معرفی عارفان
1.27K subscribers
34.4K photos
12.5K videos
3.22K files
2.78K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
چو قاف قدرتش دم بر قلم زد
هزاران نقش بر لوح عدم زد

از آن دم گشت پیدا هر دو عالم
وز آن دم شد هویدا جان آدم

#شبستری
کدامین فکر ما را شرط راه است

چرا گه طاعت و گاهی گناه است

#شبستری

تعریف علمی وحی :


وحی ، فنایِ عقلُ و عِلمِ بشری است ، در عقلِ وجود و علمِ حق به ذاتِ خویش.


یعنی : فنای عقل جزئی بشری در عقل وجود که همان عقل کل است. و فنای علوم و ادراکات حسی و مادی بشری در علم حق به نفس خویش .



گفت پیغامبر که آوازِ خدا
می‌رَسَد در گوشِ من هَمچون صَدا


مُهْر بر گوشِ شما بِنْهاد حَق
تا به آوازِ خدا نارَد سَبَق


نَکْ صَریح آوازِ حَق می‌آیَدَم
هَمچو صاف از دُرد می‌پالایَدَم


هم‌چُنان که موسی از سویِ درخت
بانگِ حَق بِشْنید کِی مَسعودْبَخت


از درختْ اِنّی اَنَا اللَهْ می‌شَنید
با کَلامْ اَنْوار می‌آمد پَدید


#مولانــا



کتاب قرآن بطور کلی به دو بخش تقسیم می شود :


اول ؛ «القرآن المُجمَل» که مقام قَلب و جَمع است ، و تماما الهیات و معارف و خداشناسی است. و این قسم از آیات ازلی و ابدی است و اصل و اساس قرآن است. مانند سوره توحید یا آیات ابتدایی سوره حدید و غیره ....


دوم ؛ «الفُرقان المُفَصل» که مقام عَقل و فَرق است ، و تماما احکام و حدود و شرع است و این قسم آیات قابل تغییر است متناسب با زمان و مکان ، و در زمان ظهور ابر انسانها و بعد از برپایی قیامت کبرای انفسی ، این فرقان مفصل دیگر اعتباری نخواهد داشت و تکلیف از انسان برداشته می شود ، چرا که تمام انسانها به نفوس قدسی و نورانی مبدل می شوند و خطایی از کسی صادر نمی شود ، و این از برکت ظهور سوشیانت و حضرت مهدی و مسیح و جاودانان مانند خضر و الیاس و کیخسرو و .... می باشد.




ببین چون بهترین مهتران اوست
به جان سر همه پیغمبران اوست

به نسل از نسل‌ها فاضل‌تر است او
بدان از عترت پیغمبر است او

نباشد آن زمان تکلیف باری
بجز عرفان نباشد هیچ کاری

چو بشنا
سی نصیب از گنج یابی
نه گنجی کز پی آن رنج یابی

چو از مغرب بود اول خروجش
چو شمسی باشد و مغرب بروجش

به صورت همچو خورشیدی در ایام
که روشن می‌شود زو جمله اجسام

به معنی نیز خورشیدی همین دان
که روشن می‌کند ارواح انسان

چو مهدی
در جهان خورشید دین است
طلوع شمس از مغرب همین است

بکن تو صورتش بر عامه ایثار
اگر تو خاصه‌ای معنی نگه دار

کنون بشنو ز من مغز حکایت
ز روی معرفت نی از روایت

چو جمله خلق توبه کرده باشند
همه امری به جا آورده باشند

نماند هیچ کس آنجا گنهکار
همه توبه کنند آن دم به یک بار

به توبه چون درآیند خلق یکسر
نماند هیچ بیرون آن در

از آن باشد در توبه به زنجیر
که نبود هیچ کس را هیچ تقصیر

سعادت ی
ابی ار چندان نمیری
به صورت کاینچنین معنی پذیری

وگر میری نباشد مرگ صورت
که باشد مرگ صورت را ضرورت

به مرگ اختیاری میر باری
که مرگ اضطراری نیست کاری


#شبستری