معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.4K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
معرفی عارفان
داستان رستم و سهراب #بازگشتن_رستم_و_سهراب_به_لشکرگاه فردوسی « شاهنامه » سهراب » بخش ۱۹ ( #قسمت_ششم ) ۷۷ تو ، خُرسند گَردان ، دلِ مادرم ، چنین راند ایزد ، قضا بر سرم ، ۷۸ بگویَش : ، که تو ، دل به من در مبند ، مشو جاودان ، بهرِ جانم نژند ، ۷۹ که کس…
داستان رستم و سهراب
#کشتی_گرفتن_رستم_با_سهراب
فردوسی « شاهنامه » « سهراب »
بخش ۲۰
( #قسمت_اول )



۱

چو ، خورشیدِ رخشان ، بگسترد پَر ،

سیه‌زاغِ پرّان ، فُرو بُرد سر ،

۲

تهمتن ، بپوشید ببرِ بیان ،

نشست از برِ اژدهایِ دمان ،

۳

بیامد بِدان دشتِ آوردگاه ،

نهاده ز آهن ، به سر بر ، کلاه ،

۴

همه تلخی ، از بهرِ بیشی بُوَد ،

مبادا که با آز ، خویشی بُوَد ،

۵

وزآن‌روی ، سهراب با انجمن ،

همی ، می ، گسارید با رودزن ،

۶

به هومان چنین گفت : ، کاین شیرمرد ،

که با من ، همی‌گردد اندر نَبَرد ،

۷

ز بالای من ، نیست بالاش کم ،

برزم اندرون ، دل ندارد دژم ،

۸

بر و کفت و یالش ، بمانندِ من ،

تو گویی ، که داننده ،،، بر زد رسن ،

۹

ز پای و رکیبش ، همی مِهرِ من ،

بجُنبد ،، به شرم آوَرَد چهرِ من ،

۱۰

نشان‌های مادر ، بیابم همی ،

به‌دل نیز ، لَختی بتابم همی ،

۱۱

گمانی بَرَم من ، که او رستم است ،

که چون او نَبَرده ،،، به‌گیتی کم است ،

۱۲

نباید که من ، با پدر ، جنگجوی ،

شَوَم ،،، خیره ، روی اندر آرَم به‌روی ،


#خیره = بیهوده

۱۳

ز دادار ، گَردم بسی شرمناک ،

سیه‌رو ، رَوَم از سرِ تیره‌خاک ،

۱۴

نباشد امیدم ، سرایِ دگر ،

نباید که رزم آوَرَم با پدر ،

۱۵

به شاهانِ گیتی ، شَوَم روسیاه ،

که بر مرزِ ایران و توران سپاه ،

۱۶

نگوید کسی جز به‌بَد ، نامِ من ،

نباشد به هر دو سرا ، کامِ من ،



بخش ۲۱ : « دگرباره اسبان ببستند سخت »

بخش ۱۹ : « برفتند و روی هوا تیره گشت »





ادامه دارد 👇👇👇