#سحاب_اصفهانی
ز روی لطف اگر یار در کنار نشیند
عجب مدار، که گل در کنار خار نشیند
فلک نداد از آن رهگذر به باد غبارم
که آن غبار مبادش به رهگذار نشیند
به دل، ز هر که غباری نشسته بود، زدودم
مباد آنکه ز من بر دلی غبار نشیند
در انتظار وفاتم نشسته بر سر اجل، گو
که بیش از این نپسندم در انتظار نشیند
ز رشکِ غیر نشینم به کنج فرقت، اگرنه
کجا به روز چنین، کس به اختیار نشیند
ز دیده، روز من و روزگار من شده تیره
که خود به روز من تیره روزگار نشیند
از آن شد اشکفشان دیدهی «سحاب» چو باران
که شاید آتش این آهِ شعلهبار نشیند...
#سحاب_اصفهانی
ز روی لطف اگر یار در کنار نشیند
عجب مدار، که گل در کنار خار نشیند
فلک نداد از آن رهگذر به باد غبارم
که آن غبار مبادش به رهگذار نشیند
به دل، ز هر که غباری نشسته بود، زدودم
مباد آنکه ز من بر دلی غبار نشیند
در انتظار وفاتم نشسته بر سر اجل، گو
که بیش از این نپسندم در انتظار نشیند
ز رشکِ غیر نشینم به کنج فرقت، اگرنه
کجا به روز چنین، کس به اختیار نشیند
ز دیده، روز من و روزگار من شده تیره
که خود به روز من تیره روزگار نشیند
از آن شد اشکفشان دیدهی «سحاب» چو باران
که شاید آتش این آهِ شعلهبار نشیند...
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«گلهای رنگارنگ برنامه شماره ۱۰۲»
کاشکی جز تو کسی داشتنی
یا به تو دسترسی داشتنی
یا دراین غم که مرا هر دم هست
همدم خویش کسی داشتمی...
#خاقانی
دلم از عشق خوبان گیج و ویجه
مژه برهم زنم خونابه ریجه
دل عاشق مثال چوب تر بی
سری سوجه سری خونابه ریجه
زبونی زلف تو مفتونم ای گل
ز رنگ و روی تو دل خونم ای کل
من عاشق ز عشقت بیقرارم
توچون لیلی ومن مجنونم ای گل
خدایا داد ازین دل داد ازین دل
که یکدم مو نگشتم شاد ازین دل
چو فردا دادخواهان داد خواهند
بگویم صد هزاران داد ازین دل...
#باباطاهر
بگشای پای که کمند وفای ما
محکم ترست از همه بندی به پای ما
گر چون تو دلبری برد از چنگ دل تو را
اگه شوی ز دل مبتلای ما...
#سحاب_اصفهانی
چه می شد رها بودم از همه قیدی تا نباشد دامی؟
چه می شد به کام من این جهان می شد تا بگیرم کامی؟
فلک گر به چهر من داغ حسرت را نمی زد چه می شد؟
قضا گر به نام من فال محنت را نمی زد چه می شد؟
ز بخت من چه می پرسی ز حال من چه می خواهی؟
زسوز جانم چه می دانی چه می دانی؟...
#معینی_کرمانشاهی
صدا #بانوخاطره (پروانه)
آهنگ #علی_تجویدی
نوازندگان:
#حسین_تهرانی
#حسن_کسایی
#جهانگیر_شنجرفی
گوینده #روشنک
مایه #شوشتری
کاشکی جز تو کسی داشتنی
یا به تو دسترسی داشتنی
یا دراین غم که مرا هر دم هست
همدم خویش کسی داشتمی...
#خاقانی
دلم از عشق خوبان گیج و ویجه
مژه برهم زنم خونابه ریجه
دل عاشق مثال چوب تر بی
سری سوجه سری خونابه ریجه
زبونی زلف تو مفتونم ای گل
ز رنگ و روی تو دل خونم ای کل
من عاشق ز عشقت بیقرارم
توچون لیلی ومن مجنونم ای گل
خدایا داد ازین دل داد ازین دل
که یکدم مو نگشتم شاد ازین دل
چو فردا دادخواهان داد خواهند
بگویم صد هزاران داد ازین دل...
#باباطاهر
بگشای پای که کمند وفای ما
محکم ترست از همه بندی به پای ما
گر چون تو دلبری برد از چنگ دل تو را
اگه شوی ز دل مبتلای ما...
#سحاب_اصفهانی
چه می شد رها بودم از همه قیدی تا نباشد دامی؟
چه می شد به کام من این جهان می شد تا بگیرم کامی؟
فلک گر به چهر من داغ حسرت را نمی زد چه می شد؟
قضا گر به نام من فال محنت را نمی زد چه می شد؟
ز بخت من چه می پرسی ز حال من چه می خواهی؟
زسوز جانم چه می دانی چه می دانی؟...
#معینی_کرمانشاهی
صدا #بانوخاطره (پروانه)
آهنگ #علی_تجویدی
نوازندگان:
#حسین_تهرانی
#حسن_کسایی
#جهانگیر_شنجرفی
گوینده #روشنک
مایه #شوشتری