📎 #شاعران_بزرگ_پارسی_گوی (۷) 📎
#قرن_چهارم و #نیمه_اول_قرن_پنجم هجری
✅ #منجیک
ابوالحسن علی بن محمد منجیک ترمدی از شاعران بزرگ نیمهی دوم قرن چهارم است. وی شاعری #زبان_آور و #سخن_پرداز و #نیکوخیال و #بلیغ و #نکته_دان بود. دیوانش در قرن پنجم و ششم در #ایران #مشهور و مورد استفادهی اهل #ادب و #شعر بود.
منجیک علاوه بر قدرتی که در #مدح و ساختن #قصائد بزرگ #مدحی و #وصفی و #غزل داشت در #هجو نیز #سرآمد شاعران عهد خود شمرده میشد.
چند بیت از او:
ای به دریای عقل کرده شناه
وز بد و نیک روزگار آگاه
چون کنی طبع پاک خویش پلید
چه کنی روی سرخ خویش سیاه
نان فرو زن به آب دیدهی خویش
وز در هیچ سفله شیر مخواه
و
ای خوبتر وز پیکر زیبای ارمنی
ای پاکتر ز قطرهی باران بهمنی
آنجا که موی تو همه برزن به زیر موشک
وآنجا که روی تو همه کشور به روشنی
اندر فرات غرقم تا دیده با من است
و اندر بهار حسنم تا تو بر منی
ار انگبینلبی سخن تلخ مر چراست
ور یاسمینبری تو به دل چون که آهنی
منگر به ماه نورش تیره شود ز رشک
مگذر به باغ، سرو سهیپاک بشکنی
خرم بهار خواند عاشق تو را که تو
لالهرخ و بنفشهخط و یاسمنتنی
ما را جگر به تیر فراق تو خسته گشت
ای صبر! بر فراق بتان نیک جوشنی!
📚 #تاریخ_ادبیات_ایران؛ #ذبیح_الله_صفا؛ جلد اول؛ صفحهی ۱۱۳
#قرن_چهارم و #نیمه_اول_قرن_پنجم هجری
✅ #منجیک
ابوالحسن علی بن محمد منجیک ترمدی از شاعران بزرگ نیمهی دوم قرن چهارم است. وی شاعری #زبان_آور و #سخن_پرداز و #نیکوخیال و #بلیغ و #نکته_دان بود. دیوانش در قرن پنجم و ششم در #ایران #مشهور و مورد استفادهی اهل #ادب و #شعر بود.
منجیک علاوه بر قدرتی که در #مدح و ساختن #قصائد بزرگ #مدحی و #وصفی و #غزل داشت در #هجو نیز #سرآمد شاعران عهد خود شمرده میشد.
چند بیت از او:
ای به دریای عقل کرده شناه
وز بد و نیک روزگار آگاه
چون کنی طبع پاک خویش پلید
چه کنی روی سرخ خویش سیاه
نان فرو زن به آب دیدهی خویش
وز در هیچ سفله شیر مخواه
و
ای خوبتر وز پیکر زیبای ارمنی
ای پاکتر ز قطرهی باران بهمنی
آنجا که موی تو همه برزن به زیر موشک
وآنجا که روی تو همه کشور به روشنی
اندر فرات غرقم تا دیده با من است
و اندر بهار حسنم تا تو بر منی
ار انگبینلبی سخن تلخ مر چراست
ور یاسمینبری تو به دل چون که آهنی
منگر به ماه نورش تیره شود ز رشک
مگذر به باغ، سرو سهیپاک بشکنی
خرم بهار خواند عاشق تو را که تو
لالهرخ و بنفشهخط و یاسمنتنی
ما را جگر به تیر فراق تو خسته گشت
ای صبر! بر فراق بتان نیک جوشنی!
