معرفی عارفان
1.26K subscribers
35K photos
12.9K videos
3.24K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
اندر دل من درون و بیرون همه او است
اندر تن من جان و رگ و خون همه اوست

اینجای چگونه کفر و ایمان گنجد
بی‌چون باشد وجود من چون همه اوست

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۷۲
انصاف بده که عشق نیکوکار است
زانست خلل که طبع بدکردار است

تو شهوت خویش را لقب عشق نهی
از شعوت تا عشق ره بسیار است

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۷۴
با سرکشی عشق اگر سرد آرم
بالله به سوگند که بس سر دارم

روزیکه چو منصور کنی بردارم
هردم خبری آرد از آن سردارم

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۱۷۰
ای بر سر ره نشسته ره می‌طلبی
در خرمن مه فتاده مه می‌طلبی

در چاه زنخدان چنین یوسف حسن
خود دلو توئی یوسف و چه می‌طلبی

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۷۱۲
ای بنده اگر تو خواجه بشناختیی
دل را ز غرور نفس پرداختیی

گر معرفتش ترا مسلم بودی
یک لحظه به غیر او نپرداختیی

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۷۱۳
ای دل چو به صدق از تو نیاید کاری
باری می‌کن به مفلسی اقراری

اینک در او دست به دریوزه برآر
درویش ز دریوزه ندارد عاری

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۷۳۱
ای موسی ما به طور سینا رفتی
وز ظاهر ما و باطن ما رفتی

تو سرد نگشته‌ای از آن گرمیها
چون سرد شوی که سوی گرما رفتی

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۷۵۶
این شاخ شکوفه بارگیرد روزی
وین باز طلب شکار گیرد روزی

می‌آید و میرود خیالش بر تو
تا چند رود قرار گیرد روزی

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۷۵۷
این نیست ره وصل که پنداشته‌ای
این نیست جهان جان که بگذاشته‌ای

آن چشمه که خضر خورد از او آب حیات
اندر ره تست لیکن انباشته‌ای

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۷۷۷
با خندهٔ بر بسته چرا خرسندی
چون گل باید که بی‌تکلف خندی

فرقست میان عشق کز جان خیزد
یا آنچه به ریسمانش برخود بندی

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۷۷۹