#تلنگرانه
در پايان زندگی،
از روی تعداد مدرك هايی كه گرفته ايم،
ميزان مالي كه اندوخته ايم
و كار های بزرگی كه به انجام رسانده ايم،
در بارهی ما ،داوری نخواهد شد!
بلكه از ما خواهند پرسيد:
آيا گرسنه ای را سير كردی؟
برهنه ای را لباس پوشاندی
و
بی خانه ای را پناه بخشيدی؟
گرسنهء نه فقط لقمه نان،
كه گرسنهء عشق!
برهنهء نه فقط از تن پوش
كه برهنهء از عزت و احترام انسانی!
و بی خانه ای نه فقط از خشت و گل
كه بی خانمان به سبب طرد و رانده شدن!!!
#مادر_ترزا
در پايان زندگی،
از روی تعداد مدرك هايی كه گرفته ايم،
ميزان مالي كه اندوخته ايم
و كار های بزرگی كه به انجام رسانده ايم،
در بارهی ما ،داوری نخواهد شد!
بلكه از ما خواهند پرسيد:
آيا گرسنه ای را سير كردی؟
برهنه ای را لباس پوشاندی
و
بی خانه ای را پناه بخشيدی؟
گرسنهء نه فقط لقمه نان،
كه گرسنهء عشق!
برهنهء نه فقط از تن پوش
كه برهنهء از عزت و احترام انسانی!
و بی خانه ای نه فقط از خشت و گل
كه بی خانمان به سبب طرد و رانده شدن!!!
#مادر_ترزا
#تلنگرانه
#گلستان_سعدی
کاروانی در یونان بزدند و نعمت بی قیاس ببردند . بازگانان گریه و زاری کردند و خدا و پیمبر شفیع آوردند اما فایده نکرد .
چو پیروز شود دزد تیره روان
چه غم دارد از گریه کاروان ؟
لقمان حکیم اندر آن کاروان بود ، یکی از کاروانیان او را گفت که مگر اینان را نصیحتی کنی و موعظه ای گویی تا از مال ما دست بردارند که دریغ باشد چنین نعمتی که ضایع شود ، گفت : دریغ ضایع کردن حکمت است که با اینان گفتن .
آهنی را که موریانه بخورد
نتوان برد از او به صیقل ، زنگ
با سیه دل چه سود گفتن و وعظ
نرود میخ آهنین بر سنگ
#گلستان_سعدی
کاروانی در یونان بزدند و نعمت بی قیاس ببردند . بازگانان گریه و زاری کردند و خدا و پیمبر شفیع آوردند اما فایده نکرد .
چو پیروز شود دزد تیره روان
چه غم دارد از گریه کاروان ؟
لقمان حکیم اندر آن کاروان بود ، یکی از کاروانیان او را گفت که مگر اینان را نصیحتی کنی و موعظه ای گویی تا از مال ما دست بردارند که دریغ باشد چنین نعمتی که ضایع شود ، گفت : دریغ ضایع کردن حکمت است که با اینان گفتن .
آهنی را که موریانه بخورد
نتوان برد از او به صیقل ، زنگ
با سیه دل چه سود گفتن و وعظ
نرود میخ آهنین بر سنگ