ایکاش که جای آرمیدن بودی
یا این رهِ دور را رسیدن بودی
کاش از پیِ صدهزار سال از دلِ خاک
چون سبزه امیدِ بردمیدن بودی.
#خیام
یا این رهِ دور را رسیدن بودی
کاش از پیِ صدهزار سال از دلِ خاک
چون سبزه امیدِ بردمیدن بودی.
#خیام
دل ، سِرِّ حیات ،،، اگر کَماهی دانست ،
در مرگ هم ،،، اسرارِ الهی ، دانست ،
امروز ، که با خودی ،،، ندانستی هیچ ،
فردا ، که ز خود رَوی ،،، چه خواهی دانست؟ ،
#خیام_نیشابوری
#کماهی = آنطور که هست - آنچنان که هست
در مرگ هم ،،، اسرارِ الهی ، دانست ،
امروز ، که با خودی ،،، ندانستی هیچ ،
فردا ، که ز خود رَوی ،،، چه خواهی دانست؟ ،
#خیام_نیشابوری
#کماهی = آنطور که هست - آنچنان که هست
می خوردن و گرد نیکوان گردیدن
به زانکه بزرق زاهدی ورزیدن
گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود
پس روی بهشت کس نخواهد دیدن
#خیام
- رباعیات
- رباعی شمارهٔ ۱۴۷
به زانکه بزرق زاهدی ورزیدن
گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود
پس روی بهشت کس نخواهد دیدن
#خیام
- رباعیات
- رباعی شمارهٔ ۱۴۷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این قافله عمر
عجب میگذرد
دریاب دمی که با
طرب میگذرد
ساقی غم فردای
حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که
شب میگذرد
#خیام
عجب میگذرد
دریاب دمی که با
طرب میگذرد
ساقی غم فردای
حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که
شب میگذرد
#خیام
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوش دلی گذارم یا نه
پر کن قدح باده که معلومم نیست
کاین دم که فرو برم ، برآرم یا نه !
#خیام
وین عمر به خوش دلی گذارم یا نه
پر کن قدح باده که معلومم نیست
کاین دم که فرو برم ، برآرم یا نه !
#خیام
.
ای دل غم این جهان فرسوده مخور
بیهوده نئی غمان بیهوده مخور
چون بوده گذشت و نیست نابوده پدید
خوش باش غم بوده و نابوده مخور
#خیام رباعی ۱۰۲
ای دل غم این جهان فرسوده مخور
بیهوده نئی غمان بیهوده مخور
چون بوده گذشت و نیست نابوده پدید
خوش باش غم بوده و نابوده مخور
#خیام رباعی ۱۰۲
چون ابر به نوروز، رُخ لاله بِشُست
برخیز و به جامِ باده کُن عزمِ درست
کاین سبزه که امروز تماشاگهِ توست
فردا همه از خاکِ تو بَرخواهد رُست...
#خیام_نیشابوری
"رباعیات"
برخیز و به جامِ باده کُن عزمِ درست
کاین سبزه که امروز تماشاگهِ توست
فردا همه از خاکِ تو بَرخواهد رُست...
#خیام_نیشابوری
"رباعیات"
در کارگه کوزهگری رفتم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش
کو کوزهگر و کوزهخر و کوزه فروش
#خیام_نیشابوری
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش
کو کوزهگر و کوزهخر و کوزه فروش
#خیام_نیشابوری
بر مفرش خاک خفتگان میبینم
در زیرزمین نهفتگان میبینم
چندانکه به صحرای عدم مینگرم
ناآمدگان و رفتگان میبینم
#خیام_نیشابوری
در زیرزمین نهفتگان میبینم
چندانکه به صحرای عدم مینگرم
ناآمدگان و رفتگان میبینم
#خیام_نیشابوری
بد خواه کَسان هیچ به مقصد نرسد
یک بد نکند تا به خودش، صد نرسد!
من نیکِ تو خواهم و تو خواهی بدِ من،
تو نیک نبینی و به من بد نرسد...
#خیام
یک بد نکند تا به خودش، صد نرسد!
من نیکِ تو خواهم و تو خواهی بدِ من،
تو نیک نبینی و به من بد نرسد...
#خیام