صدای پای که میآید؟
به کوچهام که گذر دارد؟
بگو که پنجره بگشایم، اگر ز عشق خبر دارد
دلم گرفته ز تنهایی
بُوَد که پنجره بگشایم
اگر گذرگه خاموشم، هنوز راهگُذر دارد
#سیمین_بهبهانی
از مجموعهی « یک دریچه آزادی »
صدای پای که میآید؟
به کوچهام که گذر دارد؟
بگو که پنجره بگشایم، اگر ز عشق خبر دارد
دلم گرفته ز تنهایی
بُوَد که پنجره بگشایم
اگر گذرگه خاموشم، هنوز راهگُذر دارد
#سیمین_بهبهانی
از مجموعهی « یک دریچه آزادی »
احمد آزاد - مگه میشه
@B09308123633 برقراری
مگه میشه عشقت از یاد بره
احمد آزاد
احمد آزاد
ما به نصیحت احتیاج نداریم، بلکه نیاز داریم عمق و ژرفای این دروغ ها را بکاویم تا آنچه دنبالش هستیم بیابیم. ما احتیاج نداریم ما را سروسامان دهند.
ممکن است تصور کنیم نیاز داریم خودمان، خودمان را سروسامان دهیم، اما اغلب داریم تخیلات خود را سروسامان میدهیم، توهماتی در هم شکسته، تصورهای در هم شکسته ای از خودمان و افکار تحریف شدهای که رنج ما را خلق می کنند.
تنها با رها کردن این دروغ و اشتباه است که می توانیم واقعیت را تجربه کنیم. آنگاه میتوانیم خود را بپذیریم و سرزندگی و نشاط خود را که با دروغ هایمان از دست داده بودیم دوباره کشف کنیم.
جان فردریکسون
ممکن است تصور کنیم نیاز داریم خودمان، خودمان را سروسامان دهیم، اما اغلب داریم تخیلات خود را سروسامان میدهیم، توهماتی در هم شکسته، تصورهای در هم شکسته ای از خودمان و افکار تحریف شدهای که رنج ما را خلق می کنند.
تنها با رها کردن این دروغ و اشتباه است که می توانیم واقعیت را تجربه کنیم. آنگاه میتوانیم خود را بپذیریم و سرزندگی و نشاط خود را که با دروغ هایمان از دست داده بودیم دوباره کشف کنیم.
جان فردریکسون
عبارت سخت تنگ است. زبان تنگ است. اين همه مجاهده ها از بهر آن است كه تا از زبان برهند كه تنگ است.
#شمس_تبريزى
#شمس_تبريزى
تا دل ز من ببردی از ناله شب نخفتم
ای دزد، بشنو آخر فریاد پاسبان را
بگذشت از نهایت بی خوابی من، آری
دشوار صبح باشد شبهای بیکران را
#امیرخسرو_دهلوی
ای دزد، بشنو آخر فریاد پاسبان را
بگذشت از نهایت بی خوابی من، آری
دشوار صبح باشد شبهای بیکران را
#امیرخسرو_دهلوی
غم زِ محنتْ خانهی من شاد میآيد برون
سيل از ويرانه ام، آباد میآيد برون
در دلِ سنگين، شيرين جای خود وا میکند
هر شرر کز تيشهی فرهاد میآيد برون
#صائب_تبریزی
سيل از ويرانه ام، آباد میآيد برون
در دلِ سنگين، شيرين جای خود وا میکند
هر شرر کز تيشهی فرهاد میآيد برون
#صائب_تبریزی
ساعتی میزان آنی ساعتی موزون این
بعد از این میزان خود شو تا شوی موزون خویش
گر تو فرعون منی از مصر تن بیرون کنی
در درون حالی ببینی موسی و هارون خویش
#مولانا
_غزل شماره ۱۲۴۷
غزل مورد علاقه استاد
بعد از این میزان خود شو تا شوی موزون خویش
گر تو فرعون منی از مصر تن بیرون کنی
در درون حالی ببینی موسی و هارون خویش
#مولانا
_غزل شماره ۱۲۴۷
غزل مورد علاقه استاد
یا رب دانی که من بگاه و بیگاه
جز در تو نکردم ز چپ و راست نگاه
حسن تو چو ماه و شاهدان چون آبند
در آب نظر می کنم و بینم ماه
#شاه_نعمت_الله_ولی
- رباعی شمارهٔ ۲۷۹
جز در تو نکردم ز چپ و راست نگاه
حسن تو چو ماه و شاهدان چون آبند
در آب نظر می کنم و بینم ماه
#شاه_نعمت_الله_ولی
- رباعی شمارهٔ ۲۷۹
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چه نماز باشد آن را که تو در خیال باشی
تـو صـنـم نمـیگـذاری کـه مرا نمـاز باشـد
• سکانس یک دقیقه ای از فیلم سینمایی بمب یک عاشقانه،
و آواز "ساقی بیا" خسرو آواز ایران استاد شجریان♥️♥️♥️
تـو صـنـم نمـیگـذاری کـه مرا نمـاز باشـد
• سکانس یک دقیقه ای از فیلم سینمایی بمب یک عاشقانه،
و آواز "ساقی بیا" خسرو آواز ایران استاد شجریان♥️♥️♥️
چون گل افشانی لبخند تو،
در لحظهی شیرین شكفتن!
