#صبحی_با_شیخ_عطار
#چهارم_آبان
ای صبح اگر عزیمتِ خنده کنی
حالم چو جمالِ خویش فرخنده کنی
دایم چو تویی همدم عیسی در دم
تا بوکه دل مردهٔ من زنده کنی
#صبحتان_فریبا
#چهارم_آبان
ای صبح اگر عزیمتِ خنده کنی
حالم چو جمالِ خویش فرخنده کنی
دایم چو تویی همدم عیسی در دم
تا بوکه دل مردهٔ من زنده کنی
#صبحتان_فریبا
#صبحی_با_شیخ_عطار
صبح را خنده صواب آید صواب
کو درون سینه دارد آفتاب...
آفتابی هر که را در جان بود
گر بخندد همچو صبح آسان بود
صبح را خنده صواب آید صواب
کو درون سینه دارد آفتاب...
آفتابی هر که را در جان بود
گر بخندد همچو صبح آسان بود
#صبحی_با_عالیجناب_سعدی
هر گل و برگی که هست یاد خدا میکند
بلبل و قمری چه خواند، یاد خداوندگار
برگ درختان سبز، پیش خداوند هوش
هر ورقی دفتریست، معرفت کردگار
روزتان پر از نگاه خدا
هر گل و برگی که هست یاد خدا میکند
بلبل و قمری چه خواند، یاد خداوندگار
برگ درختان سبز، پیش خداوند هوش
هر ورقی دفتریست، معرفت کردگار
روزتان پر از نگاه خدا
۱۷ آبان سالروز درگذشت فضلاله مهتدی "صبحی"
(زاده سال ۱۲۷۶ کاشان -- درگذشته ۱۷ آبان ۱۳۴۱ تهران) داستانسرای معروف و پایهگذار سنت قصهگویی برای کودکان در رادیو
او سالیان درازی را در قفقاز، عشقآباد، بخارا، سمرقند، تاشکند و مرو گذراند و سپس به ایران آمد و پس از پایان جنگ جهانی اول، از راه بادکوبه و استانبول و بیروت به حیفا رفت.
او در بازگشت مدتی در عشق آباد زندگی کرد و سپس در سال ۱۲۹۸ به تهران آمد.
وی در سال ۱۳۱۹ وارد رادیو شده و در آنجا قصه ظهر جمعه را اجرا میکرد که سنت قصهگویی برای کودکان توسط وی در ایران پایهریزی شد.
صادق هدایت نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی درباره مهتدی مطالبی منفی نوشت و او را به سرقت ادبی از آثارش متهم کرده کرد.
آرامگاه وی در گورستان ظهیرالدوله است.
بر سنگ گور او، این عبارات به چشم میخورد:
یا علی، قصهگوی شهر شما،
بشنو از نی چون حکایت میکند، از جداییها شکایت میکند، آرامگاه ابدی شادروان فضلاله مهتدی صبحی، داستانسرای معروف، که در سپیده دم یک روز خزانی، داستان زندگیاش بهپایان رسید.
این عبارت به بیت نخست مثنوی معنوی مولوی اشاره دارد که صبحی همیشه در آغاز داستانهایش در رادیو میخواند.
آثار:
کتاب صبحی (۱۳۱۲–۱۳۴۲)
افسانهها ( دوجلد ۱۳۲۴ و ۱۳۲۵)
داستانهای ملل (۱۳۲۷)
حاج میرزا زلفلی (۱۳۲۶)
افسانههای کهن (۱۳۲۸ و ۱۳۳۱)
دژ هوشربا (۱۳۳۰)
داستانهای دیوان بلخ (۱۳۳۱)
افسانههای باستان ایران و مجار (۱۳۳۲)
افسانههای بوعلی سینا (۱۳۳۳)
پیام پدر (۱۳۳۵)
عمو نوروز (۱۳۳۹)
#فضل_اله_مهتدی #صبحی
(زاده سال ۱۲۷۶ کاشان -- درگذشته ۱۷ آبان ۱۳۴۱ تهران) داستانسرای معروف و پایهگذار سنت قصهگویی برای کودکان در رادیو
او سالیان درازی را در قفقاز، عشقآباد، بخارا، سمرقند، تاشکند و مرو گذراند و سپس به ایران آمد و پس از پایان جنگ جهانی اول، از راه بادکوبه و استانبول و بیروت به حیفا رفت.
او در بازگشت مدتی در عشق آباد زندگی کرد و سپس در سال ۱۲۹۸ به تهران آمد.
وی در سال ۱۳۱۹ وارد رادیو شده و در آنجا قصه ظهر جمعه را اجرا میکرد که سنت قصهگویی برای کودکان توسط وی در ایران پایهریزی شد.
صادق هدایت نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی درباره مهتدی مطالبی منفی نوشت و او را به سرقت ادبی از آثارش متهم کرده کرد.
آرامگاه وی در گورستان ظهیرالدوله است.
بر سنگ گور او، این عبارات به چشم میخورد:
یا علی، قصهگوی شهر شما،
بشنو از نی چون حکایت میکند، از جداییها شکایت میکند، آرامگاه ابدی شادروان فضلاله مهتدی صبحی، داستانسرای معروف، که در سپیده دم یک روز خزانی، داستان زندگیاش بهپایان رسید.
این عبارت به بیت نخست مثنوی معنوی مولوی اشاره دارد که صبحی همیشه در آغاز داستانهایش در رادیو میخواند.
آثار:
کتاب صبحی (۱۳۱۲–۱۳۴۲)
افسانهها ( دوجلد ۱۳۲۴ و ۱۳۲۵)
داستانهای ملل (۱۳۲۷)
حاج میرزا زلفلی (۱۳۲۶)
افسانههای کهن (۱۳۲۸ و ۱۳۳۱)
دژ هوشربا (۱۳۳۰)
داستانهای دیوان بلخ (۱۳۳۱)
افسانههای باستان ایران و مجار (۱۳۳۲)
افسانههای بوعلی سینا (۱۳۳۳)
پیام پدر (۱۳۳۵)
عمو نوروز (۱۳۳۹)
#فضل_اله_مهتدی #صبحی