معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.5K photos
13.2K videos
3.25K files
2.82K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
گلپا ای ساقی پیاله پرکن(مرد حنجره طلایی)
@Jane_oshaagh
بخشی از  فیلم قدیمی
" مرد حنجره طلایی "
با صدای : #اکبر_گلپایگانی(#گلپا )
پیر چنگی _ گلپا
@baritonmosighi
‍"پیر چنگی"
با صدای استاد #گلپا
ترانه سرا : #مهدخت_مخبر
آهنگساز : #اسدالله_ملک

همچو چنگی بهر حق بنواختی
تو به خلق و خالقت پرداختی
غم مخور چون خالقت همراه توست     
ای که خون خوردی و با غم ساختی
الهی نبینم که از چشم تو اشک ماتم بریزد
الهی نبینم که از خانه ات عشق و مستی گریزد
خدا تو را از ما نگیرد
دلت ز بی کسی هرگز نمیرد
ناله ی آوای من، ناله ی دل های با غم آشناست
ناله های ساز تو کی ز آه و درد دردمندان جداست
چشم اشک آلود تو چشمه ی پاک خداست
ناله و فریاد تو همچو بغضت بی صداست
گفتمش ای دوست
گلپا
" در زدم و گفت کیست ؟...

برگ سبز شماره : 169
خواننده : #گلپا
با همکاری: #حافظی #کسایی
اشعار: عطار،معینی کرمانشاهی،فرصت شیرازی،عراقی
آهنگ : شور
تو ای جان دل من هستی من
هایده
آواز بانو #هایده
شعر #هما_میرافشار
اجرای زنده در بزم «شباهنگ»
بهمراه استاد #گلپا

تو ای جان دل من،هستی من
تو ای در شام غمها مستی من
تو ای بنشسته با خون در وجودم
تو ای امید و عشق و تار و پودم
تو در چشم منی،هر جا که هستم
ترا هر جا که هستی میپرستم
تو در هر ذره پیدایی به چشمم
تو در هر قطره دریایی به چشمم
شرابی،شعر نابی،هر چه هستی
مرا از هر چه غیر از خود گسستی
تو صبح صادقی در شام تارم...
تویی پایان شام انتظارم...
کانال تلگرامیsmsu43@
گلپا - دل به سودای تو بستیم
"دل به سودای تو بستیم خدا میداند"
با صدای استاد #گلپا
شعر: #شمس_مغربی
تار: #فرهنگ_شریف
ویولن: #پرویز_یاحقی
گوینده: #ایراندخت_پرتوی


دل به سودای تو
بستیم خدا می‌داند
وز مه و مهر گسستیم
خدا می‌داند
ستم عشق تو
هر چند کشیدیم به جان
ز آرزویت ننشستیم خدا می‌داند
با غم عشق تو
عهدی که ببستیم نخست
بر همانیم که بستیم خدا می‌داند
به امیدی که گشاید
ز وصال تو دری
در دل بر همه بستیم خدا می‌داند
خاستیم از سر شادی
و غم هر دو جهان
با غمت خوش بنشستیم
خدا می‌داند
دیده پر خون و دل
آتشکده و جان بر کف
روز و شب جز تو
نجستیم خدا می‌داند
دوش با «شمس»
خیال تو به دلجویی گفت
آرزومند تو هستیم خدا می‌داند
دلم تنگه_گلپا
@bazmemousighi
،

«دلم تنگه»

خواننده:#گلپا
آهنگسازوترانه‌سرا:
#فضل اله توکل
تکنواز ویولن :
#اسدالله ملک
دستگاه/آواز:
شور/ابوعطا


تصورهای باطل نقش زد آینده‌ی ما را
به تصویری مجازی خط کشید آیینه‌ی ما را
رفاقت‌ها، محبت‌ها چرا زیبا سرابی بود
گذشته لحظه‌های عشق ما آشفته خوابی بود
غرورم را لباست می‌کنم باز التماست می‌کنم تا وقت دیدار ..
دو چشمم فرش پایت می‌کنم جانم فدایت می‌کنم من را میازار ..

برای خنده‌هایت بر من و بر اشک خونینم دلم تنگه
برای سر نهادن‌های تو بر گوش و بالینم دلم تنگه
برای با تو بودن‌ها دلم تنگه
نفس با تو کشیدن‌ها دلم تنگه

شکستن‌های قلب پر غرورم تحمل کردن روح صبورم
شمردن‌های تکرار شب و روز غم شب تلخی و تنهایی روز
برای آن دو چشم کهربایی که آتش زد مرا با بی‌وفایی
برای بوسه‌ی هنگام دیدار وداع تلخمان با چشم نم‌دار

شکسته قلب من بشکستی و از من نپرسیدی
دم سوزنده آهم دیدی و هرگز نترسیدی
هنوزم آسمانم را فقط تنها تو خورشیدی
کشانیدی به ویرانی مرا از هم تو پاشیدی



🎼🎼💠🎼🎼
تو ای جان دل من هستی من
هایده
آواز #هایده

شعر  #هما_میرافشار

اجرای زنده در بزم «شباهنگ»
بهمراه #گلپا

تو ای جان دل من،هستی من   
           تو ای در شام غمها مستی من
تو ای بنشسته با خون در وجودم  
         تو ای امید و عشق و تار و پودم
تو در چشم منی،هر جا که هستم   
      ترا هر جا که هستی میپرستم
تو در هر ذره پیدایی به چشمم   
           تو در هر قطره دریایی به چشمم
شرابی،شعر نابی،هر چه هستی  
       مرا از هر چه غیر از خود گسستی
تو صبح صادقی در شام تارم...    
          تویی پایان شام انتظارم...

تقدیم به شما عزیزان.
آوای گرم و دلنشین حضرت هايده.
تو ای جان دل من هستی من
هایده
آواز بانو #هایده
شعر #هما_میرافشار
اجرای زنده در بزم «شباهنگ»
بهمراه استاد #گلپا

تو ای جان دل من،هستی من
تو ای در شام غمها مستی من

تو ای بنشسته با خون در وجودم
تو ای امید و عشق و تار و پودم

تو در چشم منی،هر جا که هستم
ترا هر جا که هستی میپرستم

تو در هر ذره پیدایی به چشمم
تو در هر قطره دریایی به چشمم

شرابی،شعر نابی،هر چه هستی
مرا از هر چه غیر از خود گسستی

تو صبح صادقی در شام تارم...
تویی پایان شام انتظارم...
تو ای جان دل من هستی من
هایده
آواز بانو #هایده
شعر #هما_میرافشار
اجرای زنده در بزم «شباهنگ»
بهمراه استاد #گلپا

تو ای جان دل من،هستی من
تو ای در شام غمها مستی من

تو ای بنشسته با خون در وجودم
تو ای امید و عشق و تار و پودم

تو در چشم منی،هر جا که هستم
ترا هر جا که هستی میپرستم

تو در هر ذره پیدایی به چشمم
تو در هر قطره دریایی به چشمم

شرابی،شعر نابی،هر چه هستی
مرا از هر چه غیر از خود گسستی

تو صبح صادقی در شام تارم...
تویی پایان شام انتظارم...