غم دنيا نخواهد يافت پايان
خوشا در بر رخ شاديگشايان
خوشا دلهاي خوش، جانهاي خرسند
خوشا نيروي هستيزاي لبخند
خوشا لبخند شاديآفرينان
كه شادي رويد از لبخند اينان
نميداني- دريغا- چيست شادي
كه ميگويي: به گيتي نيست شادي
نه شادي از هوا بارد چو باران
كه جامي پر كني از جويباران
نه شادي را به دكان ميفروشند
كه سيل مشتري بر آن بجوشند
چه خوش فرمود آن پير خردمند
وزين خوشتر نباشد در جهان پند
اگر خونين دلي از جور ايام
« لب خندان بياور چون لب جام»
به پيش اهل دل گنجيست شادي
كه دستاورد بيرنجي ست شادي
به آن كس ميدهد اين گنج گوهر
كه پيش آرد دلي لبخندپرور
به آن كس ميرسد زين گنج بسيار
كه باشد شادماني را سزاوار
نه از اين جفت و از آن طاق يابي
كه شادي را به استحقاق يابي
جهان در بر رخ انسان نبندد
به روي هر كه خندان است خندد
چو گل هرجا كه لبخند آفريني
به هر سو رو كني لبخند بيني
چه اشكت همنفس باشد، چه لبخند
ز عمرت لحظه لحظه ميربايند
گذشت لحظه را آسان نگيري
چو پايان يافت پايان ميپذيري
مشو در پيچ و تاب رنج و غم گم
به هر حالت تبسم كن، تبسم!
#فريدون مشيري
خوشا در بر رخ شاديگشايان
خوشا دلهاي خوش، جانهاي خرسند
خوشا نيروي هستيزاي لبخند
خوشا لبخند شاديآفرينان
كه شادي رويد از لبخند اينان
نميداني- دريغا- چيست شادي
كه ميگويي: به گيتي نيست شادي
نه شادي از هوا بارد چو باران
كه جامي پر كني از جويباران
نه شادي را به دكان ميفروشند
كه سيل مشتري بر آن بجوشند
چه خوش فرمود آن پير خردمند
وزين خوشتر نباشد در جهان پند
اگر خونين دلي از جور ايام
« لب خندان بياور چون لب جام»
به پيش اهل دل گنجيست شادي
كه دستاورد بيرنجي ست شادي
به آن كس ميدهد اين گنج گوهر
كه پيش آرد دلي لبخندپرور
به آن كس ميرسد زين گنج بسيار
كه باشد شادماني را سزاوار
نه از اين جفت و از آن طاق يابي
كه شادي را به استحقاق يابي
جهان در بر رخ انسان نبندد
به روي هر كه خندان است خندد
چو گل هرجا كه لبخند آفريني
به هر سو رو كني لبخند بيني
چه اشكت همنفس باشد، چه لبخند
ز عمرت لحظه لحظه ميربايند
گذشت لحظه را آسان نگيري
چو پايان يافت پايان ميپذيري
مشو در پيچ و تاب رنج و غم گم
به هر حالت تبسم كن، تبسم!
#فريدون مشيري
پرستو باشم و از بام هستی
بخوانم نغمههای شوق و مستی
سرودی سر کنم با خاطری شاد
سرود عشق و آزادی پرستی
#فريدون_مشیری
بخوانم نغمههای شوق و مستی
سرودی سر کنم با خاطری شاد
سرود عشق و آزادی پرستی
#فريدون_مشیری
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
من که امروز، در باغ گیتی
چون درختی همه برگ و بارم
رنج های گران پدر را،
با کدامین زبان پاس دارم؟
سر به پای پدر می گذارم
جان به راه پدر می سپارم
#فريدون_مشيرى
من که امروز، در باغ گیتی
چون درختی همه برگ و بارم
رنج های گران پدر را،
با کدامین زبان پاس دارم؟
سر به پای پدر می گذارم
جان به راه پدر می سپارم
#فريدون_مشيرى
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من آنچه را احساس بايد کرد
يا از نگاه دوست بايد خواند
هرگز نمي پرسم
هرگز نمي پرسم که : آيا دوستم داري
قلب من و چشم تو مي گويد به من : آري
#فريدون مشيري
يا از نگاه دوست بايد خواند
هرگز نمي پرسم
هرگز نمي پرسم که : آيا دوستم داري
قلب من و چشم تو مي گويد به من : آري
#فريدون مشيري
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من آنچه را احساس بايد کرد
يا از نگاه دوست بايد خواند
هرگز نمي پرسم
هرگز نمي پرسم که : آيا دوستم داري
قلب من و چشم تو مي گويد به من : آري
#فريدون مشيري
يا از نگاه دوست بايد خواند
هرگز نمي پرسم
هرگز نمي پرسم که : آيا دوستم داري
قلب من و چشم تو مي گويد به من : آري
#فريدون مشيري
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اي عقاب عشق
از اوج قلههای مهآلود دور دست
پرواز کن
به دشت غمانگيز عمر من
آنجا ببر مرا که شرابم نمیبرد
آن بي ستارهام که عقابم نمیبرد
در راه زندگی
با اين همه تلاش و تقلا و تشنگی
با اين که ناله میکشم از دل
که آب... آب...
