معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.3K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
کجا جدا شوم از تو که بعد از آن تو نباشی
کسی که داده مرا از خودم امان، تو نباشی

کجای زندگیم دست می دهد که به تلخی
گریزم از تو وآغوش مهربان، تو نباشی

کجای گریه بخندم، کجای خنده بگریم
که پشت گریه و لبخند، توامان تو نباشی

کدام قصه بسازم که بی تو رنگ نبازد
کدام شعر بخوانم که در دهان تو نباشی

به رغم عشق من و تو، سپاه بد دلی و شک
هزار جهد بکردند در جهان، تو نباشی

تو را اگر چه نمی یابمت ، هنوز برآنم
که در مکان تو نگنجی که در زمان تو نباشی

هزار چشم تو از هر کجاست خیره به سویم
کجا نگاه کنم من که این و آن تو نباشی

#عبدالجبار_کاکایی
ما میله‌های یک قفس بی‌پرنده‌ایم
لب‌بسته، رازدار سكوتی گزنده‌ایم

روز و شبی به زاویه‌ی عمر برده و
سیبی ازین درخت به تاراج كنده‌ایم

دربان بی‌اراده‌ی این هیچ خانه‌ها
تابوت بی‌تفاوت مرگی زننده‌ایم

چون زندگی به جان خود از زهر تلخ‌تر
چون مرگ در جهان تو برگ برنده‌ایم

در جیب، مشت بسته‌ی خود را فشرده و
بر شانه روح خسته‌ی خود را كشنده‌ایم

عمری‌ست بی‌اجاره‌ی تابوت مرده‌ایم
دیری‌ست بی‌اجازه‌ی تاریخ زنده‌ایم

#عبدالجبار_کاکایی

#عبدالجبار_کاکایی (زادهٔ ۱۵ شهریور ۱۳۴۲ در ایلام) شاعر و ترانه‌سرای ایرانی است.
در تار و پود عقل و جان ، آب است و آتش، توامان
یک روز عاقل می شوم ، یک روز طغیان می کنم

یا جان کافر کیش را تا مرز مردن می برم
یا عقل دور اندیش را تسلیم شیطان می کنم

#عبدالجبار_کاکایی
من از کدام سو، به تو نزدیک‌تر شوم
افتادم از نفس، نرسیدم به پای تو

نفرت به عشق و عشق به نفرت شبیه شد؛
تلخ است ماجرای من و ماجرای تو

این عشق، جز حکایت دادوستد نبود
مردی برای من که بمیرم برای تو...


#عبدالجبار_کاکایی
فانوس سرگردان این شهرم ولی افسوس
جانم برآمد از دهان و آفتابم نیست

تا شب هراسانم غرورم هست و شورم نه
تا صبح بیدارم
خیالم هست و خوابم نیست

#عبدالجبار_کاکایی
ای آينه سرگرم تماشای كه بودی؟
بسيار معطر شده‌ای!
جای كه بودی؟

من ماتِ پریشانیِ روز و شبِ خویشم
تو خیره به آرامش زیبای که بودی؟



#عبدالجبار_کاکایی
آه اگر گلوله ها سلام میشدند
مرزهای منحنی
خط بوسه های ممتد و مدام میشدند
پشت میزهای کنفرانس
روحهای وحشیِ خطابه، رام میشدند
روز جشن کودکانهء زمین
سیمهای متصل
حامل پیام میشدند
بزمهای شاد مردمان
سرخوش از صدای جام میشدند
آه اگر که زندگی ادامه داشت
جنگها تمام میشدند...

#عبدالجبار_کاکایی

عبدالجبار کاکایی (زادهٔ ۱۵ شهریور ۱۳۴۲ در ایلام) شاعر و ترانه‌سرای ایرانی است. کاکایی شاعر بسیاری از تیتراژهای سریال‌های تلویزیونی است
در زدکسی از سمت خیابان، تو نبودی
برخاستم ازخواب هراسان، تو نبودی

در هشتی تاریک، صدایی به زمین خورد
مانند ترک خوردن انسان، تو نبودی

پاشویه پر از برگ شد و ماه فرو رفت
در شاخه ی تاریک درختان، تو نبودی

ای قصه‌ی شرقی ندمیدی و شبم ماند
در این شب تاریک هراسان، تو نبودی

ای رایحه‌ی سوره‌ی یوسف نوزیدی
ای عطر غزل‌های سلیمان، تو نبودی

ای عشق من‌ای غنچه‌ی نارس نشکفتی
ای روح من‌ای نیمه‌ی پنهان، تو نبودی...

#عبدالجبار_کاکایی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شرح سرایش ترانه «ارمغان تاریکی» از زبان #عبدالجبار_کاکایی:

بگو چه کنم!؟ سؤال یک نسل است

شبتون خوش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از تو چه پنهان عاشقت بودم




#عبدالجبار_کاکایی
.


‏ﺳﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﺍﺩﻡ ﺩﻝ ﭘﺮ ﻣﺸﻐﻠﻪ ﺭﺍ
ﺗﺎ ﺗﻮ ﺧﻨﺪﻳﺪﯼ ﻭ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺭﺍ.‏.‏.‏!‏
 
ﻣﻦ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ برادر باید
ﻭﻗﺖ ﺩﻳﺪﺍﺭ، ﺭﻋﺎﻳﺖ ﺑﮑﻨﺪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺭﺍ

 
ﺩﻫﻪ ﯼ ﺷﺼﺘﯽ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﯼ ﻳﮑﺒﺎﺭ ﻋﺎﺷﻖ
ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺧﺮﺝ ﮐﻨﺪ ﺍﻳﻦ ﮐﻮﭘﻦ ﺑﺎﻃﻠﻪ ﺭﺍ
 
ﻋﺸﻖ!‏ ﺁﻥ ﻫﻢ ﻭﺳﻂ ﻧﻔﺮﺕ ﻭ ﺑﺎﺭﻭﺕ ﻭ ﺗﻔﻨﮓ
ﺩﺍﻧﻪ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺷﺮﻡ ﻧﺪﻳﺪﻡ ﺗﻠﻪ ﺭﺍ
 

ﻭ ﺗﻮ ﺧﻨﺪﻳﺪﯼ ﻭ ﺍﺯ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻡ
ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ ﻭ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﺭﺍ.‏.‏.‏!‏
 
ﻋﺸﻖ ﮔﺎﻫﯽ ﺳﺒﺐ ﮔﻢ ﺷﺪﻥ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎﺳﺖ
ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﻢ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺳﺮ ﺍﻳﻦ ﮔﻠﻪ ﺭﺍ




#عبدالجبار_کاکایی


.
خدا یک‌شب تو را در سینه‌ی من زاد،
             باور کن
یقینی در گمان پیچید و دستم داد،
             باور کن

        تو مثلِ هرچه هستی
    در درونِ من نمی‌گنجی
مرا ویرانه کردی، خانه‌ات آباد!
             باور کن

اگرچه بر دلم بارید طوفانِ عظیمِ شک
   پلی بینِ دل ما بود از پولاد
             باور کن

نمی‌فهمم زبان واژه‌های آتشینت را
رهایی مثل یک آشوب، یک فریاد
            باور کن

تو از نسلِ عقیمِ گریه‌های رفته از یادی
که تنهایی تو را در چشم‌هایم زاد
            باور کن


#عبدالجبار_کاکایی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
      " آه از  آن نگاه "

عاقبت تمامِ هستیِ مرا ذرّه ذرّه نور می کند...

#عبدالجبار_کاکایی
دکلمه زیبای
#امین_تارخ

۲۰مرداد زادروز #امین_تارخ
هنرپیشه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در باب عبارت:
«رزق شما در آسمان است»
در اشعار #مولانا




#عبدالجبار_کاکایی 📻