معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.5K photos
13.1K videos
3.25K files
2.82K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
دو عالَم را به یک‌بار از دلِ تنگ
بُـرون کردیم تـا جای تــو باشد...

سعدی🌹
@MolaviPoet, قمشه ای
رهایی از غصه، شادی چیست؟
فایل صوتی



دکتر حسین الهی قمشه ای
رهایی از غصه شادی چیست؟
شمس با مولانا چه کرد؟
یا حق بر حق


صورت ما پرده دار او بود
معنی ما حاجت نیکو بود
سینهٔ ما مخزن اسرار او
دیدهٔ ما منظر انوار او
هر چه ما داریم ملک او بود
مالک و ملکش همه نیکو بود

#حضرت_شاہ_نعمت_اللہ_ولی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ داریوش دنیای این روزای من
طاووسی پرهای زیبای خود را میکند تا از آسیب صیادان و شکارچیان که طالب پرهای طاووسان هستند مصون بماند.
مردئ دانا به طاووس پند میدهد برای حفظ جان نیازی نیست بدین کار بجای آن بیاید دل از آنها بر کٓند.
طاووس سخت متاثر شده و به گریه می افتد .
وقتی طاووس آرام میشود به آن مرد می گوید:تو فقط بظاهر این قضیه توجه داری مگر نمی بینی که بخاطر این پرهای زیبایم شکارچیان همیشه دنبالم هستند و از هر طرف بلاهای بسیار به سوی من می آید؟
چون در برابر این قضا و قدر و بلا قدرت مقاومت ندارم نمیتوانم خود را حفظ کنم.بهتر دیدم زشت و کریه شوم.
مولانا میگوید
هوش و زیرکی و مال و جلوه های دنیایی برای کسی که فاقد تقوا و پرهیز کاری است و بر خود تسلط ندارد می تواند مایه گمراهی باشد.
اگر انسان بر خود تسلط داشته باشد و صبر و خویشتن داری راهنمای او باشد اختیار ، بر کمال و شکوه و جلال وی می افزاید.

#دفتر_پنجم_مثنوی
#گنجینه_معنوی_مولانا
حق تعالي را خود بويي است محسوس
 به مشام برسد ، چنانكه بوي مشك و عنبر،
 اما چه ماند به مشك و عنبر! ؟
چون تجلي خواهد آمدن، آن بوي مقدمه بيايد آدمي مست مست شود.

مقالات شمس_تبریزی
سرمایه‌ی روزگارم از دست بشد
یعنی سر زلف یارم از دست بشد

بر دست حنا نهادم از بهر نگار
در خواب شدم ، نگارم از دست بشد

#مهستی_گنجوی
ای منشاء دانایی و ای مایه‌ی هوش !
بفرست از آن که تا سحر خوردم دوش

بسیار نه ، کم نه ، آنقدَر بخش که من
هشیار نگردم و نمانم مدهوش ...

#وحشی_بافقی
بیا ای‌همسفر برخیز ؛ برخیزیم
زمین زشت است و نفرت‌خیز

بیا تا باز برگردیم سوی آسمان‌هامان، شگفت‌انگیز

تماشا داشت ؛ یادت هست؟
آن صبح تماشایی
و زیبا بود آن عالی‌ترین امکان زیبایی
و می‌دیدی، و دیدی، با تمام چشم و بینایی
و می‌بینی، ببین، آری
در اوج آسمان، در باغ‌های هور قلیایی،
سعادت می‌چمد، سر می‌کشد هر جای،
به آذین؛ با شکوه اور مزدایی.



#مهدی_اخوان_ثالث
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آواز #محمدرضاشجریان در مراسم تشییع شهنواز تار #استادجلیل_شهناز

یاران موافق همه از دست شدند
در پای اجل یکان یکان پست شدند

خوردیم ز یک شراب در مجلس عمر
دوری دو سه پیشتر ز ما مست شدند


#خیام_نیشابوری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درباب شیوه تارنوازی استاد بزرگ #جلیل_شهناز

گوینده استاد فقید #محمدرضا_لطفی
کي شعر تر انگيزد خاطر که حزين باشد
يک نکته از اين معني گفتيم و همين باشد
از لعل تو گر يابم انگشتري زنهار
صد ملک سليمانم در زير نگين باشد
غمناک نبايد بود از طعن حسود اي دل
شايد که چو وابيني خير تو در اين باشد
هر کو نکند فهمي زين کلک خيال انگيز
نقشش به حرام ار خود صورتگر چين باشد
جام مي و خون دل هر يک به کسي دادند
در دايره قسمت اوضاع چنين باشد
در کار گلاب و گل حکم ازلي اين بود
کاين شاهد بازاري وان پرده نشين باشد
آن نيست که حافظ را رندي بشد از خاطر
کاين سابقه پيشين تا روز پسين باشد

