گل‌ آفتابگردان‌ رو به‌ نور می‌چرخد و
آدمی رو به‌ خدا
ما همه‌ آفتابگردانيم...

اگر آفتابگردان‌ به‌ خاک خيره‌ شود و به‌ تيرگی، ديگر آفتابگردان‌ نيست

آفتابگردان‌ كاشف‌ معدن‌ صبح‌ است‌ و
با سياهی‌ نسبت‌ ندارد...

#عرفان_نظرآهاری


#مسجد_جامع_اصفهان

پيش از آنكه يلدا بيايد تو سفره را چيدی؛
سفره ای از انار و سرخ و شمع.
سفره ای از هندوانه و خنده و خوشبختی.
سفره اي از غزل و حافظ و موسيقی.
تو بودی كه گفتی:
گل هميشه بهار! بخند، زمستان می گذرد
و رو سياهی به قلبهای زغالی می ماند.

#عرفان_نظرآهاری

.
به گنجشک گفتند بنویس:
"عقابی پرید!"

شعر: #عرفان_نظرآهاری
اجرا: #باران_نیکراه
موسیقی متن: #کارن_همایونفر

#نگهبان_نورت_باش

انسانیت چراغ کم سویی است که این روزها همه تلاش می‌کنند خاموشش کنند.
دارد از هر سویی بادی می‌وزد. خشم می‌وزد. خشونت می‌وزد. نفرت و انتقام می‌وزد. بی مروتی و بی مدارایی می‌وزد. دروغ می‌وزد. خیانت می‌وزد.
شیطان می‌وزد...
تو اما چراغت را روشن نگه دار. نگهبان نورت باش. شبیه دیگران نشو.
این چراغ تنها دارایی توست. انسان بمان.

چراغ است این دل بیدار
به زیر دامنش می‌دار
از این باد و هوا بگذر
هوایش شور و شر دارد

#عرفان_نظرآهاری

در زمستان آشیانه ای بساز
زیرا هر پرنده دعایی ست که در آشیانه تو
مستجاب می شود ...

تن هر پرنده که گرم بشود
دل تو نیز گرم خواهد شد ...

هر دانه که نذر پرنده ای کنی
در باغ آسمان سبز خواهد شد ...

لانه ای بساز و دانه ای بریز!
بهار که بیاید خواهی دانست
خوشبختی همان پرنده ای بود که
زمستان برایش لانه ساختی ...

#عرفان_نظرآهاری

‍ اردیبهشت با سعدی

اردیبهشت که بیاید باید به زیارت سعدی برویم، باید برای تبرک و تفرج در گلستانش مقیم شویم باید مشاممان را از عطر حکایت پر کنیم، باید جانمان را خوشبو کنیم و روحمان را معطر.

این روزها بیش از هر وقت دیگری به سعدی محتاجیم به تدبیر و‌خردورزی و‌ متانت و فرزانگی اش نیازمندیم، به مدارا و‌ مروت و شفقت و انسان مداری اش.

سعدی گفتار درمان است، رفتار ‌درمان نیز هست. جامعه آشوب زده و نابسامان ما هم به لکنت زبان دچار شده است و هم به کج رفتاری. باید رفتارمان را برای مداوا به نزد او ببریم. باید برای جان و زبانمان از سعدی دوا بگیریم.

من به گلستان رفتم و از شفاخانه سعدی هفتاد قدح شربت شفابخش گرفتم، می خواهم قدح به قدح اینها را با شما قسمت کنم. باید واژه واژه و معرفت به معرفت سعدی بنوشیم.

سعدی حال ما را بهتر خواهد کرد. او نبض ما را می گیرد و نسخه ای برای مان می پیچد که اگر بکوشیم و به آن عمل کنیم، انسان تر می شویم و خوشا انسان تر شدن.

بیایید به گلستان برویم، بیایید قدحی از معرفت و دانایی و عشق بنوشیم. بیایید انسان تر شدن را با سعدی بیاموزیم.

