از بیمِ رقیب طوفِ کویات نکنم
وز طعنه ی خلق جستجویت نکنم
لب بستم و از پای نشستم اما
این نتوانم که آرزویت نکنم
#ابوسعید_ابوالخیر⚘
وز طعنه ی خلق جستجویت نکنم
لب بستم و از پای نشستم اما
این نتوانم که آرزویت نکنم
#ابوسعید_ابوالخیر⚘
این شاهکار است...!
به ابوسعید ابوالخیر گفتند:
فلانی قادر است پرواز کند،
گفت:
این که مهم نیست،
مگس هم میپرد.
گفتند:
فلانی را چه میگویی؟!
روی آب راه میرود!
گفت:
اهمیتی ندارد،
تکه ای چوب نیز همین کار را میکند.
گفتند:
پس از نظر تو شاهکار چیست؟
گفت:
اینکه در میان مردم زندگی کنی ولی ...
هیچگاه به کسی زخم زبان نزنی،
دروغ نگویی،
کلک نزنی،
سو استفاده نکنی و ...
مرنج و مرنجانی.
این شاهکار است...!
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
#حافظ
#ابوسعید_ابوالخیر
به ابوسعید ابوالخیر گفتند:
فلانی قادر است پرواز کند،
گفت:
این که مهم نیست،
مگس هم میپرد.
گفتند:
فلانی را چه میگویی؟!
روی آب راه میرود!
گفت:
اهمیتی ندارد،
تکه ای چوب نیز همین کار را میکند.
گفتند:
پس از نظر تو شاهکار چیست؟
گفت:
اینکه در میان مردم زندگی کنی ولی ...
هیچگاه به کسی زخم زبان نزنی،
دروغ نگویی،
کلک نزنی،
سو استفاده نکنی و ...
مرنج و مرنجانی.
این شاهکار است...!
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
#حافظ
#ابوسعید_ابوالخیر
آنرا که حلال زادگی عادت و خوست
عیب همه مردمان به چشمش نیکوست
معیوب همه عیب کسان مینگرد
از کوزه همان برون تراود که دروست
#ابوسعید_ابوالخیر
- رباعی شمارهٔ ۱۱۵
عیب همه مردمان به چشمش نیکوست
معیوب همه عیب کسان مینگرد
از کوزه همان برون تراود که دروست
#ابوسعید_ابوالخیر
- رباعی شمارهٔ ۱۱۵
پاکی و منزهی و بی همتایی
کس را نرسد ملک بدین زیبایی
خلقان همه خفتهاند و درها بسته
یا رب تو در لطف بما بگشایی
#ابوسعید_ابوالخیر
- رباعی شمارهٔ ۷۱۵
کس را نرسد ملک بدین زیبایی
خلقان همه خفتهاند و درها بسته
یا رب تو در لطف بما بگشایی
#ابوسعید_ابوالخیر
- رباعی شمارهٔ ۷۱۵
از واقعهای ترا خبر خواهم کرد
و آنرا به دو حرف مختصر خواهم کرد
با عشق تو در خاک نهان خواهم شد
با مهر تو سر ز خاک بر خواهم کرد
#ابوسعید_ابوالخیر
و آنرا به دو حرف مختصر خواهم کرد
با عشق تو در خاک نهان خواهم شد
با مهر تو سر ز خاک بر خواهم کرد
#ابوسعید_ابوالخیر
کی حال فتاده هرزه گردی داند
بیدرد کجا لذت دردی داند
نامرد به چیزی نخرد مردان را
مردی باید که قدر مردی داند
#ابوسعید_ابوالخیر
بیدرد کجا لذت دردی داند
نامرد به چیزی نخرد مردان را
مردی باید که قدر مردی داند
#ابوسعید_ابوالخیر
کامل ز یکی هنر ده و صد بیند
ناقص همه جا معایب خود بیند
خلق آینهٔ چشم و دل یکدگرند
در آینه نیک نیک و بد بد بیند
#ابوسعید_ابوالخیر
ناقص همه جا معایب خود بیند
خلق آینهٔ چشم و دل یکدگرند
در آینه نیک نیک و بد بد بیند
#ابوسعید_ابوالخیر
ایزد که جهان به قبضهٔ قدرت اوست
دادست ترا دو چیز کان هر دو نکوست
هم سیرت آنکه دوست داری کس را
هم صورت آنکه کس ترا دارد دوست
#ابوسعید_ابوالخیر
دادست ترا دو چیز کان هر دو نکوست
هم سیرت آنکه دوست داری کس را
هم صورت آنکه کس ترا دارد دوست
#ابوسعید_ابوالخیر
روزی شیخ #ابوسعید ابوالخیر با یاران خود از کنار آسیابی می گذشت. ناگهان ایستاد و بدون اینکه حرفی به یارانش بزند ساعتی به صدای گردش سنگ های آسیاب و کار کردن آن گوش کرد. پس از آن رو به اطرافیانش کرد و گفت:
"می شنوید؟ می دانید که این آسیاب چه میگوید؟"
اطرافیانش که چیزی جز صدای کار کردن آسیاب نمی شنیدند با تعجب گفتند نه ما چیز خاصی نمیشنویم.
ابو سعید گفت:
"این آسیاب می گوید که من از شما بهترم. زیرا درشت می سِتانم و نَرم باز می دهم".
"می شنوید؟ می دانید که این آسیاب چه میگوید؟"
اطرافیانش که چیزی جز صدای کار کردن آسیاب نمی شنیدند با تعجب گفتند نه ما چیز خاصی نمیشنویم.
ابو سعید گفت:
"این آسیاب می گوید که من از شما بهترم. زیرا درشت می سِتانم و نَرم باز می دهم".
تا ظن نبری کز آن جهان میترسم
وز مردن و از کندن جان میترسم
چون مرگ حقست من چرا ترسم ازو
من خویش پرستم و از آن میترسم
#ابوسعید_ابوالخیر
- رباعی شمارهٔ ۴۵۱
وز مردن و از کندن جان میترسم
چون مرگ حقست من چرا ترسم ازو
من خویش پرستم و از آن میترسم
#ابوسعید_ابوالخیر
- رباعی شمارهٔ ۴۵۱