📚 #تاریخ_ادبیات_ایران؛ #ذبیح_الله_صفا؛ جلد اول؛ صفحهی ۱۱۳
📎 #شاعران_بزرگ_پارسی_گوی (۵) 📎
#قرن_چهارم و #نیمه_اول_قرن_پنجم هجری
✅ #ابوشکور_بلخی
او بیتردید از شاعران #بزرگ و #استاد قرن چهارم است. با اینحال نامش را در هیچیک از مآخذ نیاورده و به ذکر #کنیهی او اکتفا کردهاند. از احوال وی در آغاز حیات اطلاعی نداریم و تنها معلوم است که از موطن خود #بلخ به #بخارا #مهاجرت کرده و در آنجا زندگی را به #مداحی امرا و رجال میگذرانیده است.
از #آثار او ابیات پراکندهای در دست است که بعضی از آنها بازماندههای #قصاید اوست. #اثر_مهمش #منظومهای بوده به #بحر_متقارب مرسوم به « #آفرین_نامه » که به سال ۳۳۶ هجری به اتمام رسید. این اثر نشان میدهد که گوینده به #اندرز و #بیان_حِکم و #امثال در شعر خود توجهی خاص میکرد.
شعر بوشکور در آفریننامه #روان و خالی از #صعوبت و #اشکال بوده است. وی علاوه بر آفریننامه دو مثنوی دیگر نیز داشته که از آنها نیز ابیات پراکندهیی در دست داریم. و همچنین بازماندههایی از قصاید و #قطعات و #رباعی نیز موجود است.
این ابیات از آفریننامهی اوست:
خردمند گوید خرد پادشاست
که بر خاص و بر عام فرمانرواست
خرد را تن آدمی لشکر است
همه شهوت و آرزو چاکر است
جهان را به دانش توان یافتن
به دانش بود رشتن و بافتن
و
زدن مرد را چوب بر تار خویش
به از باز گشتن ز گفتار خویش
ز دانا شنیدم که پیمانشکن
زن جافجاف است، بل کم ز زن
و
بدان کوش تا زود دانا شوی
چو دانا شدی زود والا شوی
نه داناتر آنکس که والاتر است
که والاتر آنکس که داناتر است
نبینی به شاهان که بر تختگاه
ز دانندگان باز جویند راه
اگرچه بمانند دیر و دراز
به دانا بودشان همیشه نیاز
نگهبان گنجی تو از دشمنان
و دانش نگهبان تو جاودان
به دانش شود مرد پرهیزکار
چنین گفت آن بخرد هوشیار
که دانش ز تنگی پناه آورد
چو بیراه گردی به راه آورد
📚 #تاریخ_ادبیات_ایران؛ دکتر #ذبیح_الله_صفا؛ جلد اول
#قرن_چهارم و #نیمه_اول_قرن_پنجم هجری
✅ #ابوشکور_بلخی
او بیتردید از شاعران #بزرگ و #استاد قرن چهارم است. با اینحال نامش را در هیچیک از مآخذ نیاورده و به ذکر #کنیهی او اکتفا کردهاند. از احوال وی در آغاز حیات اطلاعی نداریم و تنها معلوم است که از موطن خود #بلخ به #بخارا #مهاجرت کرده و در آنجا زندگی را به #مداحی امرا و رجال میگذرانیده است.
از #آثار او ابیات پراکندهای در دست است که بعضی از آنها بازماندههای #قصاید اوست. #اثر_مهمش #منظومهای بوده به #بحر_متقارب مرسوم به « #آفرین_نامه » که به سال ۳۳۶ هجری به اتمام رسید. این اثر نشان میدهد که گوینده به #اندرز و #بیان_حِکم و #امثال در شعر خود توجهی خاص میکرد.
شعر بوشکور در آفریننامه #روان و خالی از #صعوبت و #اشکال بوده است. وی علاوه بر آفریننامه دو مثنوی دیگر نیز داشته که از آنها نیز ابیات پراکندهیی در دست داریم. و همچنین بازماندههایی از قصاید و #قطعات و #رباعی نیز موجود است.
