معرفی عارفان
1.12K subscribers
32.8K photos
11.8K videos
3.18K files
2.7K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
ترس کالایی است که می فروشند
اگر نخری می پوسد،پس نخر،من نخریدم...
گفتم :این چنین مرگی به زندگی معنا می بخشد
پرسید: روحت به کدامین قله خواهد گریخت؟
پاسخ گفتم: بوی گل کجا می رود؟
#روح_من_همان_بوی_گل_است...


#سیمین_دانشور
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سرود #ای_ایران همراه با عکسهای دیدنی از ایران زیبا

صدا #استادبنان
شعر #حسین_گل_گلاب
آهنگ #روح_الله_خالقی
پنجشیر همان آرتساخ و آرتساخ همان پنجشیر. عشق همان آزادی و آزادی همان عشق. و عشق و آزادی همانا و همان شادمانی، و شادمانی همانا و همان در سترگیِ کوچک خویش به برکت و شکوه و آزادگی زیستن.

سخن همان سکوت و سکوت همان سخن،
و هر که بر این روح دوتن چیره شود همانا و همان که ابلیس و تمام.

حلمی | کتاب اخگران

#روح_دوتن
#عشق_و_آزادی
#پنجشیر
#آرتساخ
Audio
آیا حیات قبل از تولد و حیات پس از مرگ وجود دارد...؟!
#تناسخ
#عدالت
#روح
#اثبات_علمی_خدا

#هلاکویی
در بیان آنکه #روح چیست

ای درویش!

روح انسانی حیّ و عالم و مرید وقادر و سمیع و بصير و متکلّم است، ونه چنان است که از موضـعی میبیند و ازموضعی دیگر میشنود و از موضعی دیگر میگوید چنانکه قالبکه این چنين متجزّی و قابـل قسـمت باشد، و روح انسانی متجزّی و قابل قسمت نیست روح انسـانی در وقـت دانـش همـه داناسـت و در وقـت دیـدن
همه بیناست و در وقت شنیدن همه شنواست و در وقت گفتن همه گویاست ودر همه صفات هـم چنـين مـیدان و بسایط هم چنين باشد.

کتاب_انسان_کامل

عزیز_الدین_نسفی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#روح و #عشق هر دو در یک زمان موجود شدند و از مکوّن در ظهور آمدند، روح را بر عشق آمیزشی پدید آمد عشق را با روح آویزشی ظاهر شد، چون روح بخاصیت در عشق آویخت عشق از لطافت بدو آمیخت، بقوت آن آویزش و آمیزش میان ایشان اتحاد پدید آمد، ندانم که عشق صفت شد و روح ذات یا عشق ذات شد و روح صفت، حاصل هر دو یکی شدند. #چون_تابش_جمال_معشوق از اول دل ربانی پدید آمد عشق با روح در گفت و شنید آمد چون یکی بباد نسبت داشت و دیگری به آتش، باد آتش برمیافروخت و آتش مروراً میسوخت، حاصل آتش غالب شد و هوا مغلوب بماند. عشقِ غالب شده چون به پرتو انوارِ معشوق رسید مغلوب شد بدین سبب نتوان دانست که عشق با عاشق ساخته تر از آن بود که با معشوق، زیرا که عشق بر عاشق امیرست اما در قبضۀ اقتدار معشوق اسیر است.


#عین_القضات_همدانی
بنان خاموش
@Jane_oshaagh
بخشی از تصنیفِ زیبای #خاموش

آوای خوش: استاد #غلامحسین_بنان
آهنگ : استاد #روح_الله_خالقی
شعر : استاد #رهی_معیری
دستگاه #ماهور

#جان_عشاق
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#روح و #عشق هر دو در یک زمان موجود شدند و از مکوّن در ظهور آمدند، روح را بر عشق آمیزشی پدید آمد عشق را با روح آویزشی ظاهر شد، چون روح بخاصیت در عشق آویخت عشق از لطافت بدو آمیخت، بقوت آن آویزش و آمیزش میان ایشان اتحاد پدید آمد، ندانم که عشق صفت شد و روح ذات یا عشق ذات شد و روح صفت، حاصل هر دو یکی شدند. #چون_تابش_جمال_معشوق از اول دل ربانی پدید آمد عشق با روح در گفت و شنید آمد چون یکی بباد نسبت داشت و دیگری به آتش، باد آتش برمیافروخت و آتش مروراً میسوخت، حاصل آتش غالب شد و هوا مغلوب بماند. عشقِ غالب شده چون به پرتو انوارِ معشوق رسید مغلوب شد بدین سبب نتوان دانست که عشق با عاشق ساخته تر از آن بود که با معشوق، زیرا که عشق بر عاشق امیرست اما در قبضۀ اقتدار معشوق اسیر است.


