نوروز منی تو-شمس لنگرودی
@injaZanVojuddarad
" نوروز منی تو "
#شمس_لنگرودی
نوروز منی تو!
با جانِ نوخریده به دیدارت میدوم،
شکوفههای توام؛
به شور میوه شدن
در هوای تو پر می کشم…
#شمس_لنگرودی
#شمس_لنگرودی
نوروز منی تو!
با جانِ نوخریده به دیدارت میدوم،
شکوفههای توام؛
به شور میوه شدن
در هوای تو پر می کشم…
#شمس_لنگرودی
زنده باد بال خدا
که فرو میافتد
و درست روی شانۀ من مینشیند،
زنده باد !
زنده باد آفتاب سحر
که سرش را میچرخاند، پیدایت میکند
و تلالو اولش را برای تو پست میکند،
زنده باد !
زنده باد دفتر مشق من
که بین این همه کاغذ
فقط برای تو شعر جذب میکند،
زنده باد !
زنده باد سنگهای خیابان
که بین این همه کفش
فقط از کفش تو عکس میگیرند
و برای عارفان برهنه پای روز جزا میفرستند.
زنده باد عشق تو محبوبم زنده باد
که خیالم را آنقدر دور میبرد
که برای حیات این مردم
معنایی پیدا کند.
آی زندگی، دیدی چه سرت آوردیم!
#شمس_لنگرودی
که فرو میافتد
و درست روی شانۀ من مینشیند،
زنده باد !
زنده باد آفتاب سحر
که سرش را میچرخاند، پیدایت میکند
و تلالو اولش را برای تو پست میکند،
زنده باد !
زنده باد دفتر مشق من
که بین این همه کاغذ
فقط برای تو شعر جذب میکند،
زنده باد !
زنده باد سنگهای خیابان
که بین این همه کفش
فقط از کفش تو عکس میگیرند
و برای عارفان برهنه پای روز جزا میفرستند.
زنده باد عشق تو محبوبم زنده باد
که خیالم را آنقدر دور میبرد
که برای حیات این مردم
معنایی پیدا کند.
آی زندگی، دیدی چه سرت آوردیم!
#شمس_لنگرودی
تکرار تو
بوییدن لیمو ، تکان دست علف
شعله آفتاب صبح
بر پشت یخ کرده سنجاب
تکرارت
ریزش خون بود
در دامن قلبی
که به آرامی میتپد
#شمس_لنگرودی
.
بوییدن لیمو ، تکان دست علف
شعله آفتاب صبح
بر پشت یخ کرده سنجاب
تکرارت
ریزش خون بود
در دامن قلبی
که به آرامی میتپد
#شمس_لنگرودی
.
بی سر خوابِ تورا می بینم
بی پر به بامِ تو می پرم
انگور سیاهم...
به بویِ بام تو شراب می شوم.
سمندر تشنه ای که زیرِ شعله...
چشمه ی آب جسته منم...
ساقِ نازکِ تاک به شوق بوسه های تو بر زانو راست می شود.
آفتاب به جستجوی تو در بادها سرگردان مانده است...
ساعت برای لحظه شماری دیدارِ توست...
دوستت دارم
و عشق تو از نامم می تراود...
#شمس_لنگرودی
بی پر به بامِ تو می پرم
انگور سیاهم...
به بویِ بام تو شراب می شوم.
سمندر تشنه ای که زیرِ شعله...
چشمه ی آب جسته منم...
ساقِ نازکِ تاک به شوق بوسه های تو بر زانو راست می شود.
آفتاب به جستجوی تو در بادها سرگردان مانده است...
ساعت برای لحظه شماری دیدارِ توست...
دوستت دارم
و عشق تو از نامم می تراود...
#شمس_لنگرودی
Tanha To Beman
Parisa
تصنیف زیبای" تنها تو بمان "
#بانوپریسا
دلتنگی
خوشه انگور سیاه است
بگذار در خمره سر بسته بماند
مستت می کند اندوهش ...
#شمس_لنگرودی
#بانوپریسا
دلتنگی
خوشه انگور سیاه است
بگذار در خمره سر بسته بماند
مستت می کند اندوهش ...
#شمس_لنگرودی
.
به سرش زده باد،
نگاهش کنید
چگونه میان درختها میدود
و سرش را به پنجرهها میکوبد
به سرش زده باد
دستش را به دهان گنجشکها گذاشته
نمیگذارد سخن بگویند
آب حوضچه را به هم میریزد
فرصت نمیدهد گلویش را ماه تر کند
به سرش زده این برهنه گرما زده
گفته بودم طوری بیایی
که بوی تو را باد نشنود
دیوانه شده این پسر
پیراهنت را به دهان گرفته کجا میبرد؟
#شمس_لنگرودی
به سرش زده باد،
نگاهش کنید
چگونه میان درختها میدود
و سرش را به پنجرهها میکوبد
به سرش زده باد
دستش را به دهان گنجشکها گذاشته
نمیگذارد سخن بگویند
آب حوضچه را به هم میریزد
فرصت نمیدهد گلویش را ماه تر کند
به سرش زده این برهنه گرما زده
گفته بودم طوری بیایی
که بوی تو را باد نشنود
دیوانه شده این پسر
پیراهنت را به دهان گرفته کجا میبرد؟
#شمس_لنگرودی
از تمامی رودهایی که به چشم دیدهام
رودخانه تویی
از سراسر جادههایی که عبور کردهام
جاده تویی
چرا که هیچ رودخانهای از دور غرقم نکرد
چرا که هیچ جاده ندیدهام
نرفته در آفاقش گم شوم.
از تمامی بالهایی که به دوش بردهام
پروبالم تویی
پیشاپیشم میروی
و من
پی بالها می دوم.
#شمس_لنگرودی
رودخانه تویی
از سراسر جادههایی که عبور کردهام
جاده تویی
چرا که هیچ رودخانهای از دور غرقم نکرد
چرا که هیچ جاده ندیدهام
نرفته در آفاقش گم شوم.
از تمامی بالهایی که به دوش بردهام
پروبالم تویی
پیشاپیشم میروی
و من
پی بالها می دوم.
#شمس_لنگرودی
سپاسگزارم خدای من
خنده را برای دهان او
او را بهخاطر من
و مرا
بهنیت گم شدن
آفریدی...
#شمس_لنگرودی
پنجاه_و_سه_ترانه_عاشقانه
خنده را برای دهان او
او را بهخاطر من
و مرا
بهنیت گم شدن
آفریدی...
#شمس_لنگرودی
پنجاه_و_سه_ترانه_عاشقانه
در من نگاه مى کنى
زخم هاى من آرام مى گیرند
اى پرچم بام من
که به وقت عبور دشمن تسکینم مى دهى
زمینه صبح گاه
زخم هاى من
ستاره هاى همین تاریکى است
که چشم بسته از برابر من عبور مى کنى
#شمس_لنگرودی
زخم هاى من آرام مى گیرند
اى پرچم بام من
که به وقت عبور دشمن تسکینم مى دهى
زمینه صبح گاه
زخم هاى من
ستاره هاى همین تاریکى است
که چشم بسته از برابر من عبور مى کنى
#شمس_لنگرودی