مرا تو بی سببی نیستی...
به راستی
صلت ِ کدام قصیده ای ای غزل ؟!
ستاره باران ِ جواب ِ
کدام سلامی به آفتاب
از دریچه تاریک ؟!
کلام از نگاه ِ تو شکل می بندد.
خوشا نظر بازیا
که تو آغاز می کنی!
#احمد_شاملو
به راستی
صلت ِ کدام قصیده ای ای غزل ؟!
ستاره باران ِ جواب ِ
کدام سلامی به آفتاب
از دریچه تاریک ؟!
کلام از نگاه ِ تو شکل می بندد.
خوشا نظر بازیا
که تو آغاز می کنی!
#احمد_شاملو
می پنداشتم که تنهایی...
دیگر دست از جان من نخواهد کشید و خستگی...
دیگر روح مرا ترک نخواهد گفت.
تو طلوع کردی و عشق باز آمد...
شعر شکوفه کرد و کبوتر شادی بال زنان بازگشت...
تنهایی و خستگی بر خاک ریخت. ...
من با توام، و آینه های خالی...
از تصویر های مهر و امید سرشار می شوند.
#احمد_شاملو
دیگر دست از جان من نخواهد کشید و خستگی...
دیگر روح مرا ترک نخواهد گفت.
تو طلوع کردی و عشق باز آمد...
شعر شکوفه کرد و کبوتر شادی بال زنان بازگشت...
تنهایی و خستگی بر خاک ریخت. ...
من با توام، و آینه های خالی...
از تصویر های مهر و امید سرشار می شوند.
#احمد_شاملو
سکوت گندم
میتواند گرسنگی باشد و غریو پیروزمند قحط
همچنان که سکوت آفتاب
ظلمات است.
اما سکوت آدمی
فقدان جهان و خداست...
#احمد_شاملو
#احمد شاملو (۲۱ آذر ۱۳۰۴ – ۲ مرداد ۱۳۷۹) متخلص به الف. بامداد و الف. صبح، شاعر، فیلم نامه نویس، روزنامهنگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگنویس و از دبیران کانون نویسندگان ایران بود.
میتواند گرسنگی باشد و غریو پیروزمند قحط
همچنان که سکوت آفتاب
ظلمات است.
اما سکوت آدمی
فقدان جهان و خداست...
#احمد_شاملو
#احمد شاملو (۲۱ آذر ۱۳۰۴ – ۲ مرداد ۱۳۷۹) متخلص به الف. بامداد و الف. صبح، شاعر، فیلم نامه نویس، روزنامهنگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگنویس و از دبیران کانون نویسندگان ایران بود.
۲ امرداد سالروز درگذشت احمد شاملو
(زاده ۲۱ آذر ۱۳۰۴ تهران – درگذشته ۲ امرداد ۱۳۷۹ تهران) شاعر، نویسنده و مترجم
او متخلص به "الف. بامداد" یا الف. صبح. شاعر، نویسنده، روزنامهنگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگنویس و از دبیران کانون نویسندگان ایران پیش و پس از انقلاب بود.
وی تحصیلات کلاسیک نامرتبی داشت؛ زیرا پدرش افسر ارتش بود و پیوسته از این شهر به آن شهر اعزام میشد و از همین روی، خانوادهاش هرگز نتوانستند برای مدتی طولانی جایی ماندگار شوند. زندانی شدنش در سال ۱۳۲۲ بهسبب فعالیتهای سیاسی، پایانِ همان تحصیلات نامرتب را رقم زد. شهرت اصلی او به خاطر نوآوری در شعر معاصر فارسی و سرودن گونهای شعر است که با نام شعر سپید یا شعر شاملویی شناخته میشود. این یکی از مهمترین قالبهای شعری مورد استفاده بهشمار میرود و تقلیدی از شعر سپید فرانسوی یا شعر منثور است.
وی که هر شاعر آرمانگرا را در نهایت امر یک آنارشیست تام و تمام میانگاشت، در سال ۱۳۲۵ با نیمایوشیج ملاقات کرد و تحت تأثیر او به شعر نیمایی روی آورد؛ اما نخستین بار در شعر «تا شکوفه سرخ یک پیراهن» که درسال ۱۳۲۹ با نام «شعر سفید غفران» منتشر شد، وزن را رها کرد و به صورت پیشرو سبک نویی را در شعر معاصر فارسی شکل داد. او علاوه بر شعر، فعالیتهای مطبوعاتی، پژوهشی و ترجمههایی شناختهشده دارد. مجموعه کتاب کوچه او بزرگترین اثر پژوهشی در باب فرهنگ عامه مردم ایران است.
