معرفی عارفان
1.26K subscribers
35K photos
12.9K videos
3.24K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
Tasnife Mastan - Concert Rast Panjgah CD 2
Iraj Bastami
#ایرج_بسطامی
#تصنیف "مستان"
آهنگساز #پرویز_مشکاتیان
دستگاه #راست_پنجگاه
آلبوم کنسرت راست پنجگاه
عاشقی پیداست
کانال صدای سخن عشق
ساقی به بی‌نیازی رندان که مِی بده
تا بشنوی ز صوت مغنی هوالغنی

ساز و آواز #عاشقی_پیداست
استاد #شهرام_ناظری🍃

#پشنگ_کامکار سنتور
#اردشیر_کامکار کمانچه
#قشنگ_کامکار سه‌تار

اشعار #حافظ #مولانا🍃
آلبوم #کنسرت۷۷
دستگاه #راست_پنجگاه
گروه #کامکارها
اجرا به‌سال ۱۳۷۷
«ای_درویش:»

در بند آن مباش که نماز بسیار کنی و روزه بسیار داری
«در بند آن مباش که حج بسیار گزاری» آنچه فریضه است به جای می آر و
«در بند آن مباش که» لغت بسیار یادگیری
«و دربند آن مباش که» قصه بسیار خوانی
«و در بند آن مباش که» حکمت بسیار دانی
«به قدر ضرورت کفایت کن»
و در بند آن باش که
#راست_و_نیک_نفس شوی که عذاب دوزخیان «بیشتر» از ناراستی و بد نفسی است.

«و راحت بهشتی از راستی و نیک نفسی است» باید که راستی و نیک نفسی ذاتی تو شود تا رستگار گردی که اگر به تکلف بر خود بندی هم در دوزخ باشی.

«باید که تو چنان شوی که همه روز از تو نیکی و راحت، ریزان باشد بی اختیار تو.
همچو آن طایفه مباش که همه روزه از ایشان بدی و رنج، ریزان است.

و بدی و ناراستی کردن ذاتی ایشان شده است. باید که راستی و نیکی کردن ذاتی تو شود.»

عزیزالدین_نسفی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از عمر من آنچه هست بر جای
بستان و به عمر لیلی افزای
پرورده‌ی عشق شد سرشتم
بی عشق مباد سرنوشتم
#نظامی

آواز: محمدرضا #شجریان 🎤
تار: محمدرضا #لطفی
کنسرت #راست_پنجگاه
جشن هنر شیراز سال ۱۳۵۴

گوشه‌ی لیلی و مجنون
چون ، بد آید ،،، هرچه آید ، بد شود ،

یک بلا ، ده گردد و ،،، ده ، صد شود ،




آتش ، از گرمی فِتَد ،،، مِهر ، از فروغ ،

فلسفه ، باطل شود ،،، منطق ، دروغ ،




پهلـوانی را ، بغلطانَد خسی ،

پشه‌ای ، غالب شود ،،، بر کرکسی ،




کور گردد چشمِ عقلِ کنجکاو ،

بشکند گردونه‌ای را ،،، شاخِ گاو ،




نیکبختان راست ، ابرِ فرودین ،

زیب‌بخشِ ملک و ، مشاطه زمین ،

#راست = را است - را می‌باشد




تیره‌بختان راست ، بارانِ بهار ،

سیلِ خرمن‌کوب و ، برقِ شعله‌بار ،




آن یکی ، چون مرغ پرّد بر اثیر ،

درنَوَردَد شش‌جهت را ، روی و زیر ،




نی ، بلا ، دامی به راهش افکنَد ،

نی ، کمندِ حادثه ، بر وی تَنَد ،




این یکی ، آهسته پیمایَد رهی ،

لغزدش پائی و ،،، افتد در چهی ،




این یکی را ،،، آب ، سیلِ خانه‌کوب ،

آن یکی را ،،، مَرکَبِ سهل‌الرکوب ،




خاک ،،، آن را ، نیشکر بارآوَرَد ،

این یکی را ،،، حنظل و خار ، آوَرَد ،




این یکی را ،،، آتش ، افروزد چراغ ،

بر دلِ آن یک ،،، نهد چون لاله ، داغ ،




این یکی را ،،، باد ، پیکِ مژده‌بَر ،

این یکی را ،،، حامل رنج و خطر ،






#وثوق‌الدوله