این ابیات از آفریننامهی اوست:
خردمند گوید خرد پادشاست
که بر خاص و بر عام فرمانرواست
خرد را تن آدمی لشکر است
همه شهوت و آرزو چاکر است
جهان را به دانش توان یافتن
به دانش بود رشتن و بافتن
و
زدن مرد را چوب بر تار خویش
به از باز گشتن ز گفتار خویش
ز دانا شنیدم که پیمانشکن
زن جافجاف است، بل کم ز زن
و
بدان کوش تا زود دانا شوی
چو دانا شدی زود والا شوی
نه داناتر آنکس که والاتر است
که والاتر آنکس که داناتر است
نبینی به شاهان که بر تختگاه
ز دانندگان باز جویند راه
اگرچه بمانند دیر و دراز
به دانا بودشان همیشه نیاز
نگهبان گنجی تو از دشمنان
و دانش نگهبان تو جاودان
به دانش شود مرد پرهیزکار
چنین گفت آن بخرد هوشیار
که دانش ز تنگی پناه آورد
چو بیراه گردی به راه آورد
📚 #تاریخ_ادبیات_ایران؛ دکتر #ذبیح_الله_صفا؛ جلد اول
📎 #شاعران_بزرگ_پارسی_گوی (۳) 📎
#قرن_چهارم و #نیمه_ی_اول_قرن_پنجم هجری
✅ #رابعه_قزداری
#اولین کوکب درخشان که در آسمان #ادبیات_بانوان #عصر_سامانی طلوع نمود رابعهی قزداری بود که #معاصر_رودکی میباشد. دارای طبعی #موزون بوده است، پدرش #عرب، لکن خود او در #ایران #تربیت یافته است. علاوه بر قریحهی شاعری دارای #حسن_صورت و در #فضل و #کمال سرآمد #عصر خود بوده است، به غلامی #بکتاشنام، #عاشق شده بالاخره عشقش از #مجاز به #حقیقت میرسد و وارد در حلقهی #تصوف میگردد و چون در عالم اسلام #معاشقهی یک نفر #زن با #مرد اجنبی #گناهی_بزرگ می باشد بدون تحقیق و تحقق برادرش او را #مقتول میسازد. اشعار زیادی از وی در دسترس #نیست، #دیوانش از بین رفته است. مختصری از ابیات و اشعارش در چندجا ذکر شده منجمله در #مجمع_الفصحا و #تاریخ_ادبیات_ایران تالیف #پروفسور_شبلی_نعمانی و چند جای دیگر. این اشعار چگونگی طبعش را نشان میدهد:
✅ چندبیت از او:
به می ماند اندر عقیقین قدح
سرشکی که در لاله ماوی گرفت
سر نرگس تازه از زر و سیم
نشان سر تاج کسری گرفت
چو رهبان شد اندر لباس کبود
بنفشه مگر دین ترسا گرفت
📚 #تاریخ_ادبیات_ایران؛ جلد اول؛ دکتر #ذبیح_الله_صفا
#قرن_چهارم و #نیمه_ی_اول_قرن_پنجم هجری
✅ #رابعه_قزداری
#اولین کوکب درخشان که در آسمان #ادبیات_بانوان #عصر_سامانی طلوع نمود رابعهی قزداری بود که #معاصر_رودکی میباشد. دارای طبعی #موزون بوده است، پدرش #عرب، لکن خود او در #ایران #تربیت یافته است. علاوه بر قریحهی شاعری دارای #حسن_صورت و در #فضل و #کمال سرآمد #عصر خود بوده است، به غلامی #بکتاشنام، #عاشق شده بالاخره عشقش از #مجاز به #حقیقت میرسد و وارد در حلقهی #تصوف میگردد و چون در عالم اسلام #معاشقهی یک نفر #زن با #مرد اجنبی #گناهی_بزرگ می باشد بدون تحقیق و تحقق برادرش او را #مقتول میسازد. اشعار زیادی از وی در دسترس #نیست، #دیوانش از بین رفته است. مختصری از ابیات و اشعارش در چندجا ذکر شده منجمله در #مجمع_الفصحا و #تاریخ_ادبیات_ایران تالیف #پروفسور_شبلی_نعمانی و چند جای دیگر. این اشعار چگونگی طبعش را نشان میدهد:
✅ چندبیت از او:
