دلم از تو چون برنجد که به وهم درنگنجد
که جواب تلخ گویی تو بدین شکردهانی
دل عارفان ببردند و قرار پارسایان
همه شاهدان به صورت تو به صورت و معانی
نه خلاف عهد کردم که حدیث جز تو گفتم
همه بر سر زبانند و تو در میان جانی
مده ای رفیق پندم که نظر بر او فکندم
تو میان ما ندانی که چه میرود نهانی
دل دردمند سعدی ز محبت تو خون شد
نه به وصل میرسانی نه به قتل میرهانی
#سعدی_جان
که جواب تلخ گویی تو بدین شکردهانی
دل عارفان ببردند و قرار پارسایان
همه شاهدان به صورت تو به صورت و معانی
نه خلاف عهد کردم که حدیث جز تو گفتم
همه بر سر زبانند و تو در میان جانی
مده ای رفیق پندم که نظر بر او فکندم
تو میان ما ندانی که چه میرود نهانی
دل دردمند سعدی ز محبت تو خون شد
نه به وصل میرسانی نه به قتل میرهانی
#سعدی_جان
نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
در دل غم تو کنم خزینه
گر یک دل و گر هزار دارم
این خسته دلم چو موی باریک
از زلف تو یادگار دارم
من کانده تو کشیده باشم
اندوه زمانه خوار دارم
در آب دو دیده از تو غرقم
و امید لب و کنار دارم
دل بردی و تن زدی همین بود
من با تو بسی شمار دارم
دشنام همیدهی به سعدی
من با دو لب تو کار دارم
غزل شماره ۳۹۰ #سعدی جان
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
در دل غم تو کنم خزینه
گر یک دل و گر هزار دارم
این خسته دلم چو موی باریک
از زلف تو یادگار دارم
من کانده تو کشیده باشم
اندوه زمانه خوار دارم
در آب دو دیده از تو غرقم
و امید لب و کنار دارم
دل بردی و تن زدی همین بود
من با تو بسی شمار دارم
دشنام همیدهی به سعدی
من با دو لب تو کار دارم
غزل شماره ۳۹۰ #سعدی جان
نگارین روی و شیرین خوی و عنبربوی و سیمین تن
چه خوش بودی در آغوشم اگر یارای آنستی
تو گویی در همه عمرم میسر گردد این دولت
که کام از عمر برگیرم و گر خود یک زمانستی
#سعدی_جان
چه خوش بودی در آغوشم اگر یارای آنستی
تو گویی در همه عمرم میسر گردد این دولت
که کام از عمر برگیرم و گر خود یک زمانستی
#سعدی_جان
ای نفس خرم باد صبا
از بر یار آمدهای مرحبا
قافله شب چه شنیدی ز صبح
مرغ سلیمان چه خبر از سبا?!
#سعدی_جان
از بر یار آمدهای مرحبا
قافله شب چه شنیدی ز صبح
مرغ سلیمان چه خبر از سبا?!
#سعدی_جان
با زندهدلان نشین و صادق نفسان
حق دشمن خود مکن به تعظیم کسان
خواهی که بَر از مُلک سلیمان بخوری
آزار به اندرون موری مرسان
#سعدی_جان
حق دشمن خود مکن به تعظیم کسان
خواهی که بَر از مُلک سلیمان بخوری
آزار به اندرون موری مرسان
#سعدی_جان
ز اندازه بیرون تشنهام ساقی بیار آن آب را
اول مرا سیراب کن، وان گه بده اصحاب را
من نیز چشم از خواب خوش
بر مینکردم پیش ازین
روز فراق دوســـــــــــــتان،
شــــــبخوش بگفتم خواب را
هر پارسا را کان صنم در پیش مسجد بگذرد
چشــمش بر ابرو افکنَد، باطل کند محراب را
#سعدی_جان
اول مرا سیراب کن، وان گه بده اصحاب را
من نیز چشم از خواب خوش
بر مینکردم پیش ازین
روز فراق دوســـــــــــــتان،
شــــــبخوش بگفتم خواب را
هر پارسا را کان صنم در پیش مسجد بگذرد
چشــمش بر ابرو افکنَد، باطل کند محراب را
#سعدی_جان
تنڪَـچشمان
نظر به میوه ڪـنند
ما تماشاڪنان بستانیم...
تو به سیماے شخص مینڪَرے
ما در آثار صنع حیرانیم...!!
#سعدی جان
نظر به میوه ڪـنند
ما تماشاڪنان بستانیم...
تو به سیماے شخص مینڪَرے
ما در آثار صنع حیرانیم...!!
#سعدی جان
بداهه نوازی شورانگیز
حسین علیزاده
بسیار در دل آمد از اندیشهها و رفت
نقشی که آن نمیرود از دل نشان توست...
#سعدی ِجان
بداههنوازی شورانگیز
حسین علیزاده
نقشی که آن نمیرود از دل نشان توست...
#سعدی ِجان
بداههنوازی شورانگیز
حسین علیزاده
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سعدیا
مرد نکو نام نمیرد هرگز !
اردیبهشت زیبا هر سال با نام و یاد سعدی بزرگ از راه میرسد.
غزل در خانوادههای ایرانی با نام حافظ یاد میشود. اهل عرفان و تَصوّف دل در گروِ مولانا جلالالدین بلخی و عطار نیشابوری دارند.
ولی سعدی کمتر با غزل یاد میشود.
بوستان و گلستانش پیوسته در یادهاست و قبل از ایجاد آموزش و پرورشِ نوین در ایران، در مکتب خانههای سنتی تدریس میشده و از این طریