کردم گذری به میکده دوش
سبحه به کف و سجاده بر دوش
پیری به در آمد از خرابات
کین جا نخرند زرق، مفروش
تسبیح بده، پیاله بستان
خرقه بنه و پلاس درپوش
در صومعه بیهده چه باشی؟
در میکده رو، شراب مینوش
گر یاد کنی جمال ساقی
جان و دل و دین کنی فراموش
ور بینی عکس روش در جام
بیباده شوی خراب و مدهوش
خواهی که بیابی این چنین کام
در ترک مراد خویشتن کوش
چون ترک مراد خویش گیری
گیری همه آرزو در آغوش
گر ساقی عشقاز خم درد
دردی دهدت، مخواه سر جوش
تو کار بدو گذار و خوش باش
گر زهر تو را دهد بکن نوش
چون راست نمیشود، عراقی،
این کار به گفت و گوی، خاموش!
#عراقي
سبحه به کف و سجاده بر دوش
پیری به در آمد از خرابات
کین جا نخرند زرق، مفروش
تسبیح بده، پیاله بستان
خرقه بنه و پلاس درپوش
در صومعه بیهده چه باشی؟
در میکده رو، شراب مینوش
گر یاد کنی جمال ساقی
جان و دل و دین کنی فراموش
ور بینی عکس روش در جام
بیباده شوی خراب و مدهوش
خواهی که بیابی این چنین کام
در ترک مراد خویشتن کوش
چون ترک مراد خویش گیری
گیری همه آرزو در آغوش
گر ساقی عشقاز خم درد
دردی دهدت، مخواه سر جوش
تو کار بدو گذار و خوش باش
گر زهر تو را دهد بکن نوش
چون راست نمیشود، عراقی،
این کار به گفت و گوی، خاموش!
#عراقي
کردم گذری به میکده دوش
سبحه به کف و سجاده بر دوش
پیری به در آمد از خرابات
کین جا نخرند زرق، مفروش
تسبیح بده، پیاله بستان
خرقه بنه و پلاس درپوش
در صومعه بیهده چه باشی؟
در میکده رو، شراب مینوش
گر یاد کنی جمال ساقی
جان و دل و دین کنی فراموش
ور بینی عکس روش در جام
بیباده شوی خراب و مدهوش
خواهی که بیابی این چنین کام
در ترک مراد خویشتن کوش
چون ترک مراد خویش گیری
گیری همه آرزو در آغوش
گر ساقی عشقاز خم درد
دردی دهدت، مخواه سر جوش
تو کار بدو گذار و خوش باش
گر زهر تو را دهد بکن نوش
چون راست نمیشود، عراقی،
این کار به گفت و گوی، خاموش!
#عراقي
20تیر
#سالروزدرگذشت
سبحه به کف و سجاده بر دوش
پیری به در آمد از خرابات
کین جا نخرند زرق، مفروش
تسبیح بده، پیاله بستان
خرقه بنه و پلاس درپوش
در صومعه بیهده چه باشی؟
در میکده رو، شراب مینوش
گر یاد کنی جمال ساقی
جان و دل و دین کنی فراموش
ور بینی عکس روش در جام
بیباده شوی خراب و مدهوش
خواهی که بیابی این چنین کام
در ترک مراد خویشتن کوش
چون ترک مراد خویش گیری
گیری همه آرزو در آغوش
گر ساقی عشقاز خم درد
دردی دهدت، مخواه سر جوش
تو کار بدو گذار و خوش باش
گر زهر تو را دهد بکن نوش
چون راست نمیشود، عراقی،
این کار به گفت و گوی، خاموش!
#عراقي
20تیر
#سالروزدرگذشت
از پرده برون آمد، ساقی، قدحی در دست
هم پردهٔ ما بدرید، هم توبهٔ ما بشکست
بنمود رخ زیبا، گشتیم همه شیدا
چون هیچ نماند از ما آمد بر ما بنشست
#عراقي
هم پردهٔ ما بدرید، هم توبهٔ ما بشکست
بنمود رخ زیبا، گشتیم همه شیدا
چون هیچ نماند از ما آمد بر ما بنشست
#عراقي
دامان صبح گیر، مگر سر برآورد
صبح امید تو ز گریبان صبحگاه
چون دانهای دل تو که چون جوز غم شده است انداز پیش مرغ خوش الحان صبحگاه
#عراقي
صبح امید تو ز گریبان صبحگاه
چون دانهای دل تو که چون جوز غم شده است انداز پیش مرغ خوش الحان صبحگاه
#عراقي
دامان صبح گیر، مگر سر برآورد
صبح امید تو ز گریبان صبحگاه
چون دانهای دل تو که چون جوز غم شده است انداز پیش مرغ خوش الحان صبحگاه
#عراقي
صبح امید تو ز گریبان صبحگاه
چون دانهای دل تو که چون جوز غم شده است انداز پیش مرغ خوش الحان صبحگاه
#عراقي
دامان صبح گیر، مگر سر برآورد
صبح امید تو ز گریبان صبحگاه
چون دانهای دل تو که چون جوز غم شده است انداز پیش مرغ خوش الحان صبحگاه
#عراقي
صبح امید تو ز گریبان صبحگاه
چون دانهای دل تو که چون جوز غم شده است انداز پیش مرغ خوش الحان صبحگاه
#عراقي
دامان صبح گیر، مگر سر برآورد
صبح امید تو ز گریبان صبحگاه
چون دانهای دل تو که چون جوز غم شده است انداز پیش مرغ خوش الحان صبحگاه
#عراقي
صبح امید تو ز گریبان صبحگاه
چون دانهای دل تو که چون جوز غم شده است انداز پیش مرغ خوش الحان صبحگاه
#عراقي
دامان صبح گیر، مگر سر برآورد
صبح امید تو ز گریبان صبحگاه
چون دانهای دل تو که چون جوز غم شده است انداز پیش مرغ خوش الحان صبحگاه
#عراقي
صبح امید تو ز گریبان صبحگاه
چون دانهای دل تو که چون جوز غم شده است انداز پیش مرغ خوش الحان صبحگاه
#عراقي
دامان صبح گیر، مگر سر برآورد
صبح امید تو ز گریبان صبحگاه
چون دانهای دل تو که چون جوز غم شده است انداز پیش مرغ خوش الحان صبحگاه
#عراقي
صبح امید تو ز گریبان صبحگاه
چون دانهای دل تو که چون جوز غم شده است انداز پیش مرغ خوش الحان صبحگاه
#عراقي
دامان صبح گیر، مگر سر برآورد
صبح امید تو ز گریبان صبحگاه
چون دانهای دل تو که چون جوز
غم شده است انداز پیش مرغ
خوش الحان صبحگاه
#عراقي
صبح امید تو ز گریبان صبحگاه
چون دانهای دل تو که چون جوز
غم شده است انداز پیش مرغ
خوش الحان صبحگاه
#عراقي
#عراقي
خرم آن عاشق که بیندآشکار
بامدادان طلعت نیکوی تو
فرخ آن بیدل،که یابدهرسحر
از گل گلزار عالم بوی تو
خرم آن عاشق که بیندآشکار
بامدادان طلعت نیکوی تو
فرخ آن بیدل،که یابدهرسحر
از گل گلزار عالم بوی تو