به می ماند اندر عقیقین قدح
سرشکی که در لاله ماوی گرفت
سر نرگس تازه از زر و سیم
نشان سر تاج کسری گرفت
چو رهبان شد اندر لباس کبود
بنفشه مگر دین ترسا گرفت
📚 #تاریخ_ادبیات_ایران؛ جلد اول؛ دکتر #ذبیح_الله_صفا
📎 #شاعران_بزرگ_پارسی_گوی (۳) 📎
#قرن_چهارم و #نیمه_ی_اول_قرن_پنجم هجری
✅ #رابعه_قزداری
#اولین کوکب درخشان که در آسمان #ادبیات_بانوان #عصر_سامانی طلوع نمود رابعهی قزداری بود که #معاصر_رودکی میباشد. دارای طبعی #موزون بوده است، پدرش #عرب، لکن خود او در #ایران #تربیت یافته است. علاوه بر قریحهی شاعری دارای #حسن_صورت و در #فضل و #کمال سرآمد #عصر خود بوده است، به غلامی #بکتاشنام، #عاشق شده بالاخره عشقش از #مجاز به #حقیقت میرسد و وارد در حلقهی #تصوف میگردد و چون در عالم اسلام #معاشقهی یک نفر #زن با #مرد اجنبی #گناهی_بزرگ می باشد بدون تحقیق و تحقق برادرش او را #مقتول میسازد. اشعار زیادی از وی در دسترس #نیست، #دیوانش از بین رفته است. مختصری از ابیات و اشعارش در چندجا ذکر شده منجمله در #مجمع_الفصحا و #تاریخ_ادبیات_ایران تالیف #پروفسور_شبلی_نعمانی و چند جای دیگر. این اشعار چگونگی طبعش را نشان میدهد:
✅ چندبیت از او:
به می ماند اندر عقیقین قدح
سرشکی که در لاله ماوی گرفت
سر نرگس تازه از زر و سیم
نشان سر تاج کسری گرفت
چو رهبان شد اندر لباس کبود
بنفشه مگر دین ترسا گرفت
📚 #تاریخ_ادبیات_ایران؛ جلد اول؛ دکتر #ذبیح_الله_صفا
#قرن_چهارم و #نیمه_ی_اول_قرن_پنجم هجری
✅ #رابعه_قزداری
#اولین کوکب درخشان که در آسمان #ادبیات_بانوان #عصر_سامانی طلوع نمود رابعهی قزداری بود که #معاصر_رودکی میباشد. دارای طبعی #موزون بوده است، پدرش #عرب، لکن خود او در #ایران #تربیت یافته است. علاوه بر قریحهی شاعری دارای #حسن_صورت و در #فضل و #کمال سرآمد #عصر خود بوده است، به غلامی #بکتاشنام، #عاشق شده بالاخره عشقش از #مجاز به #حقیقت میرسد و وارد در حلقهی #تصوف میگردد و چون در عالم اسلام #معاشقهی یک نفر #زن با #مرد اجنبی #گناهی_بزرگ می باشد بدون تحقیق و تحقق برادرش او را #مقتول میسازد. اشعار زیادی از وی در دسترس #نیست، #دیوانش از بین رفته است. مختصری از ابیات و اشعارش در چندجا ذکر شده منجمله در #مجمع_الفصحا و #تاریخ_ادبیات_ایران تالیف #پروفسور_شبلی_نعمانی و چند جای دیگر. این اشعار چگونگی طبعش را نشان میدهد:
✅ چندبیت از او:
به می ماند اندر عقیقین قدح
سرشکی که در لاله ماوی گرفت
سر نرگس تازه از زر و سیم
نشان سر تاج کسری گرفت
چو رهبان شد اندر لباس کبود
بنفشه مگر دین ترسا گرفت
📚 #تاریخ_ادبیات_ایران؛ جلد اول؛ دکتر #ذبیح_الله_صفا
#شاعران_بزرگ_پارسی_گوی (۷)
#قرن_چهارم و #نیمه_اول_قرن_پنجم هجری
#منجیک
ابوالحسن علی بن محمد منجیک ترمدی از شاعران بزرگ نیمهی دوم قرن چهارم است. وی شاعری #زبان_آور و #سخن_پرداز و #نیکوخیال و #بلیغ و #نکته_دان بود. دیوانش در قرن پنجم و ششم در #ایران #مشهور و مورد استفادهی اهل #ادب و #شعر بود.