#حافظ
الا ای شمع دل را روشنایی
که جانم با تو دارد آشنایی

گرفتار تو زآن گشتم که روزی
به تو از خویشتن یابم# رهایی

#سیف_فرغانی
بگذر از خود که ز خود هر که# رهایی یابد

گر به صد قید گرفتار بود،آزادست

#الهی‌_شیرازی
عقل‌ بیهوده سرِ طرحِ معما دارد

بازی عشق مگر شاید و اما دارد

#فاضل_نظری
عاشقان غرقند در دریای عشق
اوفتاده مست در غوغای عشق
دامن معشوق بگرفته به دست
سر نهاده دائما در پای عشق
عاشق و معشوق و عشق آمد یکی
در سر ما نیست جز سودای عشق
نور چشم عاشقان عشق وی است
عقل کی داریم ما بر جای عشق
#شاه_نعمت_الله_ولی
‏نه دنیا بود منظورم نه دین، در طاعت و عصیان


کرام‌الکاتبین را خواستم بی‌کار نگذارم

#طالب_آملی
دهان صبح پر از خنده دیدم
و گفتم:

غنیمت است در این روزگار
خندیدن...

#شفایی_اصفهانی
انبیا گفتند : نومیدی بَد است
فضل و رحمت‌هایِ باری بی‌حد است

از چنین مُحسِن نشاید ناامید
دست در فِتراکِ این رحمت زنید

پی
امبران در جواب جبری‌مشربان حقّ‌ستیز گفتند : بیماری شما از نوع بیماری‌های علاج‌ناپذیر نیست و نومیدی خوب چیزی نیست . نومیدی از چنین احسان‌کننده‌ای شایسته نیست . به ریسمان الهی چنگ بزنید .

مثنوی دفتر سوم
استاد کریم زمانی

اشاره است به آیه‌ی۸۷ سوره‌ی
یوسف :

يٰا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ اَخيهِ وَ لٰاتَيْاَسُوا مِنْ رَوْحِ اللهِ اِنَّهُ لٰا يَيْاَسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ اِلَّا الْقَوْمُ الْکٰافِرُونَ

فرز
ندان من ! برويد و يوسف و برادرش را بجوئید و از فرج خدا نومید نشوید ، که جز کافران از گشایش خدا نومید نمی‌شوند .

تَحَسُّس به معنای طلب چیزی به حس است ، تَجَسُّس هم نظیر آن است و معنای این دو کلمه یکی است و اختلاف در لفظ است ، اما بعضی گفته‌اند تَجَسُّس به معنای تعقیب و جستجو کردن عیب مردم است و تَحَسُّس به معنای گوش‌دادن به گفتگوی مردم است و از ابن‌عباس فرق میان این دو کلمه را ‌پرسیدند گفت : زیاد از هم دور نیستند جز آنکه تَحَسُّس در خیر و تَجَسُّس در شر است .
و کلمه رَوْحِ به معنای نَفْس و یا نَفْس خوش است و کنایه از راحتی است و وجه این کنایه این است که شدّت و بی‌چارگی و بسته‌شدن راه نجات در نظر انسان نوعی اختناق و خفگی تصور می‌شود ، همچنان که مقابل آن یعنی نجات‌یافتن به فراخنای فرج و پیروزی و عافیت که نوعی تنفس و راحتی به نظر می‌رسد و روحی که منسوب به خداست همان فرج بعد از شدتی است که به اذن خدا و مشیّت او صورت می‌گیرد .
و بر هر کسی که ایمان به خدا دارد لازم و حتمی است به این معنا معتقد شود که هر چه خدا بخواهد انجام می‌دهد و به هر چه اراده کند حکم می‌نماید و هیچ قاهری نیست که بر مشیّت او فائق آید و یا حکم او را به عقب اندازد و هیچ صاحب ایمانی نمی‌تواند و نباید از روح خدا مأیوس و از رحمتش ناامید شود زیرا یأس از رَوْحِ خدا و نومیدی از رحمتش در حقیقت محدود کردن قدرت او ، در معنا کفر به احاطه و سعه‌ی رحمت اوست .
و در آیه‌ی۵۶سوره‌ی حجر در کلام ابراهیم (ع) حکایت می‌کندکه به جز مردم نادان و گمراه کسی از رحمت خدا ناامید نیست و از گناهان کبیره و مهلکه شمرده شده ‌است .
و معنای آیه این است که سپس یعقوب به فرزندان خود امر کرد : ای فرزندان من بروید و از یوسف و برادرش که در مصر دستگیر شده جستجو کنید شاید ایشان را بیابید ، از فرجی که خداوند بعد از هر شدتی ارزانی می‌دارد نومید نشوید زیرا از رحمت خدا مأیوس نمی‌شود مگر مردمی که کافرند و به این معنا ایمان ندارند که خداوند توانا است تا هر غمی را زایل و هر بلایی را رفع کند .

تفسیر المیزان
علامه طباطبائی

#قرآن_در_مثنوی
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

مرغی خواهد که بر آسمان پَرَد، اگر چه بر آسمان نرسد،
الّا دَم به دَم از زمین دور می شود و از مرغانِ دیگر بالا می گیرد.

پس یادِ حق همچنین است:
اگر چه به ذاتش نرسی،
الّا یادش جلّ جلاله اثرها کند در تو و فایده های عظیم از ذکرِ او حاصل شود!

فیه ما فیه