زند همه را
کسی مقیم ِ حریم ِ حرم نخواهد ماند

چه جای شُکر و شکایت ز نقش ِ نیک و بد است
چو بر صحیفه‌ی هستی رقم نخواهد ماند

سرود مجلس ِ جمشید گفته‌اند این بود
که جام ِ باده بیاور که جم نخواهد ماند

غنیمتی شمر ای شمع! وصل ِ پروانه
که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند

توانگرا! دل ِ درویش ِ خود به دست آور
که مخزن ِ زر و گنج ِ دِرم نخواهد ماند

بدین رواق ِ زبرجد نوشته‌اند به زر
که جز نکویی ِ اهل ِ کَرم نخواهد ماند

ز مهربانی ِ جانان طمع مبُر حافظ
که نقش ِ جور و نشان ِ ستم نخواهد ماند

ش/ 179
معرفت نیست در این قوم خدا را سببی
تا برم گوهر خود را به خریدار دگر

هر دم از درد بنالم که فلک هر ساعت
کندم قصد دل ریش به آزار دگر

بازگویم نه در این واقعه حافظ تنهاست
غرقه گشتند در این بادیه بسیار دگر


#حافظ
عشق بنده ای است خانه زاد که در شهرستان ازل پرورده شدست، سلطان ازل و ابد شحنگی کونین بدو ارزانی داشته، و این شحنه هر وقتی بر طرفی زند و هر مدتی نظر بر اقلیمی افکند. و در منشور او حسن نبشته است که در هر شهری که روی نهد، بایدکه خبر بدان شهر رسد، گاوی از برای او قربان کنند، و تا گاو نفس را نکشند قدم در آن شهر ننهد.


#شیخ_شهاب_الدین_سهروردی
#رسالة_فی_حقیقة_العشق
شکستِ شیشه‌ی ما تا کجا فریاد بردارد
تغافل رفت بر طاق کمان ماه از ابرویش

بیدل دهلوی
سادگی جنس ، چو آیینه دکانی داریم
زینت ما به متاع دیگران می باشد

بیدل دهلوی
منِ سنگدل چه اثر برم ز حضورِ ذکرِ دوامِ او
چو نگین نشد که فرو روم به خود از خجالتِ نام او

بیدل دهلوی
🍃🍂🌺🍃🍂🍀🍃
🍃🍂🍀🍃🍂
🍂🌺🍂
🍀 🍂
🌺

┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄


ای زبان‌ها برگشاده بر دل بربوده‌ای /

لب فروبندید کو را همزبانی دیگرست




حضرت مولانا
🍀
🌺🍂
🍂🍀🍂
🍃🍂🌺🍃🍂
🍃🍂🍀🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃🍂🍀🍃
🍃🍂🍀🍃🍂
🍂🌺🍂
🍀 🍂
🌺

┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄


مرا می‌بینی و هر دم ، زیادت می‌کنی دردم /
تو را می‌بینم و میلم ، زیادت می‌شود هر دم

ندارم دستت از دامن بجز در خاک و آن دم هم /
که بر خاکم روان گردی ، بگیرد دامنت گردم

فرورفت از غم عشقت دمم ، دم می‌دهی تا کی /
دمار از من برآوردی ، نمی‌گویی برآور ، دم





حضرت حافظ
🍀
🌺🍂
🍂🍀🍂
🍃🍂🌺🍃🍂
🍃🍂🍀🍃🍂🌺🍃
#ضرب_المثل
#عمرو_در_امانت_خیانت_نکرد_تو_چرا_؟!

گاهی اتفاق می افتد که انسان از نزدیک ترین کسانی که همه گونه توقع و انتظار از او متصور است خیانت خلافی در امر امانت و راز داری می بیند که هرگز در مخیله اش چنان عمل غیر متصوره خطور نکرده است.

در چنین موقعی و مورد با تعجب و تاثری زاید الوصف می گوید: عمرو در امانت خیانت نکرد تو چرا؟ و مقصود از این عمرو همان عمرو عاصی است که شیعیان نسبت به او از لحاظ خیانتی که داشت و خیانتی که در جنگ صفین نسبت به حضرت علی بن ابی طالب (ع) ورزیده با نظر بغض و عداوت می نگرند و به همین ملاحظه با استفاده ه نبوده اند خیال می کرده اند که طرز تلفظ عمرو با عمر فرقی ندارد در حالی که اگر فرقی نداشت یکی را با" و" و دیگری را بدون"و" نمی نوشته اند.
#ضرب_المثل
#رطب_خورده_منع_رطب_چون_کند_؟

هنگامی کسی خود کار اشتباه یا ناپسندی را انجام دهد اما دیگران را از آن کار منع کند،گفته می شود که :"رطب خورده منع رطب چون کند؟"

روزی مردی گوش بچه خود بگرفته به حضور پیامبر خاتم رسید. گفت: یا محمد، بارها به این فرزندم گفتم زیاد خرما نخور، موثر نمی‌افتد. او را نزد تو آورده‌ام که بدو همین گویی تا از دم مسیحایی تو تاثیر پذیرد. محمد (ص) فرمود: برو فردا بیا.
رفتند و فردا آمدند. پیامبر فرمود: بچه جان زیاد خرما نخور!
مرد گفت: ای پیامبر خدا، ما را به سخره گرفته‌ای؟ چه بود که این دیروز نگفتی؟
پیامبر فرمود: دیروز خرما خورده بودم. رطب خورده منع رطب چون کند؟
گفت: چون شب درآید ، شاد شوم که مرا خلوتی بود بی‌تفرقه!

