گیرم که خلق را، اضلال، ابلیس کند.
ابلیس را بدین صفت که آفرید؟
دریغا! گناه خود همه از اوست،
کسی را چه گناه باشد؟!»
#تمهیدات
#عین_القضات_همدانی
ابلیس را بدین صفت که آفرید؟
دریغا! گناه خود همه از اوست،
کسی را چه گناه باشد؟!»
#تمهیدات
#عین_القضات_همدانی
بینایی عالم آخرت و عالم ملکوت، جمله بر تمثل است.بنای وجود آخرت بر تمثّل است، و تمثّل شناختن نه اندک کاریست بلکه مُعظَم اسرار الهی، دانستن تمثّل و بینا شدن بدانست.وقتی پیرم گفت: هفتصد بار مصطفی را دیده ام و پنداشته بودم که او را می بینم؛امروز معلومم شد که خود را دیده بودم
#تمهیدات_ص۲۹۸_۲۸۷
#عین_القضاة_همدانی
بینایی عالم آخرت و عالم ملکوت، جمله بر تمثل است.بنای وجود آخرت بر تمثّل است، و تمثّل شناختن نه اندک کاریست بلکه مُعظَم اسرار الهی، دانستن تمثّل و بینا شدن بدانست.وقتی پیرم گفت: هفتصد بار مصطفی را دیده ام و پنداشته بودم که او را می بینم؛امروز معلومم شد که خود را دیده بودم
#تمهیدات_ص۲۹۸_۲۸۷
#عین_القضاة_همدانی
#تمهیدات_ص۲۹۸_۲۸۷
#عین_القضاة_همدانی
«پس کار به جایی رسد که زلیخا گوید: مرا به سر راه یوسف بدارید! تا باشد چشمش بر من اوفتد و گوید: که این کیست؟»
| #تمهیدات
#عینالقضات |
| #تمهیدات
#عینالقضات |
آفتاب «أللّهُ نورُ السَّمواتِ والأرض» بی آیینهی جمال محمد رسولُ الله دیدن، دیده بسوزد. بهواسطهی آیینه مطالعهی جمال آفتاب توان کردن علی الدوام؛ و چون بی آیینه معشوق دیدن محال است و در پرده دیدن ضرورت باشد.
#عینالقضات
#تمهیدات
@
#عینالقضات
#تمهیدات
@
ای دریغا هرگز فهم نتوانی کردن که چه گفته می شود! عشق خدای تعالی جوهر جان آمد و عشق ما جوهر وجود او را عرض آمد. عشق ما او را عرض و عشق او جان ما را جوهر. اگر چنانکه جوهر بی عرض متصور باشد، عاشق بی معشوق و بی عشق ممکن باشد و هرگز خود ممکن و متصور نباشد. عشق و عاشق و معشوق در این حالت قایم به یکدیگر باشند و میان ایشان غیریت نشاید جستن مگر این بیت ها نشنیده ای:
چون آب و گل مرا مصور کردند
جانم عرض و عشق تو جوهر کردند
تقدیر و قضا قلم چو می تر کردند
عشق تو و جان ما برابر کردند
#تمهیدات
#عین_القضات_همدانی
چون آب و گل مرا مصور کردند
جانم عرض و عشق تو جوهر کردند
تقدیر و قضا قلم چو می تر کردند
عشق تو و جان ما برابر کردند
#تمهیدات
#عین_القضات_همدانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو را در بوتۀ عشق نهند
تا آتش، تو را سوخته گرداند؛
چون سوخته شدی؛ نور باشی
«نورٌ علی نورِ یهدی اللّهُ لِنوره مَنْ یَشاء»
#تمهیدات
#عین_القضات_همدانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ساقی بیا
که عشق ندا می کند بلند
چون آتش عشق تو را حاصل شد،
هیزمِ تنِ تو سوخته گردد.
آنگه تو نمانی، عشق مانَد!
تو ندانی، عشق داند!
چون خود را به خود یافتی
از خودی خود خلاص یافتی ...
شرح گیسودراز بر #تمهیدات
#عین_القضات_همدانی
که عشق ندا می کند بلند
چون آتش عشق تو را حاصل شد،
هیزمِ تنِ تو سوخته گردد.
آنگه تو نمانی، عشق مانَد!
تو ندانی، عشق داند!
چون خود را به خود یافتی
از خودی خود خلاص یافتی ...
