بوی گل #نرگس؟
-نه،
که بوی خوشِ #عيد است!
شو پنجره بگشا،
که نسيم است و نويد است.
رو خار غم از دل بکن، ای دوست، که #نوروز
هنگام درخشيدنِ گلهای اميد است.
بر لالهی از برف برون آمده بنگر،
چون روی تو، کز بوسهی من سرخ و سپيد است.
با نقل و نبيدم نبود کار،که امروز
روی تو مرا عيد و لبت نقل و نبيد است.
گر با دل خونين، لب خندان بپسندی،
با من بزن اين جام، که ايام سعيد است!
- #فریدون_مشیری
از دفتر: #از_دیار_آشتی
بوی گل #نرگس؟
-نه،
که بوی خوشِ #عيد است!
شو پنجره بگشا،
که نسيم است و نويد است.
رو خار غم از دل بکن، ای دوست، که #نوروز
هنگام درخشيدنِ گلهای اميد است.
بر لالهی از برف برون آمده بنگر،
چون روی تو، کز بوسهی من سرخ و سپيد است.
با نقل و نبيدم نبود کار،که امروز
روی تو مرا عيد و لبت نقل و نبيد است.
گر با دل خونين، لب خندان بپسندی،
با من بزن اين جام، که ايام سعيد است!
- #فریدون_مشیری
از دفتر: #از_دیار_آشتی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#بزم_خصوصی
مهربانو #هایده
#نوروز_۱۳۶۴
سنتور: #منوچهر_صادقی
ویولن: #لقمان_ادهمی
تار و عود: #پرویز_رحمانپناه
ضرب: #سیامک_پویان
مهربانو #هایده
#نوروز_۱۳۶۴
سنتور: #منوچهر_صادقی
ویولن: #لقمان_ادهمی
تار و عود: #پرویز_رحمانپناه
ضرب: #سیامک_پویان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌺🌺اجرای زنده و بسیار زیبای استاد شجریان در #نوروز سال ۱۳۷۳ در شبکه یک سیما🌺🌺
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حال و هوای #نوروز سال ۵۳ در ایران.
عمو نوروز و چهارشنبه سوری و شادی مردم..
عمو نوروز و چهارشنبه سوری و شادی مردم..
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نوروز در قزاقستان؛ رقص و آواز دستهجمعی در خیابان
🔺نوروز در قزاقستان یک جشن خیابانی و همگانی است. مردم دست در دست هم به خیابان میآیند و میتوانند در کنار تماشای برنامههای متنوع بهارانه، غذاهای سنتی نوروزی را مزه مزه کنند. در زمان سیطره شوروری سابق برگزاری مراسم نوروز به مدت نیم قرن در این کشورممنوع بود.
🔺نوروز در قزاقستان یک جشن خیابانی و همگانی است. مردم دست در دست هم به خیابان میآیند و میتوانند در کنار تماشای برنامههای متنوع بهارانه، غذاهای سنتی نوروزی را مزه مزه کنند. در زمان سیطره شوروری سابق برگزاری مراسم نوروز به مدت نیم قرن در این کشورممنوع بود.
کارهای بزرگ فرهنگی و عمرانی داریوش در طی شش سال فرمانروایی او
گزیدههایی از کتاب سرزمین جاوید جلد ۲
با این که عدد دوازده نزد اقوام محترم بود به طوری که " آلبر - شامپودر " مورخ فرانسوی ضمن شرح تاریخ سلطنت داریوش ، میگوید : ایرانیان قبل از هخامنشیان سال را به ده ماه تقسیم میکردند و بنا بر این هر یک از ماههای ایرانیان سی و شش روز داشته و میدانیم که سال سیصد و شصت و پنج روز است و ایرانیان پنج روز مزبور را به آخرین ماه سال میافزودند و آن را چهل و یک روز محسوب مینمودند و بعد از انقضای آن ماه ، " #نوروز " فرا میرسید و آن را جشن میگرفتند .۱
پاورقی ۱ - رسمِ افزودنِ پنج روز به آخرین ماه سال ، هنوز در ایران از بین نرفته و در بعضی از نقاط مازندران ، سالخوردگان آخرین ماه هر سال را سیوپنج روز حساب میکنند با این تفاوت که سال آنها دوازده ماه دارد که یازده ماه آن هر یک دارای سی روز است و ماهِ آخر دارای سیوپنج روز - مترجم
داریوش در کتیبهی بیستون که در آغاز سلطنت او ، شاید در سال هفتم یا هشتم سلطنت نقش شده از ۹ ماه اسم میبرد که قبل از سلطنت وی جزو ماههای دهگانهی ایرانیان بوده است .
