معرفی عارفان
1.26K subscribers
35K photos
12.9K videos
3.24K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
و گفت: از نماز جز ایستادگیِ تن ندیدم،
و از روزه جز گرسنگی ندیدم.
آنچه مراست از فضل اوست، نه از فعل من...
#تذکرةالاولیاء_ذکر #بایزیدبسطامی

یکی از جمله صُلحا گفت:
در دِیری رفتم وقت نماز بود؛
دیرانی را گفتم:
جای پاکیزه هست تا نماز کنم؟
گفت: طَهّر قَلبک و صَلّ حیث شئت؛
دل پاک کن و هر کجا که خواهی نماز کن!

تفسیر گازُر ( ِلاء_الاذهان_و_جَلاء الاحزان)، ابوالمحاسن الحسین بن الحسن الجرجانی، تصحیح میر جلال الدین حسینی ارموی، بازچاپ انتشارات سفیر اردهال، تهران: ۱۳۹۶ ج۱ ص ۱۴۰
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پرسیدند:
کَیفَ وَجدتَ سوقَ الآخرة؟؛ بازار آخرت چگونه یافتی؟

گفت:
بازاری است که رونق ندارد درین بازار، مگر جگرهای سوخته و دل‌های شکسته...!

و باقی همه هیچ است...
که اینها سوخته را مرهم می‌نهند و شکسته را باز می‌بندند و به هیچ التفات نمی‌کنند...


#تذکرة‌الاولیاء
ذکر ابوبکر شبلی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از شیخ ابوالحسن خرقانی پرسیدند: غریب کیست؟

فرمودند : غریب نه آنست که تنش در این جهان غریب است،
بلکه غریب آنست
که دلش در تن غریب بود و
سرّش در دل غریب بود

#تذکرة‌الاولیاء
#شیخ_ابوالحسن_خرقانی
از شیخ ابوالحسن خرقانی پرسیدند: غریب کیست؟

فرمودند : غریب نه آنست که تنش در این جهان غریب است،
بلکه غریب آنست
که دلش در تن غریب بود و
سرّش در دل غریب بود

#تذکرة‌الاولیاء
#شیخ_ابوالحسن_خرقانی
نقل است که در بلخ قحطی عظیم بود، چنانکه یکدیگر می‌خوردند،شقیق بلخی غلامی دید در بازار شادمان و خندان. گفت: ای غلام، چه جای خرمی است؟ نبینی که خلق از گرسنگی چون اند؟
غلام گفت هم: مرا چه باک که من بنده کسی ام که وی را دهی است خاصه و چندین غله دارد. مرا گرسنه نگذارد.
شقیق آن جایگاه از دست برفت. گفت: الهی این غلام به خواجه ای که انبار داشته باشد چنین شاد باشد. تومالک الملوکی و روزی پذیرفته ما چرا اندوه خوریم؟
درحال از شغل دنیا رجوع کرد و توبة نصوح کرد و روی به راه حق نهاد و در توکل به حد کمال رسید. پیوسته گفتی: من شاگرد غلامی ام.

#تذکرةالاولیاء
#عطارنیشابوری
از شیخ ابوالحسن خرقانی پرسیدند: غریب کیست؟

فرمودند : غریب نه آنست که تنش در این جهان غریب است،
بلکه غریب آنست
که دلش در تن غریب بود و
سرّش در دل غریب بود

#تذکرة‌الاولیاء
#شیخ_ابوالحسن_خرقانی
فضیل بن عیاض در ابتدا به زنی عاشق بود. هر چه از راه زدن به دست آوردی بر او بردی و گاه و بیگاه بر دیوارها بودی در هوس عشق آن زن، و می‌گریستی. یک شب کاروانی می‌گذشت. در میان کاروان کسی قرآن می‌خواند. این آیت به گوش فضیل رسید

«أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ»(حدید/۱۶) آیا وقت نیامد که این دل خفته‌ی شما بیدار شود؟

گفتی تیری بود که بر جان او آمد. این آیت به مبارزت فضیل بیرون آمد و گفت: «ای فضیل! تا کی تو راه زنی؟ گاهِ آن آمد که ما نیز راهِ تو زنیم.» فضیل از دیوار فرو افتاد. گفت:
«گاه آمد و از وقت نیز گذشت.»
سراسیمه و کالیو و خجل و بی‌قرار روی به ویرانه‌ای نهاد. جماعتی کاروانیان بودند. می‌گفتند: «برویم.» یکی گفت: «فضیل بر راه است.» فضیل گفت: «بشارت باد مر شما را که او توبه کرد.»


