اکثر ما معتقدیم با نبخشیدن دیگران باید آنها را تنبیه کنیم. انجام این کار یعنی «اگر شما را نبخشم، رنج خواهید کشید» در حالی که اینطور نیست و این خود شما هستید که رنج خواهید برد. این شما هستید که در دلتان یک عقده ایجاد شده و بیخواب میشوید.
📘 #راز_شاد_زیستن
#اندرو_متیوس
📘 #راز_شاد_زیستن
#اندرو_متیوس
باید بیاموزید که با افکار خود تنها باشید. گاهی خودتان را از شبکههای اجتماعی دور کنید. اینترنت را قطع کنید. خودتان را به شامی گرم مهمان کنید. دوش آب گرمی بگیرید. شمعی روشن کنید و وقتی را به مراقبه بگذرانید.
تمام صداها، عقاید، پیامها، فكرها و نظرهایی را که با درون شما یگانه نیستند دور بریزید و وقتی را با خودتان سپری كنید.
درون قلب و جان شما، نبوغ فراوانی نهفته، فقط کافی است وقت و مكانی را به خودتان اختصاص دهید و آن نبوغ را گرامی بدارید.
#راز_دختران_موفق
#کارا_الویل_لیبا
تمام صداها، عقاید، پیامها، فكرها و نظرهایی را که با درون شما یگانه نیستند دور بریزید و وقتی را با خودتان سپری كنید.
درون قلب و جان شما، نبوغ فراوانی نهفته، فقط کافی است وقت و مكانی را به خودتان اختصاص دهید و آن نبوغ را گرامی بدارید.
#راز_دختران_موفق
#کارا_الویل_لیبا
آن خدایِ عالِمُ السِّــــرّ الخَفـــی
کآفـــرید از خاک، آدم را صفـی
در سه گز قالَب که دادش، وانمود
هرچـــه در الــواح و در ارواح بود
تا ابــــد هرچه بود او، پیش پیش
درس کرد از علَّمَ الاَسْماءِ خویـش
تا مَلّک بی خود شد از تدریسِ او
قُـدسِ دیگر یافت از تقـــدیسِ او
آن گشادیشان کــز آدم رو نمود
در گشـــاد آسمـــانهاشــان نبود
در فراخی عرصهٔ آن پاک جان
تنگ آمد عرصهٔ هفــت آسـمان
#مثنوی
#مولانا
#دفتر_اول_ص_۱۱۹
#راز_خلقت_انسان
با انعکاسِ عکس و وجه خدا بر آیینهٔ بلند بالای قامتِ صافی آدمی، آنچنان نور و شکوهی از تلألوءِ اسماء و انوار الهی در عوالم تافتن گرفت که فرشتگان و آسمانیان بیخود و مست شدند.
آنچنان مستغرق آن تابشات و انوار قدسی تابیده از آیینهٔ انسان شدند که پیش از آن در همهٔ هفت آسمان بی سابقه بود و هیچ ندیده بودند و آنجا بود که فرمان به سجده بر آدم رسید و اهل آسمان به راز مکنون انسان آگاه شدند.
اشاره است به آیهٔ ۳۱ سوره بقره:
وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ
کآفـــرید از خاک، آدم را صفـی
در سه گز قالَب که دادش، وانمود
هرچـــه در الــواح و در ارواح بود
تا ابــــد هرچه بود او، پیش پیش
درس کرد از علَّمَ الاَسْماءِ خویـش
تا مَلّک بی خود شد از تدریسِ او
قُـدسِ دیگر یافت از تقـــدیسِ او
آن گشادیشان کــز آدم رو نمود
در گشـــاد آسمـــانهاشــان نبود
در فراخی عرصهٔ آن پاک جان
تنگ آمد عرصهٔ هفــت آسـمان
#مثنوی
#مولانا
#دفتر_اول_ص_۱۱۹
#راز_خلقت_انسان
با انعکاسِ عکس و وجه خدا بر آیینهٔ بلند بالای قامتِ صافی آدمی، آنچنان نور و شکوهی از تلألوءِ اسماء و انوار الهی در عوالم تافتن گرفت که فرشتگان و آسمانیان بیخود و مست شدند.