... برای این که تقویم ایران را عوض کند یک هیئت از دانشمندان مصری و بابلی را در پازارگاد جمعآوری کرد .
در ایران هم دانشمندان نجومی بودند و منجمین ایرانی هم در آن هیئت و به قول امروزیها در آن کمیسیون یا کمیته شرکت کردند و ریاست هیئت با یک دانشمند بابلی بود به اسم " #دنیتون " .
داریوش به منجمین گفته بود که تقویمی را تدوین کنند که شماره ایام سال همواره مساوی باشد و جشن نوروزی و اعیاد مذهبی تغییر نکند و هر کس بداند که هر جشن در چه روز و چه فصل میباشد .
ص ۷۱۹
***
تغییر تقویم را موبدان نپذیرفتند و آن را مخالفت با قوانین الهی دانستند که مجموعه آنها در کتاب " #اوستا " جمعآوری شده بود .
دانشمندان نجومی که در فارس گِرد آمدند تا این تقویم را تدوین کنند ، نمیتوانستند قوانین الهی را بخوانند تا این که بدانند آیا تغییر دادن تقویم مغایر با قوانین الهی هست یا نه؟ خودِ داریوش هم قادر به خواندنِ قوانینِ الهی نبود زیرا کتاب اوستا را به زبان باختری یعنی زبانی که در شمال ایران ( قسمت شمالی خراسان و قسمتی از ترکستان امروزی ) رواج داشت نوشته بودند . ۱
ص ۷۲۰
پاورقی ۱ - همین است دلیل کسانی که میگویند زردشت پیغمبر ایرانی در مشرق یا شمال ایران ( شمال خراسان ) متولد شد یا در آنجا نشو و نما کرد و به همین جهت اوستا به زبان باختری نوشته شد و باختر در اینجا یعنی شمال - مترجم .
***
هیچ کس غیر از موبدان فارس نمیتوانست کتاب اوستا را بخواند و احکام آن را بفهمد و علمای مذهبی هر چه راجع به احکام کتاب اوستا میگفتند حجت بود و همه باید آن را بپذیرند حتی مردانی چون کوروش و داریوش . این بود که داریوش بعد از این که تقویمِ جدید را در ایران برقرار کرد و مواجه با مخالفت شَدیدِ موبدان گردید تصمیم گرفت که اوستا را به زبان فارسی ترجمه کند تا این که هر فارسیزبان بتواند آن را بخواند .
ص ۷۲۱
***
... بعد از این که اسکندر وارد ایران شد و سلسله هخامنشی منقرض گردید ، زبانِ فارسی از بین رفت و زبانِ یونانی جای آن را گرفت و مردم به زبان یونانی تکلم میکردند و مینوشتند .
در دوره چهارصد سالهی اشکانیان ، زبانی در ایران متداول شد و آن را پهلوی اشکانی میگفتند . از آن زبان کتابی و کتیبهای نمانده تا این که معلوم شود چگونه بوده است .
در هر صورت وقتی ساسانیان روی کار آمدند زبانِ فارسیِ دوره هخامنشیان ، یک زبانِ مُرده به شمار میآمد ، لذا اوستا را از آن زبان به زبانِ فارسیِ ساسانی ترجمه و تفسیر کردند .
راجع به این که اوستا از زبان باختری به زبان فارسی ترجمه شد ( نه از فارسی به زبانهای دیگر ) یک سند تاریخی وجود دارد که ارزش آن از روایت هزار مورخ غربی و شرقی بیشتر میباشد و آن کتیبهی " #بیستون " است . داریوش در کتیبهی #بیستون میگوید :
" کتاب قوانین الهی ( اوستا ) را از باختری به فارسی ترجمه کردم تا این که همه بتوانند آن را بخوانند و بفهمند " .