#تذکرة‌الاولیاء
#تصحیح_دکتر_شفیعی_کدکنی
بار دیگرش "شیخ ابوبکر شبلی"
را به خواب دیدند. پرسیدند که
«کَیفَ وَجدتَ سوقَ الآخرة؟»
گفتند: «بازار آخرت چگونه یافتی؟»
گفت: بازاری است که
رونق ندارد درین بازار،

مگر جگرهای سوخته و دل‌های شکسته.

و باقی همه هیچ است.
که اینها سوخته را مرهم می‌نهند
و شکسته را بازمی‌بندند

و به هیچ التفات نمی‌کنند.



#تذکرة‌الاولیاء
#عطار_نیشابوری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفت: «اَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ را بعضی شنیدند
که: نه من خدا ام؟
و بعضی شنیدند
که: نه من دوست شما ام؟ و بعضی
چنان شنیدند که نه همه منم؟»

#تذکرةالاولیاء
#ذکر_شیخ_ابوالحسن_خرقانی
و گفت: اگر دوزخ مرا بخشند، هرگز هیچ عاشق را نسوزم از بهر آن‌که عشقْ خودْ او را صد بار سوخته‌است.
سائلی گفت: اگر آن عاشق را جرم بسیار بود، او را نسوزی؟
گفت: نی، که آن جرم به اختیار نبوده‌است، که کار عاشقان اضطراری بوَد نه اختیاری.

#تذکرة‌الاولیاء :عطار
ذکر یحیی معاذ رازی
     ‏«...دلم از کار جهان گرفته‌ است.

     آمده‌ام تا مرا بخواهی،

     که دلم بر هیچ‌کس قرار نمی‌گیرد
     اِلّا به تُ...»


       #تذکرةالاولیاء
      📙 #عطار_نیشابوری
     ‏«...دلم از کار جهان گرفته‌ است.

     آمده‌ام تا مرا بخواهی،

     که دلم بر هیچ‌کس قرار نمی‌گیرد
     اِلّا به تُ...»


       #تذکرةالاولیاء
      📙 #عطار_نیشابوری
نقل است که از ابراهیم (بن ادهم) پرسیدند:

که سبب چیست که خداوند را می‌خوانیم و اجابت نمی‌آید؟

گفت: از بهر آنکه خدای را می‌دانید و طاعتش نمی‌دارید، و رسول را می‌دانید و طاعتش نمی‌دارید، و متابعت سنّت وی نمی‌کنید و قرآن می‌خوانید و بدان عمل نمی‌کنید، و نعمت خدای می‌خورید و شکر نمی‌کنید و می‌دانید که بهشت آراسته است برای مطیعان و طلب نمی‌کنید، و می‌شناسید که دوزخ ساخته است با اغلال آتشین برای عاصیان، و از آن نمی‌گریزید و می‌دانید که مرگ هست و ساز مرگ نمی‌سازید، و مادر و پدر و فرزندان را در خاک می‌کنید و از آن عبرت نمی‌گیرید، و می‌دانید که شیطان دشمن است با او عداوت نمی‌کنید، بل که با او می‌سازید، و از عیب خود دست نمی‌دارید، و به عیب دیگران مشغول می‌شوید. کسی که چنین بُوَد دعای او چگونه مستجاب باشد؟

(ابراهیم بن ادهم)

#تذکرةالاولیاء
#عطار_نیشابوری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM



دلم از کار جهان گرفته‌ است.
     آمده‌ام تا مرا بخواهی،
     که دلم بر هیچ‌کس قرار نمی‌گیرد
     اِلّا به تُو...


#تذکرةالاولیاء
#حضرت_عطار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پرسیدند:
کَیفَ وَجدتَ سوقَ الآخرة؟؛ بازار آخرت چگونه یافتی؟

گفت:
بازاری است که رونق ندارد درین بازار، مگر جگرهای سوخته و دل‌های شکسته...!

و باقی همه هیچ است...
که اینها سوخته را مرهم می‌نهند و شکسته را باز می‌بندند و به هیچ التفات نمی‌کنند...


#تذکرة‌الاولیاء
ذکر ابوبکر شبلی