- ذکر فُضیل بن عیاض
تذکرةالاولیاء
🌺اگر بخواهی
به "حقیقت محض" نائل شوی
در مسیر کیمیاگری وجود قرار بگیری
به طلایی ناب و اصیل مبدل گردی
باید از تمامی شکل های کاذب
و دروغین خالی شوی
و به بی شکلی درآیی.


🌼لائوتزو به این مرحله می گوید:
"کُنده ی ناتراشیده"
حکیم عمر خیام می گوید:
"گِل کوزه گری"
عیسی مسیح(ع) می گوید:
"کیفیت کودکی"
حافظ می گوید:
"مِی ناب"
مولانا می گوید:🌺
"نِی تو خالی"
و پیامبر اسلام(ص)
"میت" از آن یاد می کنند و می فرمایند:🌺
"بمیرید پیش از آنکه بمیرید"


🌸این یعنی نرم و پذیرا شدن
یعنی تسلیم محض
یعنی آماده شدن وجود
برای نیل به گوهر اصیل و الهی.
مهربانا...
جاده های نیایش را با شوق تزیین کرده ام‌ ، تو با زمزم کرامتت طراوت ببخش.
میدانم تو پیمانهُ امیدواران را سیراب میکنی ، من به مهر تو یقین دارم ...
امروز باورهای غلط را به دور انداخته ام،تو هم جسارت تکرار و تمرین در ساختن باورهای درست را.... برمن نازل کن..
#آمین

به نام خدای همه 🌱
🏴

سمت تو از تمامی مـردم فـراری ام
ای با غریب های جهان آشنا حسین...
#لا ادری

اَلسَّـلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْــنِ الْحُسَیْـــنِ
وَ عَلــى اَوْلادِ الْحُسَیْــنِ
وَ عَلــى اَصْحابِ الْحُسَیْـــنِ

‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎
#یک_حبه_نوره💫

السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ


اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

ثمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيمٌ

امّا پروردگارت نسبت به آنها که از روی جهالت، بدی کرده‌اند، سپس توبه کرده و در مقام جبران برآمده‌اند، پروردگارت بعد از آن آمرزنده و مهربان است.

#سوره_نحل_آیه_‍۱۱۹
انديشه‌های ناصواب اصل وجودی شما نيستند. طبيعت راستين شما سراسر خوبی است. بنابراين اگر گهگاه فكری نامربوط بر شما عارض شد، با خود بگوييد " اين افكار از آن من نيستند. من يكپارچه نيكی ‌ام و من براي خود و ديگران سرشار از انديشه‌های خيرم".

🌺🌺🌺

یارمهربانم
درود
بامداد چهارشنبه ات نیکو

🌺🌺🌺

نباید اسیر رویاها شد،
باید به جستجوی حقیقت رفت
و با چشمان باز به سوی زندگی
با همه مصائبش رفت
و سراپای وجود خویش را
با واقعیات آشنا کرد،
و زندگی را همانگونه که هست دید
و با سختی‌ها روبه‌رو شد و لبخند زد
امروزت سرشار ازلبخند

🌺🌺🌺

شاد باشد
 
دگرباره سر مستان ز مستی در سجود آمد
مگر آن مطرب جان‌ها ز پرده در سرود آمد

سراندازان و جانبازان دگرباره بشوریدند
وجود اندر فنا رفت و فنا اندر وجود آمد

دگرباره جهان پر شد ز بانگ صور اسرافیل
امین غیب پیدا شد که جان را زاد و بود آمد

ببین اجزای خاکی را که جان تازه پذرفتند
همه خاکیش پاکی شد زیان‌ها جمله سود آمد

ندارد رنگ آن عالم ولیک از تابه دیده
چو نور از جان رنگ آمیز این سرخ و کبود آمد

نصیب تن از این رنگست نصیب جان از این لذت
ازیرا ز آتش مطبخ نصیب دیگ دود آمد

بسوز ای دل که تا خامی نیاید بوی دل از تو
کجا دیدی که بی‌آتش کسی را بوی عود آمد

همیشه بوی با عودست نه رفت از عود و نه آمد
یکی گوید که دیر آمد یکی گوید که زود آمد

ز صف نگریخت شاهنشه ولی خود و زره پرده‌ست
حجاب روی چون ماهش ز زخم خلق خود آمد

 
#حضرت_مولانا
عبدالکریم سروش :


کتاب مثنوی بی هیچ شبهه کتابی الهامی است....تجربه عشقی وحیانی جلال الدین رومی زائیده این سفر مقدس الهامی است و درون مایه کشفی- وصالی آن همه جا بر برونمایه شعری – کلامی آن سبقت می جوید و قافیه اندیشی را از گوینده می ستاند و چون گنجی که از فرط پری چاک کند ، یا چون ابری که از فرط باروری سنگین و بی تاب شود ،سیل آسا و وحشی و بی آداب و بی ترتیب ،می شکافد و فر می ریزد و با غها و شوره زارهای قلوب را یکسان ،سخاوتمندانه سیراب می کند. این درون مایه جلیل و این نگاه نافذ و نور خیز در بند بند و بیت بیت مثنوی شریف نشسته است و بهانه می گیرد تا سر از روزن بر آورد و جان خواننده را مسخر و معطر کند ....