الهه_رفته
@PARVIN_KHAIRBAKHSH
#الهه
#رفته
#آهنگساز_همایون_خرم
ای که رفتی با خود دلی شکسته بردی این چنین به طوفان تن مرا سپردی
ای که مهر باطل زدی به دفتر من
بعد تو نیامد چها که بر سر من
ای خدای عالم چگونه باورم بود
آنکه روزگاری پناه و یاورم بود
سایه اش نماند همیشه بر سر من
زیر لب بخندد به مرگ و پرپر من
رفتی و ندیدی که بی تو شکسته بال و خسته ام
رفتی و ندیدی که بی تو چگونه پر شکسته ام
رفتی و نهادی چه آسان دل مرا به زیر پا
رفتی و خیالت زمانی نمیکند مرا رها
ای به دل آشنا
تا که هستم بیا
وای من اگر نیایی...
آهنگ رفته از جاودانههای استاد خرم در پیش از انقلاب که باوقوع انقلاب فرصت اجرای آن فراهم نشد و بانو الهه آنرا در آمریکا به سال ۱۳۶۳ با تنظیم آندرانیک خواند.
#رفته
#آهنگساز_همایون_خرم
ای که رفتی با خود دلی شکسته بردی این چنین به طوفان تن مرا سپردی
ای که مهر باطل زدی به دفتر من
بعد تو نیامد چها که بر سر من
ای خدای عالم چگونه باورم بود
آنکه روزگاری پناه و یاورم بود
سایه اش نماند همیشه بر سر من
زیر لب بخندد به مرگ و پرپر من
رفتی و ندیدی که بی تو شکسته بال و خسته ام
رفتی و ندیدی که بی تو چگونه پر شکسته ام
رفتی و نهادی چه آسان دل مرا به زیر پا
رفتی و خیالت زمانی نمیکند مرا رها
ای به دل آشنا
تا که هستم بیا
وای من اگر نیایی...
آهنگ رفته از جاودانههای استاد خرم در پیش از انقلاب که باوقوع انقلاب فرصت اجرای آن فراهم نشد و بانو الهه آنرا در آمریکا به سال ۱۳۶۳ با تنظیم آندرانیک خواند.
الهه_رفته
@PARVIN_KHAIRBAKHSH
#الهه
#رفته
#آهنگساز_همایون_خرم 👍 ❤️
ای که رفتی با خود دلی شکسته بردی این چنین به طوفان تن مرا سپردی ای که مهر باطل زدی به دفتر من بعد تو نیامد چها که بر سر من ای خدای عالم چگونه باورم بود آنکه روزگاری پناه و یاورم بود سایه اش نماند همیشه بر سر من زیر لب بخندد به مرگ و پرپر من
رفتیو ندیدی که بی تو شکسته بال و خسته ام رفتیو ندیدی که بی تو چگونه پر شکسته ام رفتیو نهادی چه آسان دل مرا به زیر پا رفتیو خیالت زمانی نمیکند مرا رها ای به دل آشنا تا که هستم بیا وای من اگر نیایی...
شعر : معینی کرمانشاهی
آهنگ رفته از جاودانههای استاد خرم در پیش از انقلاب که باوقوع انقلاب فرصت اجرای آن فراهم نشد و بانو الهه آنرا در آمریکا به سال ۱۳۶۳ با تنظیم آندرانیک خواند
#رفته
#آهنگساز_همایون_خرم 👍 ❤️
ای که رفتی با خود دلی شکسته بردی این چنین به طوفان تن مرا سپردی ای که مهر باطل زدی به دفتر من بعد تو نیامد چها که بر سر من ای خدای عالم چگونه باورم بود آنکه روزگاری پناه و یاورم بود سایه اش نماند همیشه بر سر من زیر لب بخندد به مرگ و پرپر من
رفتیو ندیدی که بی تو شکسته بال و خسته ام رفتیو ندیدی که بی تو چگونه پر شکسته ام رفتیو نهادی چه آسان دل مرا به زیر پا رفتیو خیالت زمانی نمیکند مرا رها ای به دل آشنا تا که هستم بیا وای من اگر نیایی...
شعر : معینی کرمانشاهی
آهنگ رفته از جاودانههای استاد خرم در پیش از انقلاب که باوقوع انقلاب فرصت اجرای آن فراهم نشد و بانو الهه آنرا در آمریکا به سال ۱۳۶۳ با تنظیم آندرانیک خواند