ديگر فريب هم به سرابم نمیبرد
پر کن پياله را...
#فريدون_مشيری
گفته بودی که: «چرا محو تماشای منی؟
و آنچنان مات،
که یک دم مژه بر هم نزنی»
ـ مژه برهم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو بهقدر مژه بر هم زدنی!!!
#فريدون_مشيری
و آنچنان مات،
که یک دم مژه بر هم نزنی»
ـ مژه برهم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو بهقدر مژه بر هم زدنی!!!
#فريدون_مشيری
سیهچشمی به کارِ عشق استاد
به من درس ِمحبت یاد میداد
مرا از یاد برد آخر، ولی من
بجز او عالَمی را بردم از یاد...
#فريدون_مشيرى
به من درس ِمحبت یاد میداد
مرا از یاد برد آخر، ولی من
بجز او عالَمی را بردم از یاد...
#فريدون_مشيرى
#فريدون_مشيري:
هرکه بیند همچو من #شیراز را فصل بهار
میزند بیشک از اینجا پشت پا بر هر دیار
آن بهشت جاودان #شیراز میباشد که باد
مشک تر میآورد با خود ز هرسو بار بار
در لطافت، در طراوت، در صفا، در تازگی
بر سر گیتی بود #شیراز تاج افتخار
راحت جانست الحق این هوای روح بخش
سرو #شیراز است بیشک قامت دلجوی یار...
#مسجد_ زیبای_نصیرالملک_شیراز
هرکه بیند همچو من #شیراز را فصل بهار
میزند بیشک از اینجا پشت پا بر هر دیار
آن بهشت جاودان #شیراز میباشد که باد
مشک تر میآورد با خود ز هرسو بار بار
در لطافت، در طراوت، در صفا، در تازگی
بر سر گیتی بود #شیراز تاج افتخار
راحت جانست الحق این هوای روح بخش
سرو #شیراز است بیشک قامت دلجوی یار...
#مسجد_ زیبای_نصیرالملک_شیراز
هوا آرام
#شب خاموش
راه ِآسمان ها باز
خيالم
چون کبوترهاي وحشي مي کند پرواز
رَوَد آنجا
که مي بافند کولي هاي جادو، گيسوي شب را ...
#فريدون_مشيري
#شب خاموش
راه ِآسمان ها باز
خيالم
چون کبوترهاي وحشي مي کند پرواز
رَوَد آنجا
که مي بافند کولي هاي جادو، گيسوي شب را ...
#فريدون_مشيري
.
پرواز به آنجا که نشاط است و امیدست،
پرواز به آنجا که سرود است و سرورست.
آنجا که ، سراپای تو ، در روشنی صبح،
رویای شرابی ست که در جام بلور است.
#فريدون_مشيري
پرواز به آنجا که نشاط است و امیدست،
پرواز به آنجا که سرود است و سرورست.
آنجا که ، سراپای تو ، در روشنی صبح،
رویای شرابی ست که در جام بلور است.
#فريدون_مشيري
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من مناجات درختان را هنگام سحر،
رقص عطر گل یخ را با باد،
نفس پاک شقایق را در سینه کوه،
صحبت چلچله ها را با صبح،
نبض پاینده هستی را در گندم زار،
گردش رنگ و طراوت را در گونه گل،
همه را می شنوم،
می بینم،
من به این جمله نمی اندیشم!
به تو می اندیشم
#فريدون_مشيری
سلام صبح بخیر
رقص عطر گل یخ را با باد،
نفس پاک شقایق را در سینه کوه،
صحبت چلچله ها را با صبح،
نبض پاینده هستی را در گندم زار،
گردش رنگ و طراوت را در گونه گل،
همه را می شنوم،
می بینم،
من به این جمله نمی اندیشم!
