شیخ #ابوالحسن_خرقانی شبی در نماز بود.
آوازی شنید که :
" ابوالحسن!
خواهی که آنچه از تو میدانم، با خلق بگویم تا سنگسارت کنند !؟
شیخ گفت:
" بار الها!
خواهی تا آنچه از کرم و رحمت تو میدانم و میبینم با خلق بگویم،
تا دیگر هیچکس سجودت نکند؟ "
آواز آمد: " نه از تو، نه از من...! "
#تذکره_الاولیا
#عطار_نیشابوری
آوازی شنید که :
" ابوالحسن!
خواهی که آنچه از تو میدانم، با خلق بگویم تا سنگسارت کنند !؟
شیخ گفت:
" بار الها!
خواهی تا آنچه از کرم و رحمت تو میدانم و میبینم با خلق بگویم،
تا دیگر هیچکس سجودت نکند؟ "
آواز آمد: " نه از تو، نه از من...! "
#تذکره_الاولیا
#عطار_نیشابوری
کسی به ابراهیم بن ادهم گفت که مرا وصیتی کن. ابراهیم ادهم به او گفت: " بسته بگشای و گشاده ببند." پرسنده سخن را فهم نکرد و از معنای آن پرسید. عارف پاسخ داد: " کیسه ی بسته بگشای و زبان گشاده ببند."
#تذکره_الاولیا عطار
مولانا چه زیبا این تعبیر نغز را بیان کرده
لب ببند و کَفِّ پُر زَر برگشا
بخل تَن بگذار و پیش آوَر سَخا
#مثنوی_مولانا
#تذکره_الاولیا عطار
مولانا چه زیبا این تعبیر نغز را بیان کرده
لب ببند و کَفِّ پُر زَر برگشا
بخل تَن بگذار و پیش آوَر سَخا
#مثنوی_مولانا
بایزید بسطامی را یکی پرسید:
اسم اعظم خداوند کدام است؟
گفت: تو اسم اصغرش را بگو
تا من اسم اعظمش را بگویم ...
از غیر حق دل فارغ کن،
آنگاه به هر نام که خواهی برخوان
که همه نام هایش اعظماند...
#تذکره_الاولیا
#بایزید_بسطامی
اسم اعظم خداوند کدام است؟
گفت: تو اسم اصغرش را بگو
تا من اسم اعظمش را بگویم ...
از غیر حق دل فارغ کن،
آنگاه به هر نام که خواهی برخوان
که همه نام هایش اعظماند...
#تذکره_الاولیا
#بایزید_بسطامی
و گفت :
نصیب مومن از تو سه چیز باید که بوَد:
اگر منفعتی نتوانی رسانیدن،مضرتی نرسانی.
اگر شادش نتوانی کرد، باری اندوهگینش نگردانی.
و اگر مدحش نگویی ، باری ذمش نکنی.
#تذکره_الاولیا
ذکر یحیی بن معاذ
نصیب مومن از تو سه چیز باید که بوَد:
اگر منفعتی نتوانی رسانیدن،مضرتی نرسانی.
اگر شادش نتوانی کرد، باری اندوهگینش نگردانی.
و اگر مدحش نگویی ، باری ذمش نکنی.
#تذکره_الاولیا
ذکر یحیی بن معاذ
کسی به ابراهیم بن ادهم گفت که مرا وصیتی کن. ابراهیم ادهم به او گفت: " بسته بگشای و گشاده ببند." پرسنده سخن را فهم نکرد و از معنای آن پرسید. عارف پاسخ داد: " کیسه ی بسته بگشای و زبان گشاده ببند."
#تذکره_الاولیا عطار
مولانا چه زیبا این تعبیر نغز را بیان کرده
لب ببند و کَفِّ پُر زَر برگشا
بخل تَن بگذار و پیش آوَر سَخا
#مولانا
#تذکره_الاولیا عطار
مولانا چه زیبا این تعبیر نغز را بیان کرده
لب ببند و کَفِّ پُر زَر برگشا
بخل تَن بگذار و پیش آوَر سَخا
#مولانا
《 هو 》
وقتی ابوالحسن خرقانی از حق تعالی خواست کـه؛ «خدایا، مرا بـه من بنمای، آن چنان کـه هستم ... »
وی را بـه وی نمود؛ با پلاسی آلوده و نجس. او خود را می نگریست و میگفت؛ «من اینم؟!»
