معرفی عارفان
1.25K subscribers
35.6K photos
13.2K videos
3.25K files
2.82K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
#سماع ، از بهر جان ‌ ِ بی‌قرار است
سبُک برجِه ، چه جای #انتظار است

مشین این‌جا تو با #اندیشه ی خویش
اگر مردی ، برو آن‌جا که #یار است

#مولانا
اصلاحیه

🍃

گر #یار وفادار ، نداریم عجب نیست
ما یار ، بجز حضرت جبار ، نداریم
ما شاخ درختیم و پر از میوه ی توحید
هر رهگذری ، سنگ زند باک نداریم
#مولانا👌🌺


جعلی

این شعر از مولانا نیست
#خلوت
#یار
#اغیار

آن‌که بر خلوت نظر بَر‌دوخته‌‌ست
آخر آن را هم زِ
یار آموخته‌‌ست

خلوت از اغیار باید، نه ز
یار
پوستین بهرِ دِی آمد نه بهار


مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۲۴-۲۵

اَغیار [عربی، جمعِ غَیر]: بیگانگان.
پوستین: لباسی که از پوستِ حیوانات درست شده‌است.
ای عاقلان دیوانه‌ام زنجیر زلف #یار کو
بر شعلهای شوق دل پروانه‌ام دلدار کو

دل مست او جان مست او تن هم سرا پا مو بمو
در جملهٔ ذرات من یکذره هشیار کو

دل رفت جان هم میرود روح روان هم میرود‌
جانانه را آگه کنید آن دلبر غمخوار کو

دل بستم اندر زلف او واعظ ز دستم دست شو
کافر شدم کافر شدم زنار کو زنار کو

قربانیم قربانیم عید وصال او کجاست
مشتاق جانم افشانیم آن غمزهٔ خونخوار کو

گیرم بر اندازی نقاب بنمائی آنرخ بی‌حجاب
لیکن سرت گردم مرا یارائی دیدار کو

گفتم که چون بینم ترا شرح غم دل سر کنم
آندم که بینم روی او آن طاقت گفتار کو


#فیض_کاشانی
رسید کار به جایی که #یار بگذارد
زِ لطف بر دلِ من دستی، آسمان نگذاشت

#هاتف_اصفهانی
هزار آتش و دود و غمست و نامش: #عشق






هـــــزار درد و دریـغ و بلا و نامــــــــش: #یار




#مولانا_جانم
به پیغامی ز وصل #یار خوش بودم، چه دانستم
که از بخت سیاهم بر لب قاصد خبر سوزد

#قدسی‌مشهدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM


ماییم و هوای
یار مه رو، شب و روز
چون ماهی تشنه اندر این جو شب و روز

زین روز و شبان کجا برد بو، شب و روز
خود در شب و روز عاشقان کو شب و روز؟

#رباعی_مولانا

☆ در این ابیات مولانا به بیان حال و هوای خود می‌پردازد و این‌که شب و روز در اندیشه
یارِ مه‌روست، مثل ماهی که به فقط به آب نیازمند است. البته ما در حال حاضر هم در ملک و دریای الهی زندگی می‌کنيم. مانند ماهی که دریاست.

☆ و شب و روز عاشقان حق با ما تفاوت دارد و با طلوع و غروب خورشید بوجود نمی‌آید و ما از آن بویی نبرده‌ایم. ارتباط آن با خورشید حق است.

#یار
#عشق
گویند : ، هوایِ فصلِ آزار ، خوش است ،

بویِ گُل و ، بانگِ مرغِ گلزار ، خوش است ،





ابریشمِ زیر و ، نالهٔ زار ، خوش است ،

ای بیخبران ، این همه ،،، با #یار ، خوش است ،


‏( #آزار = ماهِ ترکی و آن مطابق است با نیمهٔ آخِرِ اسفند و نیمهٔ اولِ فروردین )


‏( #ابریشم = رُباب و تار و چنگ و هر سازی که با مضراب یا ناخن نواخته شود )
غیر از آن ده ها
که سبد سبد می برند شعر ها
به رؤیاهای خود
و بازار پر حرفی ها
یکی
در جایی بی حرفی
نشسته که نه از من می گوید با من
نه از من با خود ،‌ نه
غیر از همه ی مردگان و زندگان
زنده دلی دارم جایی
که با عصب های خود برای من ژاکت می بافد
و من از تپش های او برای خودم طبلی
غیر از همه ی دیوانها
من دفتری دارم جایی
که همه ی شعرهای مرا خود در خود می نویسد

#منوچهر_آتشی
#یار_پنهان
#اتفاق_آخر
🌞

چون خود را به‌دست آوردی، خوش می‌رو.
اگر کسی دیگر را یابی، دست به گردن او درآور،
و اگر کسی دیگر را نیابی، دست به گردن خویشتن درآور.
چنان‌که صوفی هر بامداد نواله‌ای در آستین نهد و رویْ در آن نواله کند گوید:
ای نواله، اگر چیزی دیگر یافتم  تو رَستی، و اگرنه تو به دستی.

🔴نواله: غذائی که در پاره نانی پیچیده باشد.

#شمس_تبریزی
#مقالات_شمس_تبریزی

تصحیح موحد، ص: ۱۹۹
تصحيح اشرفی و جمال‌پور، ص: ۲۴۹

توضیحات این قسمت از
#دکترهنگامه‌حیدری در فایل شنیداری پایین👇

#خودشناسی
#یار
شب و روزی به پایان، گر تو را در وصل #یار آید
غنیمت دان که بی ما و تو بس لیل و نهار آید

شتابت چیست ای جان از تنم خواهی برون رفتن
دمی از جسم من بیرون مرو شاید که #یار آید

هاتف اصفهانی