معرفی عارفان
1.12K subscribers
32.8K photos
11.8K videos
3.18K files
2.7K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
گویند شیطان بر او وارد شد و گفت تو هم انالحق گفتی
من هم انالحق گفتم
تو مقرب شدی و من رانده شدم علت چیست ؟
منصور گفت
تو انالحق گفتی و من را نگه داشتی
  و منصورهنگامی که من را انداخت، انالحق شد.

حضرت حلاج
☆☆☆



از کوزه‌گری کوزه خریدم باری
آن کوزه سخن گفت ز هر اسراری

شاهی بودم که جام زرینم بود
اکنون شده‌ام کوزه هر خماری



خیام
مرا چشمیست خون افشان-محمدرضاشجریان
@haft_eghlim
مرا چشمیست خون افشان
ز دست آن کمان ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

رقیبان غافل و ما را از آن چشم و جبین هر دم
هزاران گونه پیغام است و حاجب در میان ابرو

تو کافردل نمی‌بندی نقاب زلف و می‌ترسم
که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو


#حافظ
#محمدرضا_شجریان


آواز استاد جان شجریان💠
توکل زیستن را به یک روز باز آوردن است و اندیشه فردا پاک بر انداختن .





سلطان بایزید بسطامی
ولی این بیت سعدی چقدر به حالمون میاد :

عمری دگر بباید بعد از وفات ما را
کاین عمر صرف کردیم اندر امیدواری...
شهود عرفا:

مردان خدا میخواهند همیشه در هر صورتی که حق تجلی کند همراه او باشند.
او همیشه در صوری بر بندگان خود جلوه میکند .لذا این تجلی دایمی ،   عبد همیشه همراه حق است...
همانطور که هیچ گاه عبد عاری از مکان نیست لذا هرجا که باشد خداوند با اوست .این حق همان صورتی ست که در آن تجلی می یابد .
عرفا همیشه در شهود قرب اند.
چون همیشه شاهد  صور در درون و بیرون خودند  و این صور چیزی جز تجلی حق نیست.


فتوحات
#ابن_عربی
چراغ افروز چشم ما نسیم زلف جانان است

مباد این جمع را یا رب غم از باد پریشانی


#حضرت_حافظ
بس حلقـــه زدم بر در و حـــرفی نشنـیدم

من هیچ‌کسم یا که در این خانه کسی نیست


#بیدل_دهلوی
چه جای صبر که گر کوه قاف بود این صبر
ز آفتاب جدایی چو برف گشت فنا
ز دور آدم تا دور اعور دجال
چو جان بنده نبودست جان سپرده تو را

#مولانای_جان
#عشق
#آفتاب
#برف
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نی حدیث راه پر خون می‌کند
قصه‌های عشق مجنون می‌کند


#عشق
#نور
#جان
#مجنون
#قونيه
#مولاناى_جان
چنان گرم باشید در آن طلب
که گرمی طلب شما بر هرکه بزند
آن‌کس بیفتد و با شما یار شود.


#شمس_تبریزی
معیار درویشی بی خویشی است و هر که بی خویش‌ تر درویش‌ تر.

عزیزالدین نسفی
#مثنوی_مولانا
اکنون درخور این می‌باید بود که هیچ امری بر تو سخت نیاید، اگرچه آن امر بر دیگران سخت باشد.
زیرا ابایزید طاقت صحبت من ندارد، (نه) پنج روز و نه یک روز و (نه) هیچ.
مگر کسی که عنایت و میل دل من بدو باشد.

#شمس_تبریزی

معرفت نیست در این قوم خدا را سببی
تا برم گوهر خود را به خریدار دگر

هر دم از درد بنالم که فلک هر ساعت
کندم قصد دل ریش به آزار دگر

بازگویم نه در این واقعه حافظ تنهاست
غرقه گشتند در این بادیه بسیار دگر


#حافظ
بدو گویم به جان تو
که بی‌تو ای حیات جان

نه شادم می‌کند عشرت
نه مستم می‌کند صهبا


#مولانا
هزار گونه بلنگم به هر رهم که برند
رهی که آن به سوی تو است ترک تاز کنم

اگر به دست من آید چو خضر آب حیات
ز خاک کوی تو آن آب را طراز کنم

#حضرت_مولانا
ز خارخار غم تو چو خارچین گردم
ز نرگس و گل صدبرگ احتراز کنم

ز آفتاب و ز مهتاب بگذرد نورم
چو روی خود به شهنشاه دلنواز کنم

چو پر و بال برآرم ز شوق چون بهرام
به مسجد فلک هفتمین نماز کنم


#حضرت_مولانا
Earth
Brian Crain
آن دم که با تو باشم، محنت و غم سر آید

•رهی معیری
محبوب من!
عاشقی تعطیلی ندارد
و تا دنیا دنیاست،
عاشق عاشق است
و شما محبوب من‌اید
و غریب کسی است که محبوبی ندارد...

محمد صالح علا
ای چیده سنبل تر در باغ دسته بسته
و افکنده شاخ ریحان بر لاله دسته دسته

ریحان مشک بیزت آب بنفشه برده
یاقوت قند ریزت نرخ شکر شکسته

اکنون که در کمندم فرصت شمر که دیگر
مشکل بدامت افتد صیدی ز قید جسته

گر پسته با دهانت نسبت کند دهانرا
برخیز و مشت پر کن بشکن دهان پسته

خواجوی کرمانی