ندا آمد کـه؛ « آری »
گفت؛ «آن همه ی ارادت و شوق و زاری چیست؟»
ندا آمد کـه ؛ آن همه ی، ماییم. تو، اینی ...
حضرت عطار #تذکره الاولیا ذکر شیخ ابوالحسن خرقانی
وقتی ابوالحسن خرقانی از حق تعالی خواست کـه؛ «خدایا، مرا بـه من بنمای، آن چنان کـه هستم ... »
وی را بـه وی نمود؛ با پلاسی آلوده و نجس. او خود را می نگریست و میگفت؛ «من اینم؟!»
ندا آمد کـه؛ « آری »
گفت؛ «آن همه ی ارادت و شوق و زاری چیست؟»
ندا آمد کـه ؛ آن همه ی، ماییم. تو، اینی ...
حضرت عطار #تذکره الاولیا ذکر شیخ ابوالحسن خرقانی
وقت عارف چون روزگار بهارست!
رعد منفرد و ابر می بارد و برق می سوزد و باد می وزد و شکوفه می شکفد و مرغان بانگ می کنند!
حال عارف همچنین است:
به چشم می گرید و به لب می خندد و بدل می سوزد و بسر می بازد و نام دوست می گوید و بر در او می گردد.
#تذکره_الاولیا
وقت عارف چون روزگار بهارست!
رعد منفرد و ابر می بارد و برق می سوزد و باد می وزد و شکوفه می شکفد و مرغان بانگ می کنند!
حال عارف همچنین است:
به چشم می گرید و به لب می خندد و بدل می سوزد و بسر می بازد و نام دوست می گوید و بر در او می گردد.
#تذکره_الاولیا
الهی!
ما دیوانِ خویش به گناه، سیاه کردیم و تو مویِ ما را به روزگار، سپید کردی؛
ای خالق سیاه و سفید، فضل کن و سیاه کرده ما را در کار سپید کرده خویش کن.
#تذکره_الاولیا
ما دیوانِ خویش به گناه، سیاه کردیم و تو مویِ ما را به روزگار، سپید کردی؛
ای خالق سیاه و سفید، فضل کن و سیاه کرده ما را در کار سپید کرده خویش کن.
#تذکره_الاولیا
کسی به ابراهیم بن ادهم گفت که مرا وصیتی کن. ابراهیم ادهم به او گفت: " بسته بگشای و گشاده ببند." پرسنده سخن را فهم نکرد و از معنای آن پرسید. عارف پاسخ داد: " کیسه ی بسته بگشای و زبان گشاده ببند."
#تذکره_الاولیا عطار
مولانا چه زیبا این تعبیر نغز را بیان کرده
لب ببند و کَفِّ پُر زَر برگشا
بخل تَن بگذار و پیش آوَر سَخا
#مثنوی_مولانا
#تذکره_الاولیا عطار
مولانا چه زیبا این تعبیر نغز را بیان کرده
لب ببند و کَفِّ پُر زَر برگشا
بخل تَن بگذار و پیش آوَر سَخا
#مثنوی_مولانا
شیخ #ابوالحسن_خرقانی شبی در نماز بود.
آوازی شنید که :
" ابوالحسن!
خواهی که آنچه از تو میدانم، با خلق بگویم تا سنگسارت کنند !؟
شیخ گفت:
" بار الها!
خواهی تا آنچه از کرم و رحمت تو میدانم و میبینم با خلق بگویم،
تا دیگر هیچکس سجودت نکند؟ "
آواز آمد: " نه از تو، نه از من...! "
#تذکره_الاولیا
#عطار_نیشابوری
25 فروردین بزرگداشت عطار نیشابوری است. در بزرگی او همین بس که
حضرت #مولانا میفرماید:
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچهایم...
