معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.3K photos
12.5K videos
3.22K files
2.78K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
Shirin:
دﻧﯿﺎ ﻫﻤﻪ ﻫﯿﭻ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺩﻧﯿﺎ ﻫﻤﻪ ﻫﯿﭻ،
ﺍﯼ ﻫﯿﭻ، ﺑﺮﺍﯼ ﻫﯿﭻ ﺑﺮ ﻫﯿﭻ ﻣﭙﯿﭻ

ﺩﺍﻧﯽ ڪﻪ ﭘﺲ ﺍﺯﻋﻤﺮ ﭼﻪ ﻣﺎﻧﺪﺑﺎﻗﯽ؟
ﻣﻬﺮﺍﺳﺖ ﻭﻣﺤﺒﺖ ﺍﺳﺖ‌ﻭﺑﺎﻗﯽ ﻫﻤﻪ ﻫﯿﭻ


مولاناجان❤️☝️
جعلی

سراینده امیر ناصر خزایی

یاد آشنا .. .

وه چه خوب آمدی صفا کردی
چه عجب شد که یاد ما کردی؟
ای بسا آرزوت می‌کردم
خوب شد آمدی صفا کردی
آفتاب از کدام سمت دمید
که تو امروز یاد ما کردی؟
از چه دستی سحر بلند شدی
که تفقد به بینوا کردی؟
شب مگر خواب تازه‌ای دیدی
که سحر یاد آشنا کردی؟
بیوفایی مگر چه عیبی داشت
که پشیمان شدی وفا کردی؟
هیچ دانی که اندرین مدت
از فراقت به ما چه ها کردی؟
با تو هیچ آشتی نخواهم کرد
از همان ره که آمدی ، برگرد