آثار او به زبانهای: سوئدی، انگلیسی، ژاپنی، فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی، روسی، ارمنی، هلندی، رومانیایی، فنلاندی، کردی و ترکی ترجمه شده است. وی از سال ۱۳۳۱ بهمدت دوسال، مشاور فرهنگی سفارت مجارستان بود.
«نخستین شب شعر بزرگ ایران» در سال ۱۳۴۷ از سوی وابسته فرهنگی سفارت آلمان در تهران برای او ترتیب داده شد.
شاملو پس از تحمل سالها رنج و بیماری، در ۷۵ سالگی درگذشت و در امامزاده طاهر کرج بهخاک سپرده شد.
عشق، آزادی و انسانگرایی، از ویژگیهای آشکار سرودههای شاملو هستند.
سنگ مزار شاملو را چندین بار افراد ناشناسی شکستهاند
#احمد_شاملو
(زاده ۲۱ آذر ۱۳۰۴ تهران – درگذشته ۲ امرداد ۱۳۷۹ تهران) شاعر، نویسنده و مترجم
او متخلص به "الف. بامداد" یا الف. صبح. شاعر، نویسنده، روزنامهنگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگنویس و از دبیران کانون نویسندگان ایران پیش و پس از انقلاب بود.
وی تحصیلات کلاسیک نامرتبی داشت؛ زیرا پدرش افسر ارتش بود و پیوسته از این شهر به آن شهر اعزام میشد و از همین روی، خانوادهاش هرگز نتوانستند برای مدتی طولانی جایی ماندگار شوند. زندانی شدنش در سال ۱۳۲۲ بهسبب فعالیتهای سیاسی، پایانِ همان تحصیلات نامرتب را رقم زد. شهرت اصلی او به خاطر نوآوری در شعر معاصر فارسی و سرودن گونهای شعر است که با نام شعر سپید یا شعر شاملویی شناخته میشود. این یکی از مهمترین قالبهای شعری مورد استفاده بهشمار میرود و تقلیدی از شعر سپید فرانسوی یا شعر منثور است.
وی که هر شاعر آرمانگرا را در نهایت امر یک آنارشیست تام و تمام میانگاشت، در سال ۱۳۲۵ با نیمایوشیج ملاقات کرد و تحت تأثیر او به شعر نیمایی روی آورد؛ اما نخستین بار در شعر «تا شکوفه سرخ یک پیراهن» که درسال ۱۳۲۹ با نام «شعر سفید غفران» منتشر شد، وزن را رها کرد و به صورت پیشرو سبک نویی را در شعر معاصر فارسی شکل داد. او علاوه بر شعر، فعالیتهای مطبوعاتی، پژوهشی و ترجمههایی شناختهشده دارد. مجموعه کتاب کوچه او بزرگترین اثر پژوهشی در باب فرهنگ عامه مردم ایران است.
آثار او به زبانهای: سوئدی، انگلیسی، ژاپنی، فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی، روسی، ارمنی، هلندی، رومانیایی، فنلاندی، کردی و ترکی ترجمه شده است. وی از سال ۱۳۳۱ بهمدت دوسال، مشاور فرهنگی سفارت مجارستان بود.
«نخستین شب شعر بزرگ ایران» در سال ۱۳۴۷ از سوی وابسته فرهنگی سفارت آلمان در تهران برای او ترتیب داده شد.
شاملو پس از تحمل سالها رنج و بیماری، در ۷۵ سالگی درگذشت و در امامزاده طاهر کرج بهخاک سپرده شد.
عشق، آزادی و انسانگرایی، از ویژگیهای آشکار سرودههای شاملو هستند.
سنگ مزار شاملو را چندین بار افراد ناشناسی شکستهاند
#احمد_شاملو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این قافله عمر عجب می گذرد...
دریاب دمی که با طرب می گذرد...
#خیام
صدا : #احمد_شاملو
آواز : #استاد_محمدرضا_شجریان
دریاب دمی که با طرب می گذرد...
#خیام
صدا : #احمد_شاملو
آواز : #استاد_محمدرضا_شجریان
شَجریان و شاملو_آلبوم رباعیات خیام
@Jane_oshaagh
آلبوم کامل رباعیات #خیام
با دکلمهٔ #احمد_شاملو
و آواز #استاد_شجریان
در این اثر، #احمد_شاملو، ۳۰ رباعی
از #خیام را دکلمه میکند، و #محمدرضاشجریان
۵ رباعی را با آواز میخواند.