آوازی شنید که :
" ابوالحسن!
خواهی که آنچه از تو میدانم، با خلق بگویم تا سنگسارت کنند !؟
شیخ گفت:
" بار الها!
خواهی تا آنچه از کرم و رحمت تو میدانم و میبینم با خلق بگویم،
تا دیگر هیچکس سجودت نکند؟ "
آواز آمد: " نه از تو، نه از من...! "
#تذکره_الاولیا
#عطار_نیشابوری
25 فروردین بزرگداشت عطار نیشابوری است. در بزرگی او همین بس که
حضرت #مولانا میفرماید:
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچهایم...
شیخ #ابوالحسن_خرقانی شبی در نماز بود.
آوازی شنید که :
" ابوالحسن!
خواهی که آنچه از تو میدانم، با خلق بگویم تا سنگسارت کنند !؟
شیخ گفت:
" بار الها!
خواهی تا آنچه از کرم و رحمت تو میدانم و میبینم با خلق بگویم،
تا دیگر هیچکس سجودت نکند؟ "
آواز آمد: " نه از تو، نه از من...! "
#تذکره_الاولیا
#عطار_نیشابوری
حضرت #مولانا میفرماید:
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچهایم...
آوازی شنید که :
" ابوالحسن!
خواهی که آنچه از تو میدانم، با خلق بگویم تا سنگسارت کنند !؟
شیخ گفت:
" بار الها!
خواهی تا آنچه از کرم و رحمت تو میدانم و میبینم با خلق بگویم،
تا دیگر هیچکس سجودت نکند؟ "
آواز آمد: " نه از تو، نه از من...! "
#تذکره_الاولیا
#عطار_نیشابوری
حضرت #مولانا میفرماید:
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچهایم...
#هر_روز_یک_پند
حاتم اصم گفت: از وی وصیت خواستم به چیزی که نافع بود. گفت: اگر وصیت عام خواهی زبان نگاه دار و هرگز سخن مگوی تا ثواب آن گفتار در ترازوی خود بینی، و اگر وصیت خاص خواهی نگر تا سخن نگویی مگر خود را چنان بینی که اگر نگویی بسوزی.
#تذکره_الاولیا
#ذکر_شقیق_بلخی
حاتم اصم گفت: از وی وصیت خواستم به چیزی که نافع بود. گفت: اگر وصیت عام خواهی زبان نگاه دار و هرگز سخن مگوی تا ثواب آن گفتار در ترازوی خود بینی، و اگر وصیت خاص خواهی نگر تا سخن نگویی مگر خود را چنان بینی که اگر نگویی بسوزی.
#تذکره_الاولیا
#ذکر_شقیق_بلخی
عبداللّه مبارک را پرسیدند:
کدام خصلت در آدمی نافعتر است؟
گفت: عقلی وافر.
گفتند: اگر نبود؟ گفت: حُسنِ ادب.
گفتند: اگر نبود؟ گفت: برادری مُشفق تا مشورتی کند.
گفتند: اگر نبود؟ گفت: خاموشیِ دائم.
گفتند: اگر نبود؟ گفت: مرگ در حال!
📕 #تذکره_الاولیا
#عطار
کدام خصلت در آدمی نافعتر است؟
گفت: عقلی وافر.
گفتند: اگر نبود؟ گفت: حُسنِ ادب.
گفتند: اگر نبود؟ گفت: برادری مُشفق تا مشورتی کند.
گفتند: اگر نبود؟ گفت: خاموشیِ دائم.
گفتند: اگر نبود؟ گفت: مرگ در حال!
📕 #تذکره_الاولیا
#عطار
منصفتر از دنیا ندیدم تا او را خدمت کنی تُرا خدمت کند و چون تـَرک گیری او نیز ترک تو گیرد.
#تذکره_الاولیا
#تذکره_الاولیا
منصفتر از دنیا ندیدم تا او را خدمت کنی تُرا خدمت کند و چون تـَرک گیری او نیز ترک تو گیرد.
#تذکره_الاولیا
#تذکره_الاولیا