معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.3K photos
12.4K videos
3.22K files
2.77K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
معرفی عارفان
داستان رستم و سهراب فردوسی « شاهنامه » سهراب » بخش ۱ ( #قسمت_دوم ) ۱۲ بسوزد ،، چو در سوزش آید درست ، چو شاخی نو ، از بیخِ کهنه بِرُست ، ۱۳ دَمِ مرگ ،، چون آتشِ هولناک ، ندارد ز بُرنا و فرتوت ،، باک ، ۱۴ جوان را چه باید به گیتی طرب؟ ، که نی مرگ را…
داستان رستم و سهراب
#رفتن_رستم_به_شکار_و_رسیدن_نزد_شاه_سمنگان

فردوسی « شاهنامه » سهراب »
بخش ۲
( #قسمت_اول )
                
۱

ز گفتار دهقان ،، یکی داستان ،

بپیوندم از گفتهٔ باستان ،

۲

ز موبد ، بدان گونه برداشت یاد ،

که رستم ، برآراست از بامداد ،

۳

غمی بُد دلش ، سازِ نخچیر کرد ،

کمر بست و ، ترکش پر از تیر کرد ،

۴

برفت و ، به رَخش اندر آورد پای ،

برانگیخت آن پیل‌پیکر ز جای ،

۵

سوی مرز تورانش بنهاد روی ،

جو شیرِ دژاگاهِ نخچیرجوی ،

۶

چو نزدیکیِ مرزِ توران رسید ،

بیابان ، سراسر پُر از گور دید ،

۷

برافروخت چون گل ، رُخِ تاج‌بخش ،

بخندید و ، از جای برکرد رخش ،

۸

به تیر و کمان و به گرز و کمند ،

بیفگند بر دشت نخچیر چند ،

۹

ز خار و ز خاشاک و شاخِ درخت ،

یکی آتشی برفروزید سخت ،

۱۰

چو آتش پراکنده شد ، پیلتن ،

درختی بجُست از درِ بابزن ،

۱۱

یکی نرّه‌گوری بزد بر درخت ،

که در چنگِ او پر مرغی نسخت ،

۱۲

چو بُریان شد ، از هم بِکَند و بخورد ،

ز مغز استخوانش برآورد گرد ،

۱۳

پس آنگه ، خرامان بشد نزدِ آب ،

چو سیراب شد ، کرد آهنگِ خواب ،




بخش ۳ : چو نزدیک شهر سمنگان رسید

بخش ۱ : کنون رزم سهراب و رستم شنو


ادامه دارد 👇👇👇
معرفی عارفان
داستان رستم و سهراب #رفتن_رستم_به_شکار_و_رسیدن_نزد_شاه_سمنگان فردوسی « شاهنامه » سهراب » بخش ۲ ( #قسمت_اول )                  ۱ ز گفتار دهقان ،، یکی داستان ، بپیوندم از گفتهٔ باستان ، ۲ ز موبد ، بدان گونه برداشت یاد ، که رستم ، برآراست از بامداد ، …
داستان رستم و سهراب
#رفتن_رستم_به_شکار_و_رسیدن_نزد_شاه_سمنگان

فردوسی « شاهنامه » سهراب »
بخش ۲
( #قسمت_دوم )


                
۱۴

بخفت و برآسود از روزگار ،

چَمان و چَران ،، رخش ، در مرغزار ،

۱۵

سوارانِ تُرکان تنی هفت و هشت ،

بِدان دشتِ نخچیرگه ، برگذشت ،

۱۶

پیِ رَخش دیدند در مرغزار ،

بگشتند گِردِ لبِ جویبار ،

۱۷

چو در دشت ، مر رخش را ، یافتند ،

سوی بند کردنش ، بشتافتند ،

۱۸

سواران ، ز هر سو برو تاختند ،

کمندِ کیانی در انداختند ،

۱۹

چو رَخش آن کمندِ سواران بدید ،

به کردارِ شیرِ ژیان بردمید ،

۲۰

یکی را ، سر از تن ، به دندان گسست ،

دو کس را ، به زخمِ لگد ، کرد پست ،

۲۱

سه تن کُشته شد زان سوارانِ چند ،

بیامد سرِ رَخشِ جنگی ، به بند ،

۲۲

پس آنگه فکندند هر سو ، کمند ،

که تا گردنِ رَخش ، کردند بند ،

۲۳

گرفتند و بردند پویان به شهر ،

همی هر کس ، از رخش ، جُستند بهر ،

۲۴

به سویِ فسیله کشیدند رَخش ،

بِدان ، تا بیابند از رَخش ، بخش ،

۲۵
شنیدم که چل مادیان ، گشن کرد ،

یکی ، تُخم برداشت از وی به دَرد ،

۲۶

چو بیدار شد رستم ، از خوابِ خوش ،

به کار آمدش بارهٔ دستکش ،




بخش ۳ : چو نزدیک شهر سمنگان رسید

بخش ۱ : کنون رزم سهراب و رستم شنو



ادامه دارد 👇👇👇
معرفی عارفان
داستان رستم و سهراب #رفتن_رستم_به_شکار_و_رسیدن_نزد_شاه_سمنگان فردوسی « شاهنامه » سهراب » بخش ۲ ( #قسمت_دوم )                  ۱۴ بخفت و برآسود از روزگار ، چَمان و چَران ،، رخش ، در مرغزار ، ۱۵ سوارانِ تُرکان تنی هفت و هشت ، بِدان دشتِ نخچیرگه ، برگذشت…
داستان رستم و سهراب
#رفتن_رستم_به_شکار_و_رسیدن_نزد_شاه_سمنگان

فردوسی « شاهنامه » سهراب »
بخش ۲
( #قسمت_سوم )



                
۲۷

بِدان مرغزار اندرون ، بنگرید ،

ز هر سو ، همی بارگی را ، ندید ،

۲۸

غمی گشت ، چون بارگی را نیافت ،

سراسیمه ، سوی سمنگان شتافت ،

۲۹

همی گفت : کاکنون پیاده ، ‌دَوان ،

کجا پویَم از ننگ تیره‌روان؟ ،

۳۰

ابا ترکش و گُرز ، بسته میان ،

چنین تَرگ و شمشیر و ببرِ بیان ،

۳۱

بیابان ، چگونه گذاره کنم؟ ،

ابا جنگجویان ، چه چاره کنم؟ ،

۳۲

چه گویند تُرکان؟ ، که رَخشش که بُرد؟ ،

تهمتن بدین‌سان بخفت و بمُرد؟ ،

۳۳

کنون رفت باید ، به بیچارگی ،

به غم ، دل‌نهادن ، بیکبارگی ،

۳۴

همی بست باید سلیح و کمر ،

به جایی نشانش بیابم مگر ،

۳۵

برفت این‌چنین ، دل پُر از درد و رنج ،

تن ، اندر بلا و ،، دل ، اندر شکنج ،

۳۶

به‌پُشت اندر آورد زین و لگام ،

همی گفت با خود ، یَلِ نیکنام ،

۳۷

چنین است رسمِ سرای دُرُشت ،

گهی ، پُشتِ زین و ،، گهی ، زین به‌پُشت ،

۳۸

پیِ رَخش برداشت ، رَه برگرفت ،

بس اندیشه‌ها ، در دل اندر گرفت ،



#پایان_بخش ۲




بخش ۳ : چو نزدیک شهر سمنگان رسید

بخش ۱ : کنون رزم سهراب و رستم شنو



ادامه دارد 👇👇👇