یادش به خیر
مادرکم می گفت
خوب،
از خوب هم که خوب تر بشود
شک باید کرد
شاید به چیز دیگری آغشته است
اینجا نشسته ای
در شب
چون شب
که عطر تاریکش
از بوی گیسوی تو سرشته است
و با منی
همه چیزت با من است
تنها ماه است
آن بالا
که نیست
که دیگر نیست
و حفره ی سیاهی از آن برجاست
که خوبی تو
در دهان وقیحش
گم گشته است
#دکتر_اسماعیل_خویی
#روحش_شاد
مادرکم می گفت
خوب،
از خوب هم که خوب تر بشود
شک باید کرد
شاید به چیز دیگری آغشته است
اینجا نشسته ای
در شب
چون شب
که عطر تاریکش
از بوی گیسوی تو سرشته است
و با منی
همه چیزت با من است
تنها ماه است
آن بالا
که نیست
که دیگر نیست
و حفره ی سیاهی از آن برجاست
که خوبی تو
در دهان وقیحش
گم گشته است
#دکتر_اسماعیل_خویی
#روحش_شاد
سرِ پروازهای دور
ندارم دیگر؛
و همین آسمان کوچک
بسم است.
#دکتر_اسماعیل_خویی
پرواز " ۴ خرداد ۱۴۰۰ "
یادو نامش ماندگار
ندارم دیگر؛
و همین آسمان کوچک
بسم است.
#دکتر_اسماعیل_خویی
پرواز " ۴ خرداد ۱۴۰۰ "
یادو نامش ماندگار