📎 شاعران_بزرگ_پارسی_گوی (۶) 📎
#قرن_چهارم و #نیمه_اول_قرن_پنجم هجری
✅ #دقیقی
استاد ابو منصور محمد بن احمد دقیقی از فحول شعرای #عهد_سامانی و دومین شاعری است که به نظم #شاهنامه قیام کرد. سال ولادتش به تحقیق معلوم نیست ولی به احتمال اقوی در اواسط نیمهی اول از قرن چهارم بوده است. در #مولد او نیز #اختلاف است.
او آیین #زرتشتی داشت ولی بنا بر رسم زمان، کنیه و اسم مسلمانی اختیار کرده بود. از اشعار او تعلق به کیش #بهی آشکار است و او تا پایان حیات بر دین خود باقی بود.
او در #جوانی به #شاعری پرداخت و هم در جوانی #مقتول شد و این واقعه که به دست غلامی اتفاق افتاد محققا مربوط بود به پیش از سال ۳۷۰ یا ۳۷۱ هجری؛ زیرا #فردوسی که در این سال نظم شاهنامه را آغاز کرده بود از کشتهشدن دقیقی سخن گفته است.
#اهمیت دقیقی در #اشعار_مدحی اوست. او از [برخی] پادشاهان سامانی مدح گفته است.
از دقیقی قصاید و غزلها و قطعات و ابیات پراکندهای در کتب تذکره باقی مانده و همهی آنها دلالت تام بر #استادی و #مهارت و #دقت_بیان و #لطافت_معنی و #روانی_الفاظ این شاعر استاد میکند.
اما #اثر_جاوید و #مهم او #گشتاسپنامه یعنی قسمتی از شاهنامه است در شرح #سلطنت_گشتاسپ و #ظهور_زرتشت و #جنگ_مذهبی میان #گشتاسپ و #ارجاسپ_تورانی. شاید علت انتخاب این قسمت از تاریخ شاهان ایران برای نظم، اشتمال وقایع آن به ظهور زرتشت، پیغامبر مورد اعتقاد دقیقی، و تبرکجستن او به ظهور آیین نیاکانش بوده باشد.
دقیقی بیتردید یکی از بزرگترین شاعران قرن چهارم است. ورود او در #انواع_مختلف_شعر و قدرتی که در همهی ابواب آن نشان داده دلیل بارزی است بر #فصاحت_کلام و #روانی_سخن و #نیروی_طبع و #قوت_بیان و #حدت_ذهن او. #تغزلات_بدیع و #غزل_های_لطیف و #مدایح_عالی و #اوصاف_رایع او با #معانی_باریک و #مضامین_تازه و دلانگیزی که در همهی آنها به کار برده به شعر او #دلاویزی و #رونق و #جلای خاص میبخشد.
وی مخصوصا قصاید مدحی را که جلا بخشید و خود هم متوجه مهارت خویش در این باب بوده و گفته است:
مدیح تا به بر من رسید عریان بود
ز فر و زینت من یافت طیلسان و ازار
و بعضی از قصاید او چنان مطبوع طبع افتاده بود که پس از وی چندبار مورد #استقبال شاعران استاد قرار گرفت و سخنوران بزرگ نام او را در ردیف گویندگان توانایی چون #فرخی آوردند.
📚 تاریخ_ادبیات_ایران؛ دکتر #ذبیح_الله_صفا؛ جلد اول؛ صفحهی ۱۱۱
#قرن_چهارم و #نیمه_اول_قرن_پنجم هجری
✅ #دقیقی
استاد ابو منصور محمد بن احمد دقیقی از فحول شعرای #عهد_سامانی و دومین شاعری است که به نظم #شاهنامه قیام کرد. سال ولادتش به تحقیق معلوم نیست ولی به احتمال اقوی در اواسط نیمهی اول از قرن چهارم بوده است. در #مولد او نیز #اختلاف است.
او آیین #زرتشتی داشت ولی بنا بر رسم زمان، کنیه و اسم مسلمانی اختیار کرده بود. از اشعار او تعلق به کیش #بهی آشکار است و او تا پایان حیات بر دین خود باقی بود.
او در #جوانی به #شاعری پرداخت و هم در جوانی #مقتول شد و این واقعه که به دست غلامی اتفاق افتاد محققا مربوط بود به پیش از سال ۳۷۰ یا ۳۷۱ هجری؛ زیرا #فردوسی که در این سال نظم شاهنامه را آغاز کرده بود از کشتهشدن دقیقی سخن گفته است.
