معرفی عارفان
1.26K subscribers
35K photos
12.9K videos
3.24K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
بیدل! طلب هم‌نفسی پیدا کن
گر عشق نباشد هوسی پیدا کن

تنهاییْ آب می‌کند زَهره‌ی سنگ
ای بی‌کسِ جاوید! کسی پیدا کن

(#بیدل. مرقع صد رنگ: صد رباعی از بیدل. گزینش و شرح #محمدکاظم_کاظمی. مشهد: سپیده‌باوران، ١٣٩٠، چ ٢، ص ٨٧)

تنهایی ــ احساس و علم بر این‌که انسان تنها است، بیگانه از جهان و از خویشتن ــ فقط ویژه‌ی مکزیکی‌ها نیست. همه‌ی انسان‌ها در لحظاتی از زندگی‌شان خود را تنها احساس می‌کنند و تنها هم هستند. زیستن یعنی جدا شدن از آن‌چه بودیم برای رسیدن به آن‌چه در آینده‌ی مرموز خواهیم بود. تنهایی عمیق‌ترین واقعیت در وضع بشری است. انسان یگانه موجودی است که می‌داند تنها است و یگانه موجودی است که درپی یافتن دیگری است. طبیعت او ــ اگر بتوان این کلمه را درمورد بشر به‌کار برد که با «نه» گفتن به طبیعتْ خود را «ساخته» است ــ میل و عطش تحقق بخشیدن خویش در دیگری را در خود نهفته دارد. انسان خود درد غربت و بازجستن روزگار وصل است. بنابراین آن‌گاه که از خویشتن آگاه است از نبود آن دیگری، یعنی از تنهایی‌اش هم آگاه است.

(#اوکتاویو_پاز. دیالکتیک تنهایی. ترجمه‌ی #خشایار_دیهیمی. تهران: لوح فکر، ١٣٩۵، چ ٧، صص ٧-٨)
یاد بگیر گاهی آرام و متین توی چشم های طرف مقابلت نگاه کنی و بگویی: نه! نمیروم، نمیخواهم، نمیکنم، نمیخورم و... .
حتی اگر آن چشم ها چشم های من یا پدرت باشد، باز هم آرام به آن ها نگاه کن و گاهی بگو: نه!

نه گفتن موهبت بزرگی ست که یاد گرفتنش جهانت را امن تر می کند و روانت را آسوده تر. همان قدر که نه گفتن را یاد می گیری گوش هایت را برای نه شنیدن آماده کن. بگذار دیگران هم این "نه" خاموش و بدنام را بر زبان آورند. بگذار "نه" از بدنامی و بدیُمنی در بیاید.
"نه" در حقیقت موجود خوب و سربزیری است، اما اگر همین "نه" سربزیر، پشت آری‌های ساختگی‌مان پنهان شود به زودی از ما موجودی نقاب دار و بیمار می‌سازد که یک گُردان عصبانی از "نه" های سرکوب شده روانش را اشغال کرده است...

یاد بگیر نه بگویی و نه بشنوی...
کار سختی نیست، من توانستم.




📒 #یادداشت‌های_یک_دیوانه
👤 #نیکلای_گوگول
🔃 #خشایار_دیهیمی
ببار باران
ببار
سهم من از او
قطره اشکی است روان
بپوشان
چشم ترم را

ببار باران
ببار
سهم من از
عشق
خط خطی های کاغذ
دلی تنگ
چشمی به راه

ببار باران
ببار
شانه های افتاده را
افتاده تر کن
سهم من از او
عاشقانه های بی پایان
یک زیر سیگاری
پر از خاکستر

ببار باران
ببار
سهم من از شعر
غمگین ترین واژه ها

ببار باران
ببار
سهم من از
عشق
جدایی است...


#خشایار_سـوری
Audio
Khashayar Kakavand
می‌زنم حلقه‌ی در هر خانه‌ای
هست در شهر شما دیوانه‌ای
مرغ جان دیوانه‌ی آن دام شد
دام عشقِ دلبری، دردانه‌ای

#دردانه
#خشایار کاکاوند