آنچنان مستغرق آن تابشات و انوار قدسی تابیده از آیینهٔ انسان شدند که پیش از آن در همهٔ هفت آسمان بی سابقه بود و هیچ ندیده بودند و آنجا بود که فرمان به سجده بر آدم رسید و اهل آسمان به راز مکنون انسان آگاه شدند.
اشاره است به آیهٔ ۳۱ سوره بقره:
وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ
✨✨✨
کسی که متوجه شود چیزی را نمیفهمد؛
روی هم رفته در مسیر درست فهمیدن همهٔ چیزها قرار گرفتهاست.
✏#یوستین_گردر
📙#راز_فال_ورق
کسی که متوجه شود چیزی را نمیفهمد؛
روی هم رفته در مسیر درست فهمیدن همهٔ چیزها قرار گرفتهاست.
✏#یوستین_گردر
📙#راز_فال_ورق
#جرعه_ای_کتاب
اغلبِ ما ترجیح میدهیم قربانی شدنِ خود را گردنِ پدرو مادرمان بیندازیم،
برخی نیز همسر سابق، معلم و دوستان را مسببِ ناکامیهایشان میدانند،
اگر تنها میتوانستم یک تغییر در فردی پدید آورم او را از شرِ رنجِ تحمل ناپذیرِ 《قربانی بودن》 رها میکردم.
📕 #راز_سایه
#دبی_فورد
اغلبِ ما ترجیح میدهیم قربانی شدنِ خود را گردنِ پدرو مادرمان بیندازیم،
برخی نیز همسر سابق، معلم و دوستان را مسببِ ناکامیهایشان میدانند،
اگر تنها میتوانستم یک تغییر در فردی پدید آورم او را از شرِ رنجِ تحمل ناپذیرِ 《قربانی بودن》 رها میکردم.
📕 #راز_سایه
#دبی_فورد
#راز_و_نیاز
خواننده: #گلپا
آهنگ و تنظیم: #مسعود_تدینی
ترانه سرا: #محسن_جعفری
قسم به آه سینه سوز
قسم به شب، قسم به روز
دل خسته ام چون زخمه ی تو
در گوشه ی تنهای ام
با یک جهان آزادی ام
دلخوش به عشق مردمم
می خوانم از لبخندشان
از شادی و از دردشان
تا هر زمانی زنده ام
تا هر زمانی زنده ام
خواننده: #گلپا
آهنگ و تنظیم: #مسعود_تدینی
ترانه سرا: #محسن_جعفری
قسم به آه سینه سوز
قسم به شب، قسم به روز
دل خسته ام چون زخمه ی تو
در گوشه ی تنهای ام
با یک جهان آزادی ام
دلخوش به عشق مردمم
می خوانم از لبخندشان
از شادی و از دردشان
تا هر زمانی زنده ام
تا هر زمانی زنده ام
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ
#راز
در ذهنت خدا رو چقدر ارزشمند و لایق می دونی!
چقدر خدا رو با عظمت می دونی!
دقیقاً خودت هم همون هستی.
#راز
در ذهنت خدا رو چقدر ارزشمند و لایق می دونی!
چقدر خدا رو با عظمت می دونی!
دقیقاً خودت هم همون هستی.
همهی ضربات روحی و مشکلات عاطفی ما در این دنیا وجود دارند تا بتوانیم خود متعالیمان را کشف کنیم.
"پذیرش مسئولیت" بابت آنچه هستیم، بزرگترین محبتی است که میتوانیم در حق خودمان بکنیم زیرا به این صورت میتوانیم خود را به "کمال" برسانیم، به "نیرویی عظیم" دست یابیم و این پذیرش از ما حمایت میکند تا جلو برویم و تواناییهایمان را بروز دهیم.