#اهمیت دقیقی در #اشعار_مدحی اوست. او از [برخی] پادشاهان سامانی مدح گفته است.
از دقیقی قصاید و غزلها و قطعات و ابیات پراکندهای در کتب تذکره باقی مانده و همهی آنها دلالت تام بر #استادی و #مهارت و #دقت_بیان و #لطافت_معنی و #روانی_الفاظ این شاعر استاد میکند.
اما #اثر_جاوید و #مهم او #گشتاسپنامه یعنی قسمتی از شاهنامه است در شرح #سلطنت_گشتاسپ و #ظهور_زرتشت و #جنگ_مذهبی میان #گشتاسپ و #ارجاسپ_تورانی. شاید علت انتخاب این قسمت از تاریخ شاهان ایران برای نظم، اشتمال وقایع آن به ظهور زرتشت، پیغامبر مورد اعتقاد دقیقی، و تبرکجستن او به ظهور آیین نیاکانش بوده باشد.
دقیقی بیتردید یکی از بزرگترین شاعران قرن چهارم است. ورود او در #انواع_مختلف_شعر و قدرتی که در همهی ابواب آن نشان داده دلیل بارزی است بر #فصاحت_کلام و #روانی_سخن و #نیروی_طبع و #قوت_بیان و #حدت_ذهن او. #تغزلات_بدیع و #غزل_های_لطیف و #مدایح_عالی و #اوصاف_رایع او با #معانی_باریک و #مضامین_تازه و دلانگیزی که در همهی آنها به کار برده به شعر او #دلاویزی و #رونق و #جلای خاص میبخشد.
وی مخصوصا قصاید مدحی را که جلا بخشید و خود هم متوجه مهارت خویش در این باب بوده و گفته است:
مدیح تا به بر من رسید عریان بود
ز فر و زینت من یافت طیلسان و ازار
و بعضی از قصاید او چنان مطبوع طبع افتاده بود که پس از وی چندبار مورد #استقبال شاعران استاد قرار گرفت و سخنوران بزرگ نام او را در ردیف گویندگان توانایی چون #فرخی آوردند.
📚 تاریخ_ادبیات_ایران؛ دکتر #ذبیح_الله_صفا؛ جلد اول؛ صفحهی ۱۱۱
Forwarded from Deleted Account
#مهم
از ویروس خشونت در جامعه غافل نشویم
ظهور خشونت در جامعه آنجایی پا را فراتر میگذارد که سلامت جسمی و روانی افراد را به خطر بیندازد، روی روابط و تعاملات اجتماعی و خانوادگیشان تاثیر منفی بگذارد، تصمیمگیری و کارشان را مخدوش کند یا بدتر از همه به دیگران سرایت کند و جامعه را به ویروس خشم مبتلا کند.
قرار گرفتن ایرانیها در میان خشمگینترین و مضطربترین مردم دنیا، هشداری است که گاه و بیگاه از سوی جامعهشناسان و با استناد به مطالعات کشوری و بینالمللی مطرح میشود. موارد مستند آن نیز در چند وقت اخیر در زورگیریهای خشن، قمهکشی و نزاعها و حتی در رفتار برخی ماموران دیده شده است.
جامعه به دلایل مختلف غمگین و عصبانی است. از خیابان و کوچه و بازار گرفته تا در محل کار و فروشگاه و حتی پارک به بهانههای کوچک و حتی خندهدار ناگهان از کوره در میروند و این کنشها و واکنشها از مردم عادی تا سیاستمداران تفاوتی ندارد.
در سببشناسی بروز خشونت زیاد گفته و زیاد نوشتهاند. برخی آن را حاصل مدیریت نامناسب جامعه میدانند و میگویند، وقتی در سطوح بالای مدیریت جامعه نزاع و تنش، توهین و هجمه زیاد است طبقات پایینی نیز از سرایت این نزاعها در امان نخواهند ماند. برخی دیگر، بیثباتی، نبود اطمینان و فشارهای اقتصادی را منشأ مهمتری برای بروز عصبانیت در جامعه میدانند. عامل دیگر خشم، احساس تبعیض و نابرابری است.