#ایرج_میرزا

جعلی

سراینده ناشناس
گویند مرا چو زاد مادر 
پستان به دهان گرفتن آموخت

شبها بر گاهواره من
بیدار نشست و خفتن آموخت

دستم بگرفت و پا به پا برد 
تا شیوه راه رفتن آموخت

یک حرف و دو حرف بر زبانم
الفاظ نهاد و گفتن آموخت

لبخند نهاد بر لب من 
بر غنچه گل شکفتن آموخت

پس هستن من ز هستن اوست 
تا هستم و هست دارمش دوست


#ایرج_میرزا
چون خورم می در سرم سودایِ یار آید پدید

راست باشد این مثل کز کار کار آید پدید

جهد کردم تا نگویم رازِ دل بر هیچکس

می کشان را رازِ دل بی اختیار آید پدید

گر مرا آسوده بینی در غمش نبود شگفت

هر غریقی را پس از کوشش قرار آید پدید

بوسه چون بر لعلِ جانان می زنی نشمرده زن

دیدم ام من گفتگو ها از شمار آید پدید

تا توانی سیر بنگر در رخِ صافِ بتان

پیش کاندر صفحۀ چشمت غبار آید پدید

دیدم آن بت را پیِ اُستادِ بد گوهر روان

یادم آمد مُهره در دنبالِ مار آید پدید

هر سؤالِ سخت را زنهار پاسخ نرم ده

سنگ و آهن چون به هم ساید شرار آید پدید

پیری از رخسارِ طبع آبدارم آب بُرد

کی ز طبعِ پیر شعرِ آبدار آید پدید

در خزان هم گاه بگشاید دهان بلبل ولی

کی بود آن نغمه کزو وی در بهار آید پدید

بعد از این وصلش چه جویم چیست سود آن غرقه را

کِش به قعرِ بحر گوهر در کنار آید پدید

نیست کس کاین مملکت را از خطر بخشد نجات

قرنها باید که تا یک مردِکار آید پدید

نان شهر از همّتِ دستورِ ما ممتاز شد

صدقِ این دعوی به هر شام و نهار آید پدید

از وزیران گر یکی چون او شود نَبوَد شگفت

از جراید هم یکی چون نوبهار آید پدید

#ایرج_میرزا
#ناطقه
#غزل_شماره_۸
رند شرابخوارم و در سینه‌ام دلى است

پاکیزه‌ تر ز جامه‌ی شیخ‌ِ نماز کن

#ایرج_میرزا
#ایرج_میرزا

طرب افسرده کند دل چو ز حدّ در گذرد
آبِ حیوان بکُشَد نیز چو از سر گذرد

من ازین زندگی یک نهج آزرده شدم
قند اگر هست نخواهم که مکّرر گذرد

گر همه دیدنِ یک سلسله مکروهاتست
کاش این عمر گرانمایه سبکتر گذرد

تو از این خلعتِ هستی چه تفاخر داری
این لباسی است که بر پیکرِ هر خر گذرد

آه از آن روز که بی کسبِ هنر شام شود
وای از آن شام که بی مطرب و ساغر گذرد

لحظه ای بیش نبود آنچه ز عمرِ تو گذشت
وانچه باقیست به یک لحظۀ دیگر گذرد

آنهمه شوکت و ناموسِ شهان آخِرِ کار
چند سطریست که بر صفحۀ دفتر گذرد

عاقبت در دو سه خط جمع شود از بد و نیک
آنچه یک عمر به دارا و سکندر گذرد

ای وطن ، زینهمه ابنایِ تو کس یافت نشد
که به راهِ تو نگویم ز سر ، از زر گذرد

نه شریف العلما بگذرد از سیمِ سفید
نه رئیس الوزرا از زرِ احمر گذرد

گر به محشر هم از این جنس دوپا در کارند
وای از آن طرز مظالم که به محشر گذرد

ور یکی زان همه عمّال بُوَد ایرانی
گله ها بینِ خداوند و پیمبر گذرد

این همه نقش که بر صحنۀ گیتی پیداست
سینماییست که از دیدۀ اختر گذرد

عَن قریب است که از عشقِ تو چون پیراهن
سینه را چاک کند ایرج و از سر گذرد
عید نوروز و اول سالست
روز عیش و نشاط اطفالست
 
همه آن روز رخت نو پوشند
چای و شربت به خوشدلی نوشند
 
پسر خوب روز عید اندر
روز اول به خدمت مادر
 
دست برگردنش کند چون طوق
سرو دستش  ببوسد از سر شوق


#ایرج_میرزا

عزیزانی که مادران گرامیشون درقیدحیات هستند پندایرج میرزاراگوش واجراکنیدلطفا..

گاهی چه زود دیرمیشود

روح مادران آسمانی شاد
گفت استاد مبر درس از ياد
ياد باد آنچه به من گفت استاد

ياد باد آن كه مرا ياد آموخت
آدمي نان خورد از دولت يـــاد

هيچ يادم نرود اين معنــــي
كه مرا مادر من نـــــادان زاد

پدرم نيز چو استــــــادم ديد
گشت از تربيــــــــــت من آزاد

پس مرا منت از استـــاد بود
كه به تعليـــــــم من اُستاد اِستاد

#ایرج_میرزا
#روزمعلم🌹
ایرج میرزا هنگامه اخوان
به تصنیف بسیار روح نواز عاشقی محنت بسیارکشید باصدای بانو #هنگامه_اخوان و تار استاد ففید #محمدرضا_لطفی و اشعار #ایرج_میرزا به همراه دکلمه آغازین بانو #مولود_ذهتاب گوش کنید واقعا زیباست.
ای خوشا شب که پس از ساعت پنج

ظلم عاطل شود و خسبد رنج

مردم از شر هم آسوده شوند

فارغ از صحبت بیهوده شوند
#ایرج_میرزا
رسم است هر که داغ جوان دید ، دوستان
رأفت برند حالت آن داغدیده را...

یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا
وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را

آن دیگری بر او بفشاند گلاب قند
تا تقویت شود دل محنت کشیده را

یک چند دعوتش به گل و بوستان کنند
تا برکنندش از دل، خار خلیده را

القصه هرکس به طریقی ز روی مهر
تسکین دهد مصیبت بر وی رسیده را

آیا که داد تسلیت خاطر حسین
چون دید نعش اکبر در خون تپیده را؟

آیا که غم‌گساری و اندُه‌بری نمود
لیلای داغدیدۀ محنت‌کشیده را

بعد از پسر دل پدر آماج تیغ شد
آتش زدند لانۀ مرغ پریده را ...


#ایرج_میرزا
دستم بگرفت و پا به پا برد

تا شیوه ی راه رفتن آموخت


#ایرج میرزا


خالق نقاشی: #پیوتر #کنچالوفسکی