به تو می اندیشم
#فريدون_مشيری
سلام صبح بخیر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
با یادت سرمستم ای نگاه آسمانی
یادم کن تا هستم ای امید زندگانی
تا به هر ترانه
می کشد زبانه
شور عاشقانه من
حال دل می گویم با زبان بی زبانی
هر لبخندت
با من گوید
دل مده به دست غم در این عالم
بنشین با عشق
تا گل روید
زین شب خزانی
تا که از نگاه تو نور شادی می بارد
دل ز مهربانیت شور و شادی ها دارد
با تو خزان من بهاران
با تو شبم ستاره باران از نورافشانی
چه بخواهی چه نخواهی
دل عاشق ره تو پوید به هر نشانی
دل و جان سرمست از شوق نگاه تو
همه جا حیرانم دیده به راه تو
که بدین روح افزایی زیبایی رویایی چون بهشت جاودانی
چه شود گر بازآیی چون نفس باد سحر
می رسدم جان دگر
دیده کشد سوی تو پر
همسفرم شو که می توانی
پر و بالم را با دیدارت کی بگشایی؟
تب و تابم را با لبخندت کی بنشانی؟
با یادت سرمستم ای نگاه آسمانی
یادم کن تا هستم ای امید زندگانی
#فريدون_مشيري
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
با یادت سرمستم ای نگاه آسمانی
یادم کن تا هستم ای امید زندگانی
تا به هر ترانه
می کشد زبانه
شور عاشقانه من
حال دل می گویم با زبان بی زبانی
هر لبخندت
با من گوید
دل مده به دست غم در این عالم
بنشین با عشق
تا گل روید
زین شب خزانی
تا که از نگاه تو نور شادی می بارد
دل ز مهربانیت شور و شادی ها دارد
با تو خزان من بهاران
با تو شبم ستاره باران از نورافشانی
چه بخواهی چه نخواهی
دل عاشق ره تو پوید به هر نشانی
دل و جان سرمست از شوق نگاه تو
همه جا حیرانم دیده به راه تو
که بدین روح افزایی زیبایی رویایی چون بهشت جاودانی
چه شود گر بازآیی چون نفس باد سحر
می رسدم جان دگر
دیده کشد سوی تو پر
همسفرم شو که می توانی
پر و بالم را با دیدارت کی بگشایی؟
تب و تابم را با لبخندت کی بنشانی؟
با یادت سرمستم ای نگاه آسمانی
یادم کن تا هستم ای امید زندگانی
#فريدون_مشيري
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
با یادت سرمستم ای نگاه آسمانی
یادم کن تا هستم ای امید زندگانی
تا به هر ترانه
می کشد زبانه
شور عاشقانه من
حال دل می گویم با زبان بی زبانی
هر لبخندت
با من گوید
دل مده به دست غم در این عالم
بنشین با عشق
تا گل روید
زین شب خزانی
تا که از نگاه تو نور شادی می بارد
دل ز مهربانیت شور و شادی ها دارد
با تو خزان من بهاران
با تو شبم ستاره باران از نورافشانی
چه بخواهی چه نخواهی
دل عاشق ره تو پوید به هر نشانی
دل و جان سرمست از شوق نگاه تو
همه جا حیرانم دیده به راه تو
که بدین روح افزایی زیبایی رویایی چون بهشت جاودانی
چه شود گر بازآیی چون نفس باد سحر
می رسدم جان دگر
دیده کشد سوی تو پر
همسفرم شو که می توانی
پر و بالم را با دیدارت کی بگشایی؟
تب و تابم را با لبخندت کی بنشانی؟
با یادت سرمستم ای نگاه آسمانی
یادم کن تا هستم ای امید زندگانی
#فريدون_مشيري
با یادت سرمستم ای نگاه آسمانی
یادم کن تا هستم ای امید زندگانی
تا به هر ترانه
می کشد زبانه
شور عاشقانه من
حال دل می گویم با زبان بی زبانی
هر لبخندت
با من گوید
دل مده به دست غم در این عالم
بنشین با عشق
تا گل روید
زین شب خزانی
تا که از نگاه تو نور شادی می بارد
دل ز مهربانیت شور و شادی ها دارد
با تو خزان من بهاران
با تو شبم ستاره باران از نورافشانی
چه بخواهی چه نخواهی
دل عاشق ره تو پوید به هر نشانی
دل و جان سرمست از شوق نگاه تو
همه جا حیرانم دیده به راه تو
که بدین روح افزایی زیبایی رویایی چون بهشت جاودانی
چه شود گر بازآیی چون نفس باد سحر
می رسدم جان دگر
دیده کشد سوی تو پر
همسفرم شو که می توانی
پر و بالم را با دیدارت کی بگشایی؟
تب و تابم را با لبخندت کی بنشانی؟
با یادت سرمستم ای نگاه آسمانی
یادم کن تا هستم ای امید زندگانی
#فريدون_مشيري
جان زندهاست اگر چه به رنج از تنم هنوز
با خون اين و آن نفسی میزنم هنوز
از خون تابناك و طربناك و پاك خود
يك يا دو قطره شعله كشد در تنم هنوز
گرمای عشق تاخته تا مغز استخوان
شعرم شرار اوست اگر روشنم هنوز
برگی به شاخسار حياتم نماندهاست
خار چمن گرفته به كف، دامنم هنوز
از صحبت و صفای تو دل بر نمیكنم
از دست دل، به جان تو، جان میكنم هنوز
آخرین غزل زنده یاد
#فريدون_مشيری 🌺🌺
با خون اين و آن نفسی میزنم هنوز
از خون تابناك و طربناك و پاك خود
يك يا دو قطره شعله كشد در تنم هنوز
گرمای عشق تاخته تا مغز استخوان
شعرم شرار اوست اگر روشنم هنوز
برگی به شاخسار حياتم نماندهاست
خار چمن گرفته به كف، دامنم هنوز
از صحبت و صفای تو دل بر نمیكنم
از دست دل، به جان تو، جان میكنم هنوز
آخرین غزل زنده یاد
#فريدون_مشيری 🌺🌺