روزی دختر بچهای از پیرزنی خردمند پرسید: «چطوری آدم به پروانه تبدیل میشود؟» پیرزن با لبخندی بر لب و برقی در چشمانش پاسخ داد: «باید آنقدر مشتاق پرواز باشی که دیگر دلت نخواهد کرم ابریشم باقی بمانی.»
#راز_سایه
#دبی_فورد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محبوبم؛
از همهیِ صفاتِ زیبایِ تو چه بنویسم که نوشته نباشند؟
از عشقِ تو چگونه شعری بسُرایم که سُرایندگان نگفته باشند؟
چه بنویسم که تو ندانی؟ حرفهایِ دلم را ننوشته میخوانی و میدانی. چگونه بگویم که خوانندگان تو را بشناسند؟ از کدامین بزرگواریات؟ از کدام رحمتت؟ از کدام مهربانیات بگویم؟ چگونه از عشقِ بینهایتِ تو به بندگان بگویم؟
خداوندا؛
مرا ببخش، زبانم کوتاه است، دستانم یارایِ نوشتنِ این همه خوبی را ندارد، اگر توان داشتم، اگر بزرگیِ تو در فهم میآمد، اگر توانِ درکِ این همه عظمتِ تو را کسی داشت؛
تورا چنان توصیف میکردم که بندگان همگی شوریده شوند و تنها تورا بخوانند و بسرایند و عبادت کنند. کاش توان داشتم که ابتدا خودم این چنین شوریده باشم، سرگشته به درگاهت بیایم و سر از سجده یِ بندگی ات برندارم. کاش آنقدر عاشق باشم که مسائلِ دنیا پیشِ چشمم خار آید.
#خداوندا؛
از من فهم، همین است، بپذیر و این کمترین #راز و نیازم را قبول کن.
الهی؛
از دریا ی عشق قطرهای نصیبمان کن،
همین مقدار برای شوریدگیمان کافی است.
« آمین آمین آمین یا حضرت دوست »
جانا چه گویم شرح فراقت
چشمی و صد نم جانی و صد آه
حافظ جان
حضرت عشق
از همهیِ صفاتِ زیبایِ تو چه بنویسم که نوشته نباشند؟
از عشقِ تو چگونه شعری بسُرایم که سُرایندگان نگفته باشند؟
چه بنویسم که تو ندانی؟ حرفهایِ دلم را ننوشته میخوانی و میدانی. چگونه بگویم که خوانندگان تو را بشناسند؟ از کدامین بزرگواریات؟ از کدام رحمتت؟ از کدام مهربانیات بگویم؟ چگونه از عشقِ بینهایتِ تو به بندگان بگویم؟
خداوندا؛
مرا ببخش، زبانم کوتاه است، دستانم یارایِ نوشتنِ این همه خوبی را ندارد، اگر توان داشتم، اگر بزرگیِ تو در فهم میآمد، اگر توانِ درکِ این همه عظمتِ تو را کسی داشت؛
تورا چنان توصیف میکردم که بندگان همگی شوریده شوند و تنها تورا بخوانند و بسرایند و عبادت کنند. کاش توان داشتم که ابتدا خودم این چنین شوریده باشم، سرگشته به درگاهت بیایم و سر از سجده یِ بندگی ات برندارم. کاش آنقدر عاشق باشم که مسائلِ دنیا پیشِ چشمم خار آید.
#خداوندا؛
از من فهم، همین است، بپذیر و این کمترین #راز و نیازم را قبول کن.
الهی؛
از دریا ی عشق قطرهای نصیبمان کن،
همین مقدار برای شوریدگیمان کافی است.
« آمین آمین آمین یا حضرت دوست »
جانا چه گویم شرح فراقت
چشمی و صد نم جانی و صد آه
حافظ جان
حضرت عشق