سرزمین جاوید جلد دوم ص ۷۲۲
گزیدههایی از کتاب سرزمین جاوید جلد ۲
با این که عدد دوازده نزد اقوام محترم بود به طوری که " آلبر - شامپودر " مورخ فرانسوی ضمن شرح تاریخ سلطنت داریوش ، میگوید : ایرانیان قبل از هخامنشیان سال را به ده ماه تقسیم میکردند و بنا بر این هر یک از ماههای ایرانیان سی و شش روز داشته و میدانیم که سال سیصد و شصت و پنج روز است و ایرانیان پنج روز مزبور را به آخرین ماه سال میافزودند و آن را چهل و یک روز محسوب مینمودند و بعد از انقضای آن ماه ، " #نوروز " فرا میرسید و آن را جشن میگرفتند .۱
پاورقی ۱ - رسمِ افزودنِ پنج روز به آخرین ماه سال ، هنوز در ایران از بین نرفته و در بعضی از نقاط مازندران ، سالخوردگان آخرین ماه هر سال را سیوپنج روز حساب میکنند با این تفاوت که سال آنها دوازده ماه دارد که یازده ماه آن هر یک دارای سی روز است و ماهِ آخر دارای سیوپنج روز - مترجم
داریوش در کتیبهی بیستون که در آغاز سلطنت او ، شاید در سال هفتم یا هشتم سلطنت نقش شده از ۹ ماه اسم میبرد که قبل از سلطنت وی جزو ماههای دهگانهی ایرانیان بوده است .
... برای این که تقویم ایران را عوض کند یک هیئت از دانشمندان مصری و بابلی را در پازارگاد جمعآوری کرد .
در ایران هم دانشمندان نجومی بودند و منجمین ایرانی هم در آن هیئت و به قول امروزیها در آن کمیسیون یا کمیته شرکت کردند و ریاست هیئت با یک دانشمند بابلی بود به اسم " #دنیتون " .
داریوش به منجمین گفته بود که تقویمی را تدوین کنند که شماره ایام سال همواره مساوی باشد و جشن نوروزی و اعیاد مذهبی تغییر نکند و هر کس بداند که هر جشن در چه روز و چه فصل میباشد .
ص ۷۱۹
***
تغییر تقویم را موبدان نپذیرفتند و آن را مخالفت با قوانین الهی دانستند که مجموعه آنها در کتاب " #اوستا " جمعآوری شده بود .
دانشمندان نجومی که در فارس گِرد آمدند تا این تقویم را تدوین کنند ، نمیتوانستند قوانین الهی را بخوانند تا این که بدانند آیا تغییر دادن تقویم مغایر با قوانین الهی هست یا نه؟ خودِ داریوش هم قادر به خواندنِ قوانینِ الهی نبود زیرا کتاب اوستا را به زبان باختری یعنی زبانی که در شمال ایران ( قسمت شمالی خراسان و قسمتی از ترکستان امروزی ) رواج داشت نوشته بودند . ۱
ص ۷۲۰
پاورقی ۱ - همین است دلیل کسانی که میگویند زردشت پیغمبر ایرانی در مشرق یا شمال ایران ( شمال خراسان ) متولد شد یا در آنجا نشو و نما کرد و به همین جهت اوستا به زبان باختری نوشته شد و باختر در اینجا یعنی شمال - مترجم .
***
هیچ کس غیر از موبدان فارس نمیتوانست کتاب اوستا را بخواند و احکام آن را بفهمد و علمای مذهبی هر چه راجع به احکام کتاب اوستا میگفتند حجت بود و همه باید آن را بپذیرند حتی مردانی چون کوروش و داریوش . این بود که داریوش بعد از این که تقویمِ جدید را در ایران برقرار کرد و مواجه با مخالفت شَدیدِ موبدان گردید تصمیم گرفت که اوستا را به زبان فارسی ترجمه کند تا این که هر فارسیزبان بتواند آن را بخواند .
ص ۷۲۱
***
... بعد از این که اسکندر وارد ایران شد و سلسله هخامنشی منقرض گردید ، زبانِ فارسی از بین رفت و زبانِ یونانی جای آن را گرفت و مردم به زبان یونانی تکلم میکردند و مینوشتند .
