This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"رها از نتیجهگرایی"
یک سالک، نتیجهگرا نیست. او فقط در هر کاری که وارد میشود، تلاش میکند آن را بیعیبونقص به انجام رساند.. و دقیقاً از این روست که هیچگاه افسوس نمیخورد و افسرده نمیشود. زیرا در آرزوی چیزی و جایی فرو نمیرود. او هر نتیجهای را که خداوند برای کارش رقم بزند، خیر میداند.
#مسعود_ریاعی
یک سالک، نتیجهگرا نیست. او فقط در هر کاری که وارد میشود، تلاش میکند آن را بیعیبونقص به انجام رساند.. و دقیقاً از این روست که هیچگاه افسوس نمیخورد و افسرده نمیشود. زیرا در آرزوی چیزی و جایی فرو نمیرود. او هر نتیجهای را که خداوند برای کارش رقم بزند، خیر میداند.
#مسعود_ریاعی
“معیار دوری از خدا”
فاصله میان انسان و خدا، نه فیزیکی است و نه متافیزیکی. بلکه معیار آن، میزان عشق و تسلیم است. آن که دوستدار “حقیقت” و تسلیم راستی و درستی است _هر جا که باشد_ نزدیک خدا و در قُرب اوست. و آن که چنین نباشد -اگرچه ظاهراً عابد و معبدنشین باشد- دورترین است از خدا.
#مسعود_ریاعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
معنای دائمالصلوة بودن(به زبان ساده)
آنکه خود را تماماً در اختیار حق بگذارد و پیوسته تسلیم محض باشد، دائمالصلوة است. دائمالصلوة بودن بدین معناست نه این که شخص برود و از صبح تا شب و از شب تا صبح نماز بخواند. چنین چیزی ناشدنی است. زیرا آدمی کارهای ضروری دیگری دارد که باید به دنبال آن برود. هیچکدام از انبیا و اولیای الهی نیز چنین نبودهاند. آن بزرگان کارهای ضروری بیشماری داشتند که باید بیعیب و نقص به انجام میرساندند. با این حال همگی دائمالصلوة بودند. یعنی در هر موقفی و هر کاری تماماً در اختیار "حق" و تسلیم محض آن بودند.
#مسعود_ریاعی
آنکه خود را تماماً در اختیار حق بگذارد و پیوسته تسلیم محض باشد، دائمالصلوة است. دائمالصلوة بودن بدین معناست نه این که شخص برود و از صبح تا شب و از شب تا صبح نماز بخواند. چنین چیزی ناشدنی است. زیرا آدمی کارهای ضروری دیگری دارد که باید به دنبال آن برود. هیچکدام از انبیا و اولیای الهی نیز چنین نبودهاند. آن بزرگان کارهای ضروری بیشماری داشتند که باید بیعیب و نقص به انجام میرساندند. با این حال همگی دائمالصلوة بودند. یعنی در هر موقفی و هر کاری تماماً در اختیار "حق" و تسلیم محض آن بودند.
#مسعود_ریاعی
"واقعی بودن"
برخی گویند: مگر عادی بودن چه اشکال دارد که باید سالک شویم؟
نکته این است که ما عادی نیستیم
بر اساس فطرتالهیمان زندگی نمیکنیم
ما شرطی شدهایم
در تاریکی راه میرویم و تیر میاندازیم
اتفاقاً سالک بودن، همان عادیبودن است
عادی به معنای همان که خدا آفریده است، نه آنکه توهّمات و ذهنیات ما دامن میزند
ما عادی نیستیم و سلوک برای عادیشدن است ما در اسارت احساسات و عواطف کورمان به سر میبریم در تصورات و تخیلاتمان غرق شدهایم در اکنون و اینجا زندگی نمیکنیم
ما جهان را آنطور که هست نمیبینیم و نمیشنویم
برداشتهای خودمان را میبینیم و میشنویم
سلوک برای واقعیشدن است
سیر از غیر واقعیبودن به واقعیشدن را سلوک گویند
رسیدن به خودت، نه به کس دیگر.
#مسعود_ریاعی
برخی گویند: مگر عادی بودن چه اشکال دارد که باید سالک شویم؟
نکته این است که ما عادی نیستیم
بر اساس فطرتالهیمان زندگی نمیکنیم
ما شرطی شدهایم
در تاریکی راه میرویم و تیر میاندازیم
اتفاقاً سالک بودن، همان عادیبودن است
عادی به معنای همان که خدا آفریده است، نه آنکه توهّمات و ذهنیات ما دامن میزند
ما عادی نیستیم و سلوک برای عادیشدن است ما در اسارت احساسات و عواطف کورمان به سر میبریم در تصورات و تخیلاتمان غرق شدهایم در اکنون و اینجا زندگی نمیکنیم
ما جهان را آنطور که هست نمیبینیم و نمیشنویم
برداشتهای خودمان را میبینیم و میشنویم
سلوک برای واقعیشدن است
سیر از غیر واقعیبودن به واقعیشدن را سلوک گویند
رسیدن به خودت، نه به کس دیگر.
#مسعود_ریاعی