از دست غمٖ تو، ای بت حور لقا
نه پای ز سر دانم و نه، سر از پا
گفتم دل و دین ببازم، از غم برهم
این هر دو بباختیم و غم ماند به جا
#شیخ_بهایی
#سوم_اردیبهشت_روز_بزرگداشت_شیخ_بهایی
نه پای ز سر دانم و نه، سر از پا
گفتم دل و دین ببازم، از غم برهم
این هر دو بباختیم و غم ماند به جا
#شیخ_بهایی
#سوم_اردیبهشت_روز_بزرگداشت_شیخ_بهایی
در ربیع الابرار آمده است که: ابلیس گفت: خداوندا، بندگان تو، ترا دوست همی دارند و عصیانیت همی کنند. اما مرا دشمن همی دارند ولی اطاعتم همی کنند.
جوابش آمد که: ما اطاعت ایشان از تو را به دشمنیشان با تو بخشیدیم. و هر چند که با همه ی عشق اطاعتمان نکنند، ایمانشان را پذیرفتیم.
#شیخ_بهایی
#بزرگداشت
#روز_معمار
جوابش آمد که: ما اطاعت ایشان از تو را به دشمنیشان با تو بخشیدیم. و هر چند که با همه ی عشق اطاعتمان نکنند، ایمانشان را پذیرفتیم.
#شیخ_بهایی
#بزرگداشت
#روز_معمار
یارب، تو مرا مژدهی وصلی برسان
برهانم از این نوع و به اصلی برسان
تا چند از این فصل مکرر دیدن
بیرون ز چهار فصل، فصلی برسان!
#شیخ_بهایی
برهانم از این نوع و به اصلی برسان
تا چند از این فصل مکرر دیدن
بیرون ز چهار فصل، فصلی برسان!
#شیخ_بهایی
ای برده به چین زلف، تاب دل من
وی کشته به سحر غمزه، خواب دل من
در خواب، مده رهم به خاطر که مباد
بیدار شوی ز اضطراب دل من
#شیخ_بهایی
وی کشته به سحر غمزه، خواب دل من
در خواب، مده رهم به خاطر که مباد
بیدار شوی ز اضطراب دل من
#شیخ_بهایی
بر درگه دوست، هر که صادق برود
تا حشر ز خاطرش علائق برود
صد ساله نماز عابد صومعهدار
قربان سر نیاز عاشق برود
#شیخ_بهایی
تا حشر ز خاطرش علائق برود
صد ساله نماز عابد صومعهدار
قربان سر نیاز عاشق برود
#شیخ_بهایی
حکیمان گفته اند که عشق
اشتیاقی است که پروردگار
به موجودات زنده می بخشد
تا با آن ممکن سازد
آنچه را که برای دیگران ناممکن است.
#شیخ_بهایی
اشتیاقی است که پروردگار
به موجودات زنده می بخشد
تا با آن ممکن سازد
آنچه را که برای دیگران ناممکن است.
#شیخ_بهایی
کانال تلگرامیsmsu43@
شهرام ناظری - تمنای وصال
استاد شهرامناظری
تمنای وصال
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را میطلبم خانه به خانه
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همی جوید و من صاحب خانه
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه
هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو
هر جا که روم پرتو کاشانه تویی تو
هر کس به زبانی صفت حمد تو گوید
بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
شعری زیبا از #شیخ_بهایی
تمنای وصال
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را میطلبم خانه به خانه
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همی جوید و من صاحب خانه
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه
هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو
هر جا که روم پرتو کاشانه تویی تو
هر کس به زبانی صفت حمد تو گوید
بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
شعری زیبا از #شیخ_بهایی
بیوفا نگار من
میکند به کار من
خندههای زیر لب،
عشوههای پنهانی
دین و دل به یک دیدن
باختیم و خرسندیم
در قمارِ عشق ای دل
کی بود پشیمانی؟
#شیخ_بهایی
میکند به کار من
خندههای زیر لب،
عشوههای پنهانی
دین و دل به یک دیدن
باختیم و خرسندیم
در قمارِ عشق ای دل
کی بود پشیمانی؟
#شیخ_بهایی