موسیقی این آلبوم ساختهٔ
#فریدون_شهبازیان است.
این آلبوم در سال ۱۳۵۵ منتشر گردید.
🌺اسرار اَزَل را نه تو دانی و نه من،
وین حرفِ معمّا نه تو خوانی و نه من؛
هست از پس پرده گفتوگوی من و تو،
چون پرده برافتد، نه تو مانی و نه من.
🌺چون ابر به نوروز رخ لاله بشست
برخیز و به جام باده کن عزم درست
کاین سبزه که امروز تماشاگه توست
فردا همه از خاک تو برخواهد رست
🌺رباعی شمارهٔ ۱۳۲
من بی می ناب زیستن نتوانم
بی باده کشید بار تن نتوانم
من بنده آن دمم که ساقی گوید
یک جام دگر بگیر و من نتوانم
🌺رباعی ۳
از آمدنم نبود گردون را سود،
وز رفتن من جاه و جلالش نفزود؛
وز هیچکسی نیز دو گوشم نشنود،
کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود
🌺رباعی ۱۰۷
بنگر ز جهان چه طَرْف بربستم؟ هیچ،
وَز حاصلِ عمر چیست در دستم؟ هیچ،
شمعِ طَرَبم، ولی چو بنشستم، هیچ،
من جامِ جَمَم، ولی چو بشکستم، هیچ.
🌺🌸🌼🌸🌺...🌺🌸🌼🌸
با دکلمهٔ #احمد_شاملو
و آواز #استاد_شجریان
در این اثر، #احمد_شاملو، ۳۰ رباعی
از #خیام را دکلمه میکند، و #محمدرضاشجریان
۵ رباعی را با آواز میخواند.
موسیقی این آلبوم ساختهٔ
#فریدون_شهبازیان است.
این آلبوم در سال ۱۳۵۵ منتشر گردید.
🌺اسرار اَزَل را نه تو دانی و نه من،
وین حرفِ معمّا نه تو خوانی و نه من؛
هست از پس پرده گفتوگوی من و تو،
چون پرده برافتد، نه تو مانی و نه من.
🌺چون ابر به نوروز رخ لاله بشست
برخیز و به جام باده کن عزم درست
کاین سبزه که امروز تماشاگه توست
فردا همه از خاک تو برخواهد رست
🌺رباعی شمارهٔ ۱۳۲
من بی می ناب زیستن نتوانم
بی باده کشید بار تن نتوانم
من بنده آن دمم که ساقی گوید
یک جام دگر بگیر و من نتوانم
🌺رباعی ۳
از آمدنم نبود گردون را سود،
وز رفتن من جاه و جلالش نفزود؛
وز هیچکسی نیز دو گوشم نشنود،
کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود
🌺رباعی ۱۰۷
بنگر ز جهان چه طَرْف بربستم؟ هیچ،
وَز حاصلِ عمر چیست در دستم؟ هیچ،
شمعِ طَرَبم، ولی چو بنشستم، هیچ،
من جامِ جَمَم، ولی چو بشکستم، هیچ.
🌺🌸🌼🌸🌺...🌺🌸🌼🌸
تو را شناختم تو را یافتم و تو را دریافتم و همه حرفهایم
شعر شد سبک شد
عقدههایم شعر شد
همه سنگینیها شعر شد
بدی شعر شد
سنگ شعر شد
علف شعر شد
دشمنی شعر شد
همه شعرها خوبی شد
چرا که تو خوبی و این همه اقرارهاست
بزرگترین اقرارهاست
من به اقرارهایم نگاه کردم
سال بد رفت و من زنده شدم
تو لبخند زدی و من برخاستم
#احمد_شاملو
شعر شد سبک شد
عقدههایم شعر شد
همه سنگینیها شعر شد
بدی شعر شد
سنگ شعر شد
علف شعر شد
دشمنی شعر شد
همه شعرها خوبی شد
چرا که تو خوبی و این همه اقرارهاست
بزرگترین اقرارهاست
من به اقرارهایم نگاه کردم
سال بد رفت و من زنده شدم
تو لبخند زدی و من برخاستم
#احمد_شاملو
همه لرزش دست و دلم از آن بود
که عشق پناهی گردد
پروازی نه گریزگاهی گردد
آی عشق! آی عشق!
چهره آبیات پیدا نیست
و خُنکای مرهمی
بر شعلهی زخمی
نه شور شعله بر سرمای درون
آی عشق! آی عشق!