#عرفان نظرآهاری

پیش از آنکه پاییز
آخرین پنجره ات را از من بگیرد...

پیش از آنکه تابستان
چشم هایش را ببندد...

پیش از آنکه لبخند هایت
زرد و ارغوانی
از شاخه بیفتد ...

فصل را نگه دار
تقویمت را ورق نزن
من انگور شهریورم
خواهم رسید ...!


#عرفان_نظرآهاری

🕯 شمعی روشن کن


هر شمعی که روشن کنی،
جهان، جای بهتری می شود.

هر نور کوچک،
ذکر خداوند است.

شیطان، باد در مشت دارد
تا هر روز شمع و چراغت را خاموش کند؛

تو اما دوباره روشن کن،
شمع دلت را و چراغ روحت را ...



#عرفان_نظرآهاری

نقل است که روزی مرغی بيامد و بر دست شيخ نشست.
شيخ فرمود که: «اين مرغ چون از من ايمن است بر دست من نشست.»
و همچنين روزی آهوی  بيامد و از  ميان مردم بگذشت تا به خدمت شيخ رسيد. شیخ دست مبارک بر سر آهوی بماليد و گفت: «قصد ما کرده است.»  پس خادم را فرمود تا آهو به صحرا برد و رها کرد...

#تذکرة_الأولیاء




ایمان قلمرو امنیت است و مومن کسی است که هم خودش در امن و آرامش است و هم دیگری در کنار او امن و آرام .
ایمان  فضایی ست که پرنده آن را می بیند؛ ایمان هوایی است که آهو آن را می بوید؛ برای همین است که پرنده روی دست شیخ می نشیند چون او درخت ایمان است و دستانش شاخه های آسایش .
آهو می آید زیر سایه سار ایمان زیرا می داند دستهای او نوازش بهشت است نه آزاری و نه آسیبی.
هر آدمی می تواند از خودش بهشتی بسازد.

#عرفان_نظرآهاری

اردیبهشت رازی به من گفت ...

اردیبهشت رازی را به من گفت که من با شما در میانش می گذارم ؛ اینکه هیچ زمستانی ابدی نیست همان گونه که هیچ شکوفه ای.
اما هر شکوفه قبل از اینکه بمیرد، اول می رقصد بعد بر خاک می افتد.
اردیبهشت به من گفت: تنها کسانی به بهشت می روند که آفریدن بهشت را در دنیا تمرین کنند.
‌وگرنه با پیراهنی از آتش و غضب هرگز نمی توان به ملاقات فرشتگان رفت.
با دامنی از هیزم خشم و خشونت هرگز کسی را به بهشت راه نخواهند داد.

پس من به قدر عمر شکوفه ای شادمانم و به اندازه توان شکوفه ای در آفریدن بهشت می کوشم.

#عرفان_نظرآهاری

گفت: اندوهت را بتکان!

جهان منتظرت نمی‌ماند تا حالت خوب شود.
جهان صبر نمی‌کند تا غصه ات سر آید.
جهان  برای هیچکس منتظر نمی‌ماند و برای هیچکس صبر نمی‌کند.
جهان می‌رود چه تو غمگین باشی و چه شادمان، چه سوگوار باشی و چه رقصان.
می‌دانی این جهانی که می‌رود نامش چیست؟
نامش عمر است و تو ناگزیری که دنبالش بروی حتی اگر سینه خیز .
تو ناگزیری که اندوهت را بتکانی و غمت را بشویی و بروی وگرنه جهان می‌رود و عمر می‌رود و تو جا می‌مانی از جهان و از عمر و از خودت...

این ها را فرشته ای به من گفت که  اسمش هانیل بود.

#عرفان_نظرآهاری
‏
۱۷ امرداد زادروز #عرفان_نظرآهاری
(زاده ۱۷ امرداد ۱۳۵۳ تهران) شاعر و نویسنده