معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.4K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
Bade Khazan
Mohammad Reza Shajarian-NavaYab.Com
«باد خزان»

باد خزان وزان شد ،چهره ی گل نهان شد
طلایه ی لشکر خزان از دو طرف عیان شد
چو ابر بهمن ز چشم من چشمه خون روان شد...


صدا #محمدرضا_شجریان
شعر #ملک_الشعرای_بهار
تنظیم #استادفرامرز_پایور
و #گروه_پایور
مایه #افشاری
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تصنیفِ «خلوت‌ِ خاص» شاهکار «استاد #کیخسرو_پورناظری» سال «هزار و سیصد و پنجاه و نه» (بیش از چهل سال پیش) در آلبوم «#صدای_سخن_عشق» با اجرای «#گروه_تنبور_شمس» و آواز «استاد #شهرام_ناظری» منتشر شد.
این تصنیف در دور ریتمی «سیزده ضربی» ساخته شده که در زمان خود ریتمی ناشناخته در موسیقی ایرانی بوده و اثری بی‌نظیر برای تنبور و یک نوآوری نبوغ‌آمیز از آهنگساز است.

برای «کنسرت افسانه» در شب یلدای برلین،  این اثر یگانه با تنظیم برای سازهای موسیقی دستگاهی، دوباره اجرا شد.

آهنگ: #کیخسرو_پورناظری
تنظیم و کمانچه: #سهراب_پورناظری
آواز: #سحر_بروجردی
سنتور: #مهیار_طریحی
تنبک و کوزه: #شهاب_پارنج
تار و بربط: #علی_قنبری
صدابرداری و میکس: #سیامند_محمدی
....
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا
کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا
ملکی که پریشان شد از شومی شیطان شد
باز آن سلیمان شد تا باد چنین بادا
یاری که دلم خستی در بر رخ ما بستی
غمخواره یاران شد تا باد چنین بادا
هم باده جدا خوردی هم عیش جدا کردی
نک سرده مهمان شد تا باد چنین بادا
زان طلعت شاهانه زان مشعله خانه
هر گوشه چو میدان شد تا باد چنین بادا
زان خشم دروغینش زان شیوه شیرینش
عالم شکرستان شد تا باد چنین بادا
شب رفت صبوح آمد غم رفت فتوح آمد
خورشید درخشان شد تا باد چنین بادا
از دولت محزونان وز همت مجنونان
آن سلسله جنبان شد تا باد چنین بادا

سماع: #گروه_سماع_مستان

#مولانا
@Adabvaavayparsi
بسطامی ، آلبوم رقص آشفته T5
موسیقی ایرانی

#تصنیف حریر مهتاب
خواننده : #ایرج_بسطامی
اجرا در دستگاه #شور
آهنگساز : #حسین_پرنیا
شعر : #علیرضا_اخلاقی
اجرا از #گروه_همایون
#آلبوم رقص آشفته T5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چه نقش باختی ای روزگار رنگ‌آمیز
که این سپید ، سیه گشت و آن سیاه سپید ...

«خروش عشاق»
آواز: محمدرضا #شجریان 🎤
آهنگساز و تنظیم: مجید #درخشانی
شعر: #هوشنگ_ابتهاج
گوشه‌ی قرچه

کنسرت #گروه_شهناز
رویال فستیوال هال لندن / آبان ۱۳۹۰
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«هی دل دل»

با آهنگسازی #مجید_درخشانی
و اجرای #گروه_خورشید
مست شوید -به فریادم رس ای ساقی
تنبور نوازان مستور
تصنیف

#به فریادم رس ای ساقی

#گروه تنبورنوازان مستور
گندم
صدای سخن عشق
تصنیف
#گندم
#استاد : شهرام_ناظری
#آهنگساز:
#استاد : کیخسرو_پور_ناظری
#شعر : مولانا
#آلبوم : مهتاب_رو
#آواز : بیات_اصفهان
#گروه : تنبور_شمس
رها
کانال صدای سخن عشق
#آواز رها
#استاد : شهرام_ناظری
#تنبور : کیخسرو_پورناظری
#آلبوم : حیرانی
#شعر : مولانا
#گروه : تنبور_شمس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حال صورت این چنین
         و حال معنی خود مپرس
روح مست و
      عقل مست و
            خاک مست
                اسرار مست
#غزل_مولانا
#گروه_شمس‌‌ ‌‌
اسرار مست
گروه شمس



ساربانا یک نظر در روی آن زیبا نگار
گر به جانی می‌دهد اینک خریدار آمده‌ست

اسرار مست

#گروه شمس
Kaj Kolaah Khaan
Girls' Choir
#گروه_کر - کج کلاه خان
فراغ
گروه کامکار ها
گفتمش بیا، عاشقم هنوز

خنده کرد و گفت:
در غمت بسوز...

#هوشنگ_ابتهاج
#گروه_کامکارها
کانال تلگرامیsmsu43@
استاد شجریان - مرغ خوشخوان
"مرغ خوشخوان"
در دستگاه شور
آهنگ و آواز: استاد #محمدرضا_شجریان
تنظیم: استاد #مجید_درخشانی
#گروه_شهناز
غزل: حضرت #حافظ

یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه‌ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
این دل غمدیده حالش به شود دل بد مکن
وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور...
کانال تلگرامیsmsu43@
استاد شجریان - مرغ خوشخوان
"مرغ خوشخوان"
در دستگاه شور
آهنگ و آواز: استاد #محمدرضا_شجریان
تنظیم: استاد #مجید_درخشانی
#گروه_شهناز
غزل: حضرت #حافظ

یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه‌ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
این دل غمدیده حالش به شود دل بد مکن
وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور...
شکایت مجنون _ حمیرا
@baritonmosighi
"شکایت مجنون "
شعر: #حافظ
آهنگساز: #اسماعیل_مهرتاش
تنظیم‌کننده: #گروه_سماعی
اجرا: تابستان ۱۳۵۶
(اصل ترانه با صدای #ملوک_ضرابی سال۱۳۱۲ اجرا شده است.)

چه خوش صید دلم کردی
بنازم چشم مستت را
که کس آهوی وحشی را
از این خوش‌تر نمی‌گیرد
خدا را رحمی، ای لیلی
که مجنون سر کویت
در دیگر نمی‌داند، ره دیگر نمی‌گیرد
با عاشقان بی‌دل، تا چند ناز و عشوه
بر بی‌دلان مسکین، تا کی جفا و خواری
از عشقت ای نگارم، در سوز و التهابم
گر حال من بدانی، دانم که رحم آری
من‌ هم به عشقت ای دل پابند و بی‌قرارم
خون شد دلم خدایا، زین صبر و بی‌قراری‌
🌹🎼