معرفی عارفان
1.25K subscribers
35.6K photos
13.2K videos
3.25K files
2.82K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
با زبان سبزه گوید دانه در خاک این سخن

نیست غیر از سرفرازی، حاصل اُفتادگی


#واعظ_قزوینی
یک تَن نَیافتیم که فَهمَد زبانِ ما

همشهرى اند مردم و ما در ميانْ غريب

#واعظ_قزوينى
خانه‌ی روشندلان را زینت از مهمان بس است
نیست بهْ از عکسْ نقشی خانه‌ی آیینه را.

#واعظ_قزوینی
دلم می رفت و می نالید هر عضوم ز دنبالش
به آهنگی که نالد از پیِ #دیوانه زنجیری

#واعظ_قزوینی
پهلوانی نیست سنگی یا گِلی برداشتن
پهلوانی چیست: باری از دلی برداشتن

#واعظ_قزوینی
در درون آدمی یک دل است

اگر به دنیا مشغول سازد
از حق بی‌بهره مانَد

و اگر متوجه به حق گردد،
از دل او روزنه به سوی حق گشاده شود

اگر دل حاضر باشد،
فیض به وی خواهد رسید

و اگر غافل است،
آن نور از وی در خواهد گذشت...


دوست به هر لحظه‌ای در تو نظر می‌کند
چون تو ازو غافلی از تو گذر می‌کند



#رشحات_عين_الحيات
#واعظ_كاشفی
گر شعر نه مال و ثروتم می‌بخشد
صد گونه خوشی و لذّتم می‌بخشد
از شعر همین سود مرا بس، که دمی
از فکر‌ جهان فراغتم می‌بخشد

#واعظ_قزوینی
در بیان آن که تاخیر اجابت در دعای مومن به سبب آن است که زاری او پسندیدهء حضرت باری است ؛


ای بسا مخلص که نالد در دعا
تا رود دود خلوصش بر سما

تا رود بالای این سقف برین
بوی مجمر از انین المذنبین

پس ملایک با خدا نالند زار
کای مجیب هر دعا وی مستجار

بندهٔ مؤمن تضرع می‌کند
او نمی‌داند به جز تو مستند

تو عطا بیگانگان را می‌دهی
از تو دارد آرزو هر مشتهی

حق بفرماید که نه از خواری اوست
عین تاخیر عطا یاری اوست

حاجت آوردش ز غفلت سوی من
آن کشیدش مو کشان در کوی من

گر بر آرم حاجتش او وا رود
هم در آن بازیچه مستغرق شود

گرچه می‌نالد به جان یا مستجار
دل شکسته سینه‌خسته گو بزار

خوش همی‌آید مرا آواز او
وآن خدایا گفتن و آن راز او

وانک اندر لابه و در ماجرا
می‌فریباند بهر نوعی مرا

طوطیان و بلبلان را از پسند
از خوش آوازی قفس در می‌کنند

زاغ را و چغد را اندر قفس
کی کنند این خود نیامد در قصص
...
#مثنوی_معنوی

#واعظ کاشفی
با زبان سبزه گوید دانه در خاک این سخن

نیست غیر از سرفرازی، حاصل اُفتادگی



#واعظ_قزوینی
گر شعر نه مال و ثروتم می‌بخشد
صد گونه خوشی و لذّتم می‌بخشد
از شعر همین سود مرا بس، که دمی
از فکر‌ جهان فراغتم می‌بخشد

#واعظ_قزوینی