خورشید!
چه فروغی به جهان میبخشید!
چه شكوهی ...!
همه عالم به تماشا برخاست!
#فریدون_مشیری
در لحظهی شیرین شكفتن!
خورشید!
چه فروغی به جهان میبخشید!
چه شكوهی ...!
همه عالم به تماشا برخاست!
#فریدون_مشیری
فقط اونجایی که جناب #سعدی
حال آدمی که اسیر عشقه بیان میکنه:
"عیب شیرین دهنان نیست که خون میریزند
جرم صاحب نظرانست که دل میبندند..."
حال آدمی که اسیر عشقه بیان میکنه:
"عیب شیرین دهنان نیست که خون میریزند
جرم صاحب نظرانست که دل میبندند..."
اندر دل بی وفا غــم و ماتم باد
آن را که وفا نیست ز عالم کم باد
دیدی که مـرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غـم که هزار آفرین بر غم باد..
#مولانا
آن را که وفا نیست ز عالم کم باد
دیدی که مـرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غـم که هزار آفرین بر غم باد..
#مولانا
چه خوش است پیش زلفت سر شکوه باز کردن
گلههای روز هجران به شب دراز کردن
سر کوی دلبر من به حریم کعبه ماند
که به هر طرف کنی رو بتوان نماز کردن
به تکلمی دهانت بگشود عقدههایم
چه خوش است کشف معنی بر اهل راز کردن
بجز از حدیث زلفت که به عمر میسرایم
همه عمر در ملالم ز سخن دراز کردن
#مظهر_خویی
دیوان عباسقلیخان مظهر
گلههای روز هجران به شب دراز کردن
سر کوی دلبر من به حریم کعبه ماند
که به هر طرف کنی رو بتوان نماز کردن
به تکلمی دهانت بگشود عقدههایم
چه خوش است کشف معنی بر اهل راز کردن
بجز از حدیث زلفت که به عمر میسرایم
همه عمر در ملالم ز سخن دراز کردن
#مظهر_خویی
دیوان عباسقلیخان مظهر
از شبنم عشق خـاک آدم گِل شد
شوری برخاست ، فتنهای حاصل شد
سر نشتر عشق بر رگ روح رسید
یک قطره خون چکید، نامش دل شد
#اوحدالدینکرمانی
این رباعی زیبا از رباعیات سرگردان است و به چند شاعر و عارف نسبت داده میشود. در #نزههالمجالس، #خلاصهالاشعار و #مرصادالعباد بدون نام سراینده نقل شده، و در منابع متاخر به #نجمالدینرازی، #باباافضلکاشانی، #ابوسعیدابوالخیر و #مجدالدینبغدادی منتسب گردیده است. اما قدیمترین منبعی که نام شاعر را دارد سفینهای دستنویس از سده ۸ و بنام اوحدالدین کرمانی است.
شوری برخاست ، فتنهای حاصل شد
سر نشتر عشق بر رگ روح رسید
یک قطره خون چکید، نامش دل شد
#اوحدالدینکرمانی
این رباعی زیبا از رباعیات سرگردان است و به چند شاعر و عارف نسبت داده میشود. در #نزههالمجالس، #خلاصهالاشعار و #مرصادالعباد بدون نام سراینده نقل شده، و در منابع متاخر به #نجمالدینرازی، #باباافضلکاشانی، #ابوسعیدابوالخیر و #مجدالدینبغدادی منتسب گردیده است. اما قدیمترین منبعی که نام شاعر را دارد سفینهای دستنویس از سده ۸ و بنام اوحدالدین کرمانی است.