معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.3K photos
12.4K videos
3.22K files
2.78K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
و از عشق صادر شُدیم، و بر عشق سِرشته شُدیم، از برای عشق آمده ایم و مقصود و هدفمان عشق است، و از برای عشق پذیرفته و مقبول ـ حضرتِ حَقّ ـ گشتیم.


#ابن_عربی
‏سکوت را بیاموز
همچنانکه سخن را آموختی.
زیرا اگر کلام هدایتت کند
سکوت تو را به یقین رسانَد.

#ابن_عربی
و از عشق صادر شُدیم، و بر عشق سِرشته شُدیم، از برای عشق آمده ایم و مقصود و هدفمان عشق است، و از برای عشق پذیرفته و مقبول ـ حضرتِ حَقّ ـ گشتیم


#ابن عربی
انسان _ هر انسانی که می خواهد باشد _ در علمش به غیر خودش ، نمی تواند از علمش به خودش ، تجاوز کند.


#ابن_عربی
زمانی بود که با همنشینی که هم کیش من نبود، مخالفت می­ورزیدم. اما امروز، دل من پذیرای همه صورت‌ها شده است، چراگاه آهوان است و بتکدۀ بتان و صومعۀ راهبان و کعبۀ طائفان و الواح تورات، اوراق قرآن است. دین من اینک عشق است و هرکجا که کاروان عشق برود دین و ایمان من هم به دنبالش روان است.

#ابن_عربی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هر عشقى كه در عاشق ، عقلى يا تعقلى باقى گذارد كه جز به محبوبش بينديشد، عشق ناب نيست و حديث نفس است كه گفته‌اند:
خيری در عشقى نيست كه با عقل تدبير شود


#ابن_عربی
آفرینش همه تسبیح "خداوند دل" است
و پدیده ها همه "صورت های حق اند"،
پس حق است که تسبیح خود می گوید ...

"الحمدلله رب العالمین "
خود حق است که ثناخوان خویشتن است...

#ابن_عربی
انسان کامل وجود دارد و عالم پیوسته محفوظ بدوست و مراد از انسان کامل به طور اطلاق «نبی» است.

سپس «ولی» و پس از او «وصی» و بعد از او «عارفِ کامل و مکمل»  و در اینجا مراد از انسان کامل، «خاتمِ انبیاء محمّد (ص)» است.

و بعد، خاتمِ اولیای محمّدی که او
«مهدی صاحب الزمان (ع)» است.
و به اتفاق محققین، اشرف موجودات
به حسب نوع انسان است و به حسب شخص، انسان کامل است که از او به نبی و رسول، ولی و امام، قطب، فرد، وتد، بدل و جز آن تعبیر کنند.

*وتد:مفرد کلمه اوتاد
*بدل:مفرد کلمه ابدال

#ابن عربی
#انسان کامل
وقتی که معشوق من ظاهر می‌شود ،
با کدام چشم او را می‌بینم ؟
با چشم او   نه با مال من،
چراکه هیچ او را نمی‌بیند به جز خود او...

#ابن عربی
زمانی بود که با همنشینی که هم‌کیش من نبود، مخالفت می‌ورزیدم.

اما امروز، دل من پذیرای همهٔ صورت‌ها شده است؛ چراگاه آهوان است و بتکدهٔ بتان و صومعهٔ راهبان و کعبۀ طائفان است. دین من اینک عشق است و هرکجا که کاروان عشق برود، دین و ایمان من هم به دنبالش روان است.

#ابن_عربی
آری ...
بر قلب عاشق قفلی زده می‌شود که جز عشق و محبت محبوبش هیچکس و هیچ چیزی داخل نمی‌گردد.
حتی بر گنجینه خیال او هم قفل می‌زنند که غیر از چهره محبوبش را تصور نکند، اگر چنین نباشد نه عشق و محبتی وجود دارد و نه عاشقی زیرا اصل و اساس در عشق این است که تو عاشقِ عینِ معشوقت باشی
و در محبوبت از خودت غایب شوی، 
که در آن حال اوست که وجود دارد نه تو ...



#ابن_عربی
هر که خاموش شد به زبان، بار او سبک شد
و هر که خاموش شد هم به زبان هم به دل، سِرّ او را پیدا شد و خدای جل جلاله او را تجلّی کرد
و هر که زبان او خاموش نیست و دل خاموش است، او سخن گوی است به زبان حکمت
و هر که خاموش نشد نه به دل و نه به زبان، او مُلکِ شیطان است و مُسَخّر او.




#ابن_عربی

                       


سالکان برچهار گروه اند :

سالک به خود :

کسی است که با انجام واجبات و مستحبات
که موجب "محبت" الهی می شود.


سالک به پروردگار :

کسی است که به مقتضای حدیث قرب نوافل "محبوبب" حق گشته و خداوند چشم و گوش
و تمام "قوای" او شده است.


سالک به مجموع :

سالک به خود پس ازتحقق به مقام قرب نوافل و درک اینکه حق تعالی سمع و بصر اوست سالک به "مجموع" نامیده می شود.

چنین کسی بدون اینکه نفس خود رابه طور مشخص شهود کند "علم به سلوک" خویش دارد.


سالک غیر سالک :

انکه حق تعالی در او "تجلی" کرده و در سلوک "خود" را نمی بیند.


حضرت #ابن عربی
زمانی بود که با همنشینی که هم کیش من نبود، مخالفت می­ورزیدم. اما امروز، دل من پذیرای همه صورت‌ها شده است، چراگاه آهوان است و بتکدۀ بتان و صومعۀ راهبان و کعبۀ طائفان و الواح تورات، اوراق قرآن است. دین من اینک عشق است و هرکجا که کاروان عشق برود دین و ایمان من هم به دنبالش روان است.

#ابن_عربی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اکهارت می‌گفت:
خدا بدون اسم، و نافی همه اسم‌هاست؛ هرگز نامی به او داده نشده است.

حتی «رب» و «خدا» و «اله»، نیز اَسمایی هستند که نوعی ارتباط بین خلق و خالق را می‌رسانند و در ساحتی که خلقی در کار نیست، چنین اَسمایی نیز تحقق ندارند.
به تعبیر اکهارت، این مخلوقات هستند که اَسماء را به خدا می‌دهند؛ ولی او فی نفسه، ذاتی است بی‌اسم.
ابن_عربی نیز در تعبیری زیبا بیان می‌دارد:
هنگامی که به مُحبّ گفته می‌شود که اسمت چیست؟
می‌گوید :
از محبوب من بپرس! هرچه او مرا بنامد، همان اسم من است. من از خود اسمی ندارم؛
من همان مجهولی هستم که هیچ‌گاه معروف نمی‌شود.
مُحبّ، خداست که اسمی ندارد که دال بر ذاتش باشد.
این بنده است که محبوب او بوده و نظر به اثری که در خود می‌یابد، او را به آثارش نام می‌دهد.
پس حقّ آن اسمی که بنده به او می‌دهد، می‌پذیرد.

#ابن_عربی
#اکهارت