منجیک علاوه بر قدرتی که در #مدح و ساختن #قصائد بزرگ #مدحی و #وصفی و #غزل داشت در #هجو نیز #سرآمد شاعران عهد خود شمرده میشد.
چند بیت از او:
ای به دریای عقل کرده شناه
وز بد و نیک روزگار آگاه
چون کنی طبع پاک خویش پلید
چه کنی روی سرخ خویش سیاه
نان فرو زن به آب دیدهی خویش
وز در هیچ سفله شیر مخواه
و
ای خوبتر وز پیکر زیبای ارمنی
ای پاکتر ز قطرهی باران بهمنی
آنجا که موی تو همه برزن به زیر موشک
وآنجا که روی تو همه کشور به روشنی
اندر فرات غرقم تا دیده با من است
و اندر بهار حسنم تا تو بر منی
ار انگبینلبی سخن تلخ مر چراست
ور یاسمینبری تو به دل چون که آهنی
منگر به ماه نورش تیره شود ز رشک
مگذر به باغ، سرو سهیپاک بشکنی
خرم بهار خواند عاشق تو را که تو
لالهرخ و بنفشهخط و یاسمنتنی
ما را جگر به تیر فراق تو خسته گشت
ای صبر! بر فراق بتان نیک جوشنی!
📚 #تاریخ_ادبیات_ایران؛ #ذبیح_الله_صفا؛ جلد اول؛ صفحهی ۱۱۳
#قرن_چهارم و #نیمه_اول_قرن_پنجم هجری
#منجیک
ابوالحسن علی بن محمد منجیک ترمدی از شاعران بزرگ نیمهی دوم قرن چهارم است. وی شاعری #زبان_آور و #سخن_پرداز و #نیکوخیال و #بلیغ و #نکته_دان بود. دیوانش در قرن پنجم و ششم در #ایران #مشهور و مورد استفادهی اهل #ادب و #شعر بود.
منجیک علاوه بر قدرتی که در #مدح و ساختن #قصائد بزرگ #مدحی و #وصفی و #غزل داشت در #هجو نیز #سرآمد شاعران عهد خود شمرده میشد.
چند بیت از او:
ای به دریای عقل کرده شناه
وز بد و نیک روزگار آگاه
چون کنی طبع پاک خویش پلید
چه کنی روی سرخ خویش سیاه
نان فرو زن به آب دیدهی خویش
وز در هیچ سفله شیر مخواه
و
ای خوبتر وز پیکر زیبای ارمنی
ای پاکتر ز قطرهی باران بهمنی
آنجا که موی تو همه برزن به زیر موشک
وآنجا که روی تو همه کشور به روشنی
اندر فرات غرقم تا دیده با من است
و اندر بهار حسنم تا تو بر منی
ار انگبینلبی سخن تلخ مر چراست
ور یاسمینبری تو به دل چون که آهنی
منگر به ماه نورش تیره شود ز رشک
مگذر به باغ، سرو سهیپاک بشکنی
خرم بهار خواند عاشق تو را که تو
لالهرخ و بنفشهخط و یاسمنتنی
ما را جگر به تیر فراق تو خسته گشت
ای صبر! بر فراق بتان نیک جوشنی!
📚 #تاریخ_ادبیات_ایران؛ #ذبیح_الله_صفا؛ جلد اول؛ صفحهی ۱۱۳