#عین_القضات_همدانی
پرسش از #اشو:مفهوم شما از عصیان و فردِ عصیانگر چیست؟

پاسخ:

تعریف من از عصیانگر بسیار ساده است.
انسانی که همچون یک آدم آهنی توسط شرطی شدگی های گذشته زندگی نمی‌کند.
مذهب، جامعه، فرهنگ، هر چیزی که متعلق به دیروز است، به هیچ وجه در روش زندگی او اخلال نمیکند.
او بطور منفرد زندگی می کند.
پره ای از چرخ نیست.
بلکه یک واحد زنده است.
زندگی او را هیچکس دیگر، جز هوشمندی خودش تعیین نمیکند.
آزادی، همان عطر زندگی اوست؛
نه فقط خودش در آزادی زندگی می کند، بلکه به همه اجازه می دهد در آزادی زندگی کنند.
او به هیچکس اجازه نمی دهد در زندگیش مداخله کند؛
و خودش هم در زندگی هیچکسِ دیگر مداخله نمی کند.
برای او، زندگی چنان مقدس است، و آزادی ارزش نهایی آن است که می تواند همه چیز را فدای آن کند.
اعتبار، آبرو و حتی خود زندگی را....

برای او، آزادی همان چیزی است که مردمان مذهبی در گذشته آن را خداوند می خواندند. آزادی خدای اوست.
انسانها در طول اعصار همچون گوسفند زندگی کرده اند، جزیی از توده،
دنباله روی سنت ها و مجمع ها،
پیروی از کتاب های کهنه و مراسم کهنه، ولی آن روش زندگی، مخالف فردیت انسان بود؛
اگر یک مسیحی باشی نمی توانی یک فرد باشی؛
اگر یک هندو باشی نمی توانی یک فرد باشی،
عصیانگر کسی است که تماماً بر اساس نور خودش زندگی می کند و برای ارزش غایی آزادیِ فردیِ خود، همه چیز را به مخاطره می اندازد.
عصیانگر انسان معاصر است.
توده ها معاصر نیستند.
عصیانگر کسی است که طبق نور خودش زندگی کند و براساس هوشمندی خودش حرکت کند.
او راه خودش را با راه رفتن در آن #خلق می کند و شاهراه توده ها را دنبال نخواهد کرد.
زندگی او خطرناک است.
ولی آن زندگی که خطرناك نباشد،
ابداً زندگی نیست.
او چالش ها ناشناخته را میپذیرد.

#اشو
#روح_عصیانگر
پرسش از #اشو:مفهوم شما از عصیان و فردِ عصیانگر چیست؟

پاسخ:

تعریف من از عصیانگر بسیار ساده است.
انسانی که همچون یک آدم آهنی توسط شرطی شدگی های گذشته زندگی نمی‌کند.
مذهب، جامعه، فرهنگ، هر چیزی که متعلق به دیروز است، به هیچ وجه در روش زندگی او اخلال نمیکند.
او بطور منفرد زندگی می کند.
پره ای از چرخ نیست.
بلکه یک واحد زنده است.
زندگی او را هیچکس دیگر، جز هوشمندی خودش تعیین نمیکند.
آزادی، همان عطر زندگی اوست؛
نه فقط خودش در آزادی زندگی می کند، بلکه به همه اجازه می دهد در آزادی زندگی کنند.
او به هیچکس اجازه نمی دهد در زندگیش مداخله کند؛
و خودش هم در زندگی هیچکسِ دیگر مداخله نمی کند.
برای او، زندگی چنان مقدس است، و آزادی ارزش نهایی آن است که می تواند همه چیز را فدای آن کند.
اعتبار، آبرو و حتی خود زندگی را....

برای او، آزادی همان چیزی است که مردمان مذهبی در گذشته آن را خداوند می خواندند. آزادی خدای اوست.
انسانها در طول اعصار همچون گوسفند زندگی کرده اند، جزیی از توده،
دنباله روی سنت ها و مجمع ها،
پیروی از کتاب های کهنه و مراسم کهنه، ولی آن روش زندگی، مخالف فردیت انسان بود؛
اگر یک مسیحی باشی نمی توانی یک فرد باشی؛
اگر یک هندو باشی نمی توانی یک فرد باشی،
عصیانگر کسی است که تماماً بر اساس نور خودش زندگی می کند و برای ارزش غایی آزادیِ فردیِ خود، همه چیز را به مخاطره می اندازد.
عصیانگر انسان معاصر است.
توده ها معاصر نیستند.
عصیانگر کسی است که طبق نور خودش زندگی کند و براساس هوشمندی خودش حرکت کند.
او راه خودش را با راه رفتن در آن #خلق می کند و شاهراه توده ها را دنبال نخواهد کرد.
زندگی او خطرناک است.
ولی آن زندگی که خطرناك نباشد،
ابداً زندگی نیست.
او چالش ها ناشناخته را میپذیرد.

#اشو
#روح_عصیانگر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بخشی از سرود #ای_ایران
باصدای #غلامحسین_بنان
آهنگ از #روح_الله_خالقی
شعر از #حسین_گل_گلاب

ایران!
همیشه از گزندِ پیش‌آمدِ ناگوار
در پناه بمانی