چهره سُرخت پیدا نیست
غبار تیرهی تسکینی
بر حضور وَهن
دنج رهایی بر گریز حضور
سیاهی بر آرامش آبی
و سبزه برگچه بر ارغوان
آی عشق! آی عشق!
رنگ آشنایت پیدا نیست!
#احمد_شاملو
که عشق پناهی گردد
پروازی نه گریزگاهی گردد
آی عشق! آی عشق!
چهره آبیات پیدا نیست
و خُنکای مرهمی
بر شعلهی زخمی
نه شور شعله بر سرمای درون
آی عشق! آی عشق!
چهره سُرخت پیدا نیست
غبار تیرهی تسکینی
بر حضور وَهن
دنج رهایی بر گریز حضور
سیاهی بر آرامش آبی
و سبزه برگچه بر ارغوان
آی عشق! آی عشق!
رنگ آشنایت پیدا نیست!
#احمد_شاملو
اگـــر کسي
احساست را نفهمید
مهم نیست.
ســرت را بالا بگیر و لبخند بزن
فهمیدن احساس
کار هرآدمي نیست..
#احمد_شاملو⚘
احساست را نفهمید
مهم نیست.
ســرت را بالا بگیر و لبخند بزن
فهمیدن احساس
کار هرآدمي نیست..
#احمد_شاملو⚘
Milix 8
Dj Mili
خداوند در قلبی هست که عشق می ورزد...
عاشق شو ارنه روزی کار جهان سرآید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
#عالیجناب_حافظ
دمنوشی برای امروزمون
بَه بَه 🎶
ترکیبی از صداهای جاودان و ماندگار
#همایون_شجریان
#احمد_شاملو
#هوشنگ_ابتهاج
عاشق شو ارنه روزی کار جهان سرآید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
#عالیجناب_حافظ
دمنوشی برای امروزمون
بَه بَه 🎶
ترکیبی از صداهای جاودان و ماندگار
#همایون_شجریان
#احمد_شاملو
#هوشنگ_ابتهاج
بهار میاید
و لذت جاری #رودخانهها
و #برکهها
مرا به سمت آواز قوها
و اردکها می کشانند
و ذرات #خورشید
درلال بازی شمیم عطرها
چون کجاوههایی طلایی
از زمرد بویناک گردههای گل
شیرازه انتظام پروانه ها را
به تاراج میبرند . . .!
#احمد_شاملو
و لذت جاری #رودخانهها
و #برکهها
مرا به سمت آواز قوها
و اردکها می کشانند
و ذرات #خورشید
درلال بازی شمیم عطرها
چون کجاوههایی طلایی
از زمرد بویناک گردههای گل
شیرازه انتظام پروانه ها را
به تاراج میبرند . . .!
#احمد_شاملو
#انسان عاقل اول مغزش را بکار می اندازد سپس زبان را و نادان اول میگوید سپس فکر میکند
بهمین سادگی تفاوت بین یک ابله و خردمند قابل تشخیص است...
#احمد_شاملو
بهمین سادگی تفاوت بین یک ابله و خردمند قابل تشخیص است...
#احمد_شاملو
چه بی تابانه میخواهمت
Ahmad Shamloo
چه بی تابانه می خواهمت
#احمد شاملو
#صوتی
نوبرگهای خورشید
بر پیچک کنار در باغ کهنه رُست
فانوسهای شوخ ستاره
آویخت بر رواق گذرگاه آفتاب
من بازگشتم از راه
جانام همه امید
قلبام همه تپش...
#احمد_شاملو
#درگذشت_۲مرداد
.
#احمد شاملو
#صوتی
نوبرگهای خورشید
بر پیچک کنار در باغ کهنه رُست
فانوسهای شوخ ستاره
آویخت بر رواق گذرگاه آفتاب
من بازگشتم از راه
جانام همه امید
قلبام همه تپش...
#احمد_شاملو
#درگذشت_۲مرداد
.
آنکه میگوید دوستت دارم
خُنیاگر غمگینیست
که آوازش را از دست داده است
ای کاش عشق را زبان ِ سخن بود...
#احمد_شاملو
خُنیاگر غمگینیست
که آوازش را از دست داده است
ای کاش عشق را زبان ِ سخن بود...
#احمد_شاملو
دل های ما که به هم نزدیک باشند،
دیگر چه فرقی می کند که کجای این جهان باشیم.
دور باش اما نزدیک،
من از نزدیک بودن های دور می ترسم!
#احمد_شاملو
دیگر چه فرقی می کند که کجای این جهان باشیم.
دور باش اما نزدیک،
من از نزدیک بودن های دور می ترسم!
#احمد_شاملو