به بویِ زلفِ تو ،
هر دَم ، حیاتِ تازه مییابم ،
وگرنه ، بیتو از عیشم ،
نه رنگی ماند و ، نه بویی ،
#عراقی
هر دَم ، حیاتِ تازه مییابم ،
وگرنه ، بیتو از عیشم ،
نه رنگی ماند و ، نه بویی ،
#عراقی
رقیبان ، دست گیریدم ،،، که باز ، از نو در افتادم ،
به دستِ بیوفایی ، سُستپیمانی ، جفاجویی ،
ملولی ، زودسیری ، نازنینی ، نازپَروَردی ،
لطیفی همچو گُل نازک ،،، ولی ، چون سروِ خودرویی ،
#عراقی
به دستِ بیوفایی ، سُستپیمانی ، جفاجویی ،
ملولی ، زودسیری ، نازنینی ، نازپَروَردی ،
لطیفی همچو گُل نازک ،،، ولی ، چون سروِ خودرویی ،
#عراقی
شدم از عشق تو شیدا ، کجایی؟
به جان میجویمت جانا،کجایی؟
همی پویم به سویت گرد عالم
همی جویم تو را هر جا، کجایی؟
#عراقی
به جان میجویمت جانا،کجایی؟
همی پویم به سویت گرد عالم
همی جویم تو را هر جا، کجایی؟
#عراقی
سوال خیلی از ماست؛
اونجایی که جناب #عراقی میگه:
"به کدام مذهب است این؟
به کدام ملت است این؟
که کشند عاشقی را،
که تو عاشقم چرایی...؟"
همین اندازه تلخ و گزنده:)
اونجایی که جناب #عراقی میگه:
"به کدام مذهب است این؟
به کدام ملت است این؟
که کشند عاشقی را،
که تو عاشقم چرایی...؟"
همین اندازه تلخ و گزنده:)
شدم از عشق تو شیدا ، کجایی؟
به جان میجویمت جانا،کجایی؟
همی پویم به سویت گرد عالم
همی جویم تو را هر جا، کجایی؟
#عراقی
به جان میجویمت جانا،کجایی؟
همی پویم به سویت گرد عالم
همی جویم تو را هر جا، کجایی؟
#عراقی
باز ، دلم عیش و طرب میکند ،
هیچ ندانم چه سبب میکند؟ ،
از مِیِ عشقِ تو ، مگر مست شد ،
کاین همه شادی و طرب میکند؟ ،
تا سرِ زلفِ تو ، پریشان بدید ،
شیفته شد ، شور و شغب میکند ،
تا دلِ من ، در سرِ زلفِ تو شد ،
عیش ،،، همه در دلِ شب میکند ،
بُرد به بازی ، دلِ جمله جهان ،
زلفِ تو ، بازیِ چه عجب میکند؟ ،
طرهٔ طرارِ تو کرد ، آن چه کرد ،
فتنه ، نگر ، باز ، که لب میکند ،
میبَرَد از من دل و ، گوید به طنز : ،
باز ، فلانی چه طلب میکند؟ ،
از لبِ لعلش چه عجب؟ ، گر ، مرا ،
آرزویِ قند و رطب میکند ،
گر طلبد بوسه ، عراقی ،،، مَرَنج ،
گرچه همه تَرکِ ادب میکند ،
#عراقی
هیچ ندانم چه سبب میکند؟ ،
از مِیِ عشقِ تو ، مگر مست شد ،
کاین همه شادی و طرب میکند؟ ،
تا سرِ زلفِ تو ، پریشان بدید ،
شیفته شد ، شور و شغب میکند ،
تا دلِ من ، در سرِ زلفِ تو شد ،
عیش ،،، همه در دلِ شب میکند ،
بُرد به بازی ، دلِ جمله جهان ،
زلفِ تو ، بازیِ چه عجب میکند؟ ،
طرهٔ طرارِ تو کرد ، آن چه کرد ،
فتنه ، نگر ، باز ، که لب میکند ،
میبَرَد از من دل و ، گوید به طنز : ،
باز ، فلانی چه طلب میکند؟ ،
از لبِ لعلش چه عجب؟ ، گر ، مرا ،
آرزویِ قند و رطب میکند ،
گر طلبد بوسه ، عراقی ،،، مَرَنج ،
گرچه همه تَرکِ ادب میکند ،
#عراقی
کو تابشِ مِی؟ ، که پخته گردیم؟ ،
از خامیِ خویش ، چندجوشیم؟ ،
چون ، مینخرند زهد و تقوی ،
پس ، بیهُده ما چه میفروشیم؟ ،
#عراقی
از خامیِ خویش ، چندجوشیم؟ ،
چون ، مینخرند زهد و تقوی ،
پس ، بیهُده ما چه میفروشیم؟ ،
#عراقی