شرح گیسودراز بر #تمهیدات
#عین_القضات_همدانی
فتوای عشق:
«ای عزیز، جمال لیلی دانهای دان، بر دامی نهاده، و تو چه دانی که دام چیست؟
صیاد ازل چون خواست که از نهاد مجنون مرکبی سازد از آن عشق خود، اما او را استعداد آن نبود که به دام جمال عشق ازل افتد که آنگاه به تابشی از ان هلاک شدی، بفرمود تا عشق لیلی را یک چندی از نهاد مجنون مرکبی ساختند، تا پخته عشق لیلی شود و آنگاه بار کشیدن عشق او را قبول تواند کردن.» ......
#عین_القضات_همدانی
#تمهیدات
ندارد پای عشق او دل بیدست و بیپایم
که روز و شب چو مجنونم سر زنجیر میخایم
منم افتاده در سیلی اگر مجنون آن لیلی
ز من گر یک نشان خواهد نشانی هاش بنمایم
#مولانا از ۱۴۳۸
«ای عزیز، جمال لیلی دانهای دان، بر دامی نهاده، و تو چه دانی که دام چیست؟
صیاد ازل چون خواست که از نهاد مجنون مرکبی سازد از آن عشق خود، اما او را استعداد آن نبود که به دام جمال عشق ازل افتد که آنگاه به تابشی از ان هلاک شدی، بفرمود تا عشق لیلی را یک چندی از نهاد مجنون مرکبی ساختند، تا پخته عشق لیلی شود و آنگاه بار کشیدن عشق او را قبول تواند کردن.» ......
#عین_القضات_همدانی
#تمهیدات
ندارد پای عشق او دل بیدست و بیپایم
که روز و شب چو مجنونم سر زنجیر میخایم
منم افتاده در سیلی اگر مجنون آن لیلی
ز من گر یک نشان خواهد نشانی هاش بنمایم
#مولانا از ۱۴۳۸
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از مصطفی-ص- بشنو آنجا که گفت:
«رَأیتُ رَبَّ العِزَّة عَلَی صُورَةِ أُمّی»
یعنی خدا را بر صورتِ مادرِ خود دیدم
#تمهیدات
#عین_القضات_همدانی
.
سودای عشق از زیرکی جهان بهتر ارزد و دیوانگی عشق بر همه عقلها افزون آید.
دریغا همه جهان و جهانیان کاشکی عاشق بودندی
تا همه زنده و با درد بودندی.
#عینالقضات_همدانی
#تمهیدات
سودای عشق از زیرکی جهان بهتر ارزد و دیوانگی عشق بر همه عقلها افزون آید.
دریغا همه جهان و جهانیان کاشکی عاشق بودندی
تا همه زنده و با درد بودندی.
#عینالقضات_همدانی
#تمهیدات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دریغا از عشق چه توان گفت…؟!
و از عشق چه نشان شاید داد…؟
و چه عبارت توان کرد…؟!
در عشق قدم نهادن کسی را مسلّم شود که با خود نباشد ؛
و ترک خود بکند
و خود را ایثار عشق کند.
عشق آتش است؛
هرجا که باشد، جز او رَختِ دیگری ننهد.
هرجا که رسد سوزد، و به رنگ خود گرداند.
#عینالقضات_همدانی
#تمهیدات
امروزه ما نه از فقدان یا کمبودِ ارتباطات، بلکه از نیروهایی رنج میبریم که ما را مجبور به گفتنِ مسائلی میکنند که حقیقتاً چیز زیادی برای گفتن دربارهٔ آنها نداریم.
#ژیل_دلوز
و از عشق چه نشان شاید داد…؟
و چه عبارت توان کرد…؟!
در عشق قدم نهادن کسی را مسلّم شود که با خود نباشد ؛
و ترک خود بکند
و خود را ایثار عشق کند.
عشق آتش است؛
هرجا که باشد، جز او رَختِ دیگری ننهد.
هرجا که رسد سوزد، و به رنگ خود گرداند.
#عینالقضات_همدانی
#تمهیدات
امروزه ما نه از فقدان یا کمبودِ ارتباطات، بلکه از نیروهایی رنج میبریم که ما را مجبور به گفتنِ مسائلی میکنند که حقیقتاً چیز زیادی برای گفتن دربارهٔ آنها نداریم.
#ژیل_دلوز