علل بروز خشونت هرچه باشد، از اهمیت نادیده گرفته شدن مطالبات جامعه و بیتوجهی به انتظارهای فزاینده آن نباید غافل شد. جامعهای که به نظر میرسد مهارت کنترل و مدیریت این احساس نامطلوب را از دست داده؛ پرسش این است که پیامدهای فردی و اجتماعی خشونت چه میتواند باشد؟
خشونت و یک تعریف دقیق
در ارتباط با افزایش، علل و عوامل خشونت در کشور جمشید میرزایی جامعهشناس و استاد دانشگاهمی گوید : سال ۲۰۱۴ سازمان بهداشت جهانی در تعریف خشونت گفت: «استفاده آگاهانه از زور، قدرت، تهدید یا بهکارگیری واقعه زور علیه خود، دیگری، گروه یا جماعت که نتیجه آن آسیب، مرگ یا زیان روانشناختی رشد نکردن و محرومیت است».
این تقریبا تعریفی مورد توافق است و روی برخی از مفاهیم تأکید خاص دارد؛ مانند استفاده آگاهانه از زور یا قدرت علیه خود یا دیگری و حتی یک جماعت. به جنبههای روانشناختی خشونت هم توجه شده است. یعنی حتی اگر تهدیدی صورت گیرد که علیه افراد باشد، آن هم خشونت محسوب میشود. در این تعریف به نتیجه خشونت هم اشاره کرده که رشدنکردن و محرومیت است
از ویروس خشونت در جامعه غافل نشویم
ظهور خشونت در جامعه آنجایی پا را فراتر میگذارد که سلامت جسمی و روانی افراد را به خطر بیندازد، روی روابط و تعاملات اجتماعی و خانوادگیشان تاثیر منفی بگذارد، تصمیمگیری و کارشان را مخدوش کند یا بدتر از همه به دیگران سرایت کند و جامعه را به ویروس خشم مبتلا کند.
قرار گرفتن ایرانیها در میان خشمگینترین و مضطربترین مردم دنیا، هشداری است که گاه و بیگاه از سوی جامعهشناسان و با استناد به مطالعات کشوری و بینالمللی مطرح میشود. موارد مستند آن نیز در چند وقت اخیر در زورگیریهای خشن، قمهکشی و نزاعها و حتی در رفتار برخی ماموران دیده شده است.
جامعه به دلایل مختلف غمگین و عصبانی است. از خیابان و کوچه و بازار گرفته تا در محل کار و فروشگاه و حتی پارک به بهانههای کوچک و حتی خندهدار ناگهان از کوره در میروند و این کنشها و واکنشها از مردم عادی تا سیاستمداران تفاوتی ندارد.
در سببشناسی بروز خشونت زیاد گفته و زیاد نوشتهاند. برخی آن را حاصل مدیریت نامناسب جامعه میدانند و میگویند، وقتی در سطوح بالای مدیریت جامعه نزاع و تنش، توهین و هجمه زیاد است طبقات پایینی نیز از سرایت این نزاعها در امان نخواهند ماند. برخی دیگر، بیثباتی، نبود اطمینان و فشارهای اقتصادی را منشأ مهمتری برای بروز عصبانیت در جامعه میدانند. عامل دیگر خشم، احساس تبعیض و نابرابری است.
علل بروز خشونت هرچه باشد، از اهمیت نادیده گرفته شدن مطالبات جامعه و بیتوجهی به انتظارهای فزاینده آن نباید غافل شد. جامعهای که به نظر میرسد مهارت کنترل و مدیریت این احساس نامطلوب را از دست داده؛ پرسش این است که پیامدهای فردی و اجتماعی خشونت چه میتواند باشد؟
خشونت و یک تعریف دقیق
در ارتباط با افزایش، علل و عوامل خشونت در کشور جمشید میرزایی جامعهشناس و استاد دانشگاهمی گوید : سال ۲۰۱۴ سازمان بهداشت جهانی در تعریف خشونت گفت: «استفاده آگاهانه از زور، قدرت، تهدید یا بهکارگیری واقعه زور علیه خود، دیگری، گروه یا جماعت که نتیجه آن آسیب، مرگ یا زیان روانشناختی رشد نکردن و محرومیت است».
این تقریبا تعریفی مورد توافق است و روی برخی از مفاهیم تأکید خاص دارد؛ مانند استفاده آگاهانه از زور یا قدرت علیه خود یا دیگری و حتی یک جماعت. به جنبههای روانشناختی خشونت هم توجه شده است. یعنی حتی اگر تهدیدی صورت گیرد که علیه افراد باشد، آن هم خشونت محسوب میشود. در این تعریف به نتیجه خشونت هم اشاره کرده که رشدنکردن و محرومیت است