معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.4K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍀
🕊

کجاست بارشی از ابر مهربان صدایت ؟
که تشنه مانده دلم در هوای زمزمه هایت
به قصه ی تو هم امشب درون بستر سینه
هوای خواب ندارد دلی که کرده هوایت
تهی است دستم اگرنه برای هدیه به عشقت
چه جای جسم و جوانی که جان من به فدایت
چگونه می طلبی هوشیاری از من سرمست
که رفته ایم ز خود پیش چشم هوش ربایت
هزار عاشق دیوانه در من است که هرگز
به هیچ بند و فسونی نمی کنند رهایت
دل است جای تو تنها و جز خیال تو کس نیست
اگر هر آینه ، غیر از تویی نشست به جایت
هنوز دوست نمی دارمت مگر به تمامی؟
که عشق را همه جان دادن است اوج و نهایت


#حسین_منزوی
🕊🕊🕊

غزلی از حسین منزوی:

تا مطرب عشق، خسته می‌خواند
ساز دل ما، شکسته می‌خواند

گل مرده مگر؟ که اين چکاوک‌خوان
خونين ز گلوی خسته می‌خواند

مرغ سحری بدين غم‌آوايی
در سوگ سحر نشسته می‌خواند

افسانۀ يک‌جهان پريشانی است
کاين چنگ ز هم گسسته می‌خواند

ای ساز هنر! حزين بخوان تا عشق،
در ماتم آن خجسته می‌خواند

#حسین_منزوی
از زیستن بی تو مگو
زیستن این نیست؛
ور هست به زعم تو...
به تعبیر ِ من این نیست!


#حسین_منزوی


🍂
‍ از زمزمه دلتنگیم ، از همهمه بیزاریم
نه طاقت خاموشی ، نه میل سخن داریم

آوار پریشانی‌ست ، رو سوی چه بگریزیم ؟
هنگامۀ حیرانی‌ست ، خود را به که بسپاریم ؟

  #حسین_منزوی
نشسته‌ام
             به عزای
               چراغ مرده‌ی خود

بیا سوک مرا ،
              ای ستاره !
                          سور کنی

#حسین_منزوی
دلت چه شد که از آن شور و اشتیاق افتاد؟
چه شد که بینِ تو و من، چنین نفاق افتاد؟

چه زندگانیِ سختۍاست، زیستن بی عشق
ببین پس ازتو که تکلیفِ من چه شاق افتاد

تـو فصـلِ مشترکِ عشق و شعـرِ من بودی
کـه بـا جداییِ تـو، بین شان طـلاق افتـاد


#حسین_منزوی
تو خواهی آمد و آواز با تو خواهد بود
پرنده و پر و پرواز با تو خواهدبود

تو خواهی آمد و چونان که پیش ازین بوده‌ست
کلید قفل فلق، باز با تو خواهد بود

طلوع کن که چنان آفتابگردان‌ها
مرا دو چشم نظرباز، با تو خواهد بود

برای دادن عمر دوباره‌ای به دلم
تو خواهی آمد و اعجاز با تو خواهد بود.


#حسین_منزوی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خزان به لطف ِ تو چشم و چراغ تقویم است
که دیدنِ تو در این فصل، اتفاق افتاد

چه زندگانی سختی است زیستن بی‌عشق
ببین پس از تو که تکلیف ِ من چه شاق افتاد

#حسین_منزوی
به دور افكنده‌ام
غم‌ها و شادی‌های كوچک را؛
تویی رمز بزرگ انتخاب من،
سلام ای عشق!

حقیقت با تو از
آرایه و پیرایه عریان شد
سلام ای راستین بی‌نقاب من،
سلام ای عشق ...

#حسین_منزوی
گر شدی عاشق بدان دیوانه‌وارش بهتر است
در قرار یار، عاشق بیقرارش بهتر است 

در عطش حالیست از آب گوارا بیشتر
چشمهای مست خوب اما خمارش بهتر است

گیسوانت را که چون دریاچه در موج آمده 
باز کن بر گرد گردن، آبشارش بهتر است

دست در دستت نهادن، چشم در چشمت شدن
چار فصل سال خوب اما بهارش بهتر است 

این غزل رازی‌ست بین چشم او با چشم من
بس کنم حتی غزل هم راز دارش بهتر...

#حسین_منزوی