اگه قرار باشه تندیس عشق بسازن
حتما حضرت #سعدی حرف اولو میزنه؛
اونجا که گفت :
"کاش که در قیامتش بار دگر بدیدمی
کان چه گناه او بود من بکشم غرامتش..."
اگه قرار باشه تندیس عشق بسازن
حتما حضرت #سعدی حرف اولو میزنه؛
اونجا که گفت :
"کاش که در قیامتش بار دگر بدیدمی
کان چه گناه او بود من بکشم غرامتش..."
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آن دوست که من دارم و آن یار که من دانم
شیرین دهنی دارد دور از لب و دندانم
دریاب که نقشی ماند از طرح وجود من
چون یاد تو می آرم... خود هیچ نمی مانم
با وصل نمی پیچم, وز هجر نمی نالم
حکم آنچه تو فرمایی... من بندۀ فرمانم
ای خوب تر از لیلی! بیم است که چون مجنون
عشق ِ تو بگرداند در کوه و بیابانم
در دام تو محبوسم در دست ِ تو مغلوبم
وز ذوق ِ تو مدهوشم در وصف تو حیرانم
بینی که چه گرم آتش در سوخته می گیرد
تو گرم تری زآتش... من سوخته تر زآنم
گویند مکن سعدی جان در سر ِ این سودا
گر جان برود شاید... من زنده به جانانم..
#سعدی
شیرین دهنی دارد دور از لب و دندانم
دریاب که نقشی ماند از طرح وجود من
چون یاد تو می آرم... خود هیچ نمی مانم
با وصل نمی پیچم, وز هجر نمی نالم
حکم آنچه تو فرمایی... من بندۀ فرمانم
ای خوب تر از لیلی! بیم است که چون مجنون
عشق ِ تو بگرداند در کوه و بیابانم
در دام تو محبوسم در دست ِ تو مغلوبم
وز ذوق ِ تو مدهوشم در وصف تو حیرانم
بینی که چه گرم آتش در سوخته می گیرد
تو گرم تری زآتش... من سوخته تر زآنم
گویند مکن سعدی جان در سر ِ این سودا
گر جان برود شاید... من زنده به جانانم..
#سعدی