در دوره چهارصد سالهی اشکانیان ، زبانی در ایران متداول شد و آن را پهلوی اشکانی میگفتند . از آن زبان کتابی و کتیبهای نمانده تا این که معلوم شود چگونه بوده است .
در هر صورت وقتی ساسانیان روی کار آمدند زبانِ فارسیِ دوره هخامنشیان ، یک زبانِ مُرده به شمار میآمد ، لذا اوستا را از آن زبان به زبانِ فارسیِ ساسانی ترجمه و تفسیر کردند .
راجع به این که اوستا از زبان باختری به زبان فارسی ترجمه شد ( نه از فارسی به زبانهای دیگر ) یک سند تاریخی وجود دارد که ارزش آن از روایت هزار مورخ غربی و شرقی بیشتر میباشد و آن کتیبهی " #بیستون " است . داریوش در کتیبهی #بیستون میگوید :
" کتاب قوانین الهی ( اوستا ) را از باختری به فارسی ترجمه کردم تا این که همه بتوانند آن را بخوانند و بفهمند " .
سرزمین جاوید جلد دوم ص ۷۲۲
۲۱ مارس از سوی سازمان ملل #روز_جهانی_نوروز نامگذاری شده است. #نوروز علاوه بر اینکه به عنوان اولین روز بهار در کشورهای مختلف و اولین روز سال در ایران جشن گرفته میشود، میراثی فرهنگی و تاریخی برای گسترش صلح و همبستگی بین فرهنگها و نسلهاست.
ششم فروردینماه فرخنده باد.
در فرهنگ ایران، ششمین روز از فروردینماه یا خرداد روز از فروردینماه، روز نوروز بزرگ یا نوروز خاصه (ویژه)، یا نوروز خردادی یا خردادسالان نامیده میشود.
یکی دیگر از نامهای این روز «هفدرو/هودرو/هبدرو» است که منظور از آن «هفتاد و دو» رویداد مهم تاریخی است که یا در این روز اتفاق افتاده و یا بهخاطر اهمیت ششم فروردینماه به این روز نسبت داده شده است چنان که در متن پهلوی «ماه فروردین، روز خرداد» آمده، ایرانزمین در چنین روزی پیدایی یافت و زرتشت آیین خود را در چنین روزی آشکار کرد.
یکی دیگر از رویدادهای ششم فروردینماه در فرهنگ ایران، زادروز اشو زرتشت پیامآور خرد، آزادی، صلح، و شادی است.
زایش زرتشت در این روز بهاری در فروردینیشت از کتاب اوستا بازتاب یافته و آمده است: «...هنگام زادن و بالیدنش،آبها و گیاهان شادمان شدند. هنگام زادن و بالیدنش، آبها و گیاهان بالیدند. هنگام زادن و بالیدنش، همه آفریدگان سپنتامینو به خود مژده رستگاری دادند: خوشا به روزگار ما، اینک آتربانی (آتشبان)زاده شد: سپیتمان زرتشت...از این پس دین نیک مزدا در هفت کشور گسترده شود...»
در باورهای کهن ایرانی، چنان که در کتابهای دینکرد، زادسپرم و زراتشتنامه آمده، زرتشت تنها نوزادی بود که هنگام زادهشدن از مادر، به نشانه شادمانی برای پیروزی اندیشه نیک بر اندیشه بد و به نشانه اهمیت شادی برای مردمان، میخندید.
این باور کهن، پیامی ژرف را در خود نهفته دارد و آن این که منش نیک، شادیآفرین است، و همه پیروان و دوستداران این آموزگار بزرگ ایرانی باید همواره در زندگی، مهرورزی، شادکامی و شادمانی درونی را پیشه خود سازیم، و خوشبختی را برای یکدیگر به ارمغان آوریم و از اندوه و سوگواری دوری کنیم و همواره بکوشیم تا جهانی شاد و به دور از جنگ، خونریزی، دشمنی، اندوه و افسردگی داشته باشیم و برای صلح و آشتی در همه جهان تلاش کنیم.
به روایت بیرونی در آثارباقیه، ایرانیان در این روز برای همه مردم کرهزمین سعادت و خوشبختی آرزو میکنند، پس به این دلیل این روز را «روز امید» نیز نام نهادهاند.
در کتاب پهلوی بندهش آمده، در روز ششم فروردینماه، تن را جامهای نیکو دهند و بوی خوش بویند.
این سنت کهن در گذر تاریخ همیشه رایج بوده است چنانکه در دوره صفوی نوروز را «عید لباس نو» نیز مینامیدند، چون هرکس هر اندازه هم نادار بود در این جشن یک دست لباس نو به تن میکرد و حتی افراد دارا در این روزها، هر روز لباس دیگری بر تن می کردند.
بر این پایه، پوشیدن لباس نو و دیدار بزرگان و عزیزان یکی از سنتهای این روز بوده و هنوز نیز پوشیدن لباس محلی در نوروز و بهویژه از یکم تا ششم فروردین بین اقوام ایرانی رایج است. به همین دلیل در سال ۱۳۹۵ سازمانهای مردم نهاد دوستدار میراث فرهنگی سراسر ایران، روز ششم فروردین را به نشانه پاسداشت «لباسهای محلی ایرانی» بهعنوان نماد دیرینگی تاریخی، غنای فرهنگی و هویت جمعی، بهعنوان «روز ملی لباس محلی» نامگذاری و پیشنهاد کردند.
شاهین سپنتا
#نوروز_بزرگ
در فرهنگ ایران، ششمین روز از فروردینماه یا خرداد روز از فروردینماه، روز نوروز بزرگ یا نوروز خاصه (ویژه)، یا نوروز خردادی یا خردادسالان نامیده میشود.
یکی دیگر از نامهای این روز «هفدرو/هودرو/هبدرو» است که منظور از آن «هفتاد و دو» رویداد مهم تاریخی است که یا در این روز اتفاق افتاده و یا بهخاطر اهمیت ششم فروردینماه به این روز نسبت داده شده است چنان که در متن پهلوی «ماه فروردین، روز خرداد» آمده، ایرانزمین در چنین روزی پیدایی یافت و زرتشت آیین خود را در چنین روزی آشکار کرد.
یکی دیگر از رویدادهای ششم فروردینماه در فرهنگ ایران، زادروز اشو زرتشت پیامآور خرد، آزادی، صلح، و شادی است.
زایش زرتشت در این روز بهاری در فروردینیشت از کتاب اوستا بازتاب یافته و آمده است: «...هنگام زادن و بالیدنش،آبها و گیاهان شادمان شدند. هنگام زادن و بالیدنش، آبها و گیاهان بالیدند. هنگام زادن و بالیدنش، همه آفریدگان سپنتامینو به خود مژده رستگاری دادند: خوشا به روزگار ما، اینک آتربانی (آتشبان)زاده شد: سپیتمان زرتشت...از این پس دین نیک مزدا در هفت کشور گسترده شود...»
در باورهای کهن ایرانی، چنان که در کتابهای دینکرد، زادسپرم و زراتشتنامه آمده، زرتشت تنها نوزادی بود که هنگام زادهشدن از مادر، به نشانه شادمانی برای پیروزی اندیشه نیک بر اندیشه بد و به نشانه اهمیت شادی برای مردمان، میخندید.
این باور کهن، پیامی ژرف را در خود نهفته دارد و آن این که منش نیک، شادیآفرین است، و همه پیروان و دوستداران این آموزگار بزرگ ایرانی باید همواره در زندگی، مهرورزی، شادکامی و شادمانی درونی را پیشه خود سازیم، و خوشبختی را برای یکدیگر به ارمغان آوریم و از اندوه و سوگواری دوری کنیم و همواره بکوشیم تا جهانی شاد و به دور از جنگ، خونریزی، دشمنی، اندوه و افسردگی داشته باشیم و برای صلح و آشتی در همه جهان تلاش کنیم.
به روایت بیرونی در آثارباقیه، ایرانیان در این روز برای همه مردم کرهزمین سعادت و خوشبختی آرزو میکنند، پس به این دلیل این روز را «روز امید» نیز نام نهادهاند.
در کتاب پهلوی بندهش آمده، در روز ششم فروردینماه، تن را جامهای نیکو دهند و بوی خوش بویند.
این سنت کهن در گذر تاریخ همیشه رایج بوده است چنانکه در دوره صفوی نوروز را «عید لباس نو» نیز مینامیدند، چون هرکس هر اندازه هم نادار بود در این جشن یک دست لباس نو به تن میکرد و حتی افراد دارا در این روزها، هر روز لباس دیگری بر تن می کردند.
بر این پایه، پوشیدن لباس نو و دیدار بزرگان و عزیزان یکی از سنتهای این روز بوده و هنوز نیز پوشیدن لباس محلی در نوروز و بهویژه از یکم تا ششم فروردین بین اقوام ایرانی رایج است. به همین دلیل در سال ۱۳۹۵ سازمانهای مردم نهاد دوستدار میراث فرهنگی سراسر ایران، روز ششم فروردین را به نشانه پاسداشت «لباسهای محلی ایرانی» بهعنوان نماد دیرینگی تاریخی، غنای فرهنگی و هویت جمعی، بهعنوان «روز ملی لباس محلی» نامگذاری و پیشنهاد کردند.
شاهین سپنتا
#نوروز_بزرگ
۱۷ مرداد مصادف است با #نوروز_بل گیلانیها. نوروز بل، آتش نوروزی و به معنای پایان گرما و روزهای بلند تابستان است. از غروب ۱۷ مرداد سال جدید دیلمی آغاز میشود.
«بَل» در لفظ مردم کوهستان یا «وَل» در تلفظ جلگه گیلان، به معنی شعله آتش بوده و نورز بل به معنی «آتش نوروزی» است. «نوروز بل» جشنی است که در عصِر آخرین شب سال از تقویم دیلمی، یعنی آخرین روز «اسپندارما» و شب اولین روز سال یعنی «نوروز ما» برگزار می شود.
زمان نورزوبل بین ۱۳ تا ۱۷ مرداد در نوسان است. مرداد طبق نجوم قدیم، ماه «شیر و خورشید» است. زیرا، هرسال از مرداد و از خانه خورشید آغاز می شود و سال شمسی و خورشیدی است، از این رو به «افتو شومار» یا «آفتاب شمار» یعنی سال شمسی معروف است و چون سال شماری باستانی مربوط به دوره دیلمی هاست به «تقویم دیلمی» نیز معروف است. در سال دیلمی اوج گرما مبنای شروع سال است و علت نوسان در آغاز آن، به نحوه محاسبه هر سرگالش در مناطق مختلف کوهستانی گیلان و مازندران بستگی دارد. سرگالش های هر منطقه، با روش سنتی خود حساب نورز را داشتند و به همین دلیل، نوروز بل در مازندران با ۲تا۳ هفته اختلاف در۲۶ تیرماه برگزار می شود.
«بَل» در لفظ مردم کوهستان یا «وَل» در تلفظ جلگه گیلان، به معنی شعله آتش بوده و نورز بل به معنی «آتش نوروزی» است. «نوروز بل» جشنی است که در عصِر آخرین شب سال از تقویم دیلمی، یعنی آخرین روز «اسپندارما» و شب اولین روز سال یعنی «نوروز ما» برگزار می شود.
زمان نورزوبل بین ۱۳ تا ۱۷ مرداد در نوسان است. مرداد طبق نجوم قدیم، ماه «شیر و خورشید» است. زیرا، هرسال از مرداد و از خانه خورشید آغاز می شود و سال شمسی و خورشیدی است، از این رو به «افتو شومار» یا «آفتاب شمار» یعنی سال شمسی معروف است و چون سال شماری باستانی مربوط به دوره دیلمی هاست به «تقویم دیلمی» نیز معروف است. در سال دیلمی اوج گرما مبنای شروع سال است و علت نوسان در آغاز آن، به نحوه محاسبه هر سرگالش در مناطق مختلف کوهستانی گیلان و مازندران بستگی دارد. سرگالش های هر منطقه، با روش سنتی خود حساب نورز را داشتند و به همین دلیل، نوروز بل در مازندران با ۲تا۳ هفته اختلاف در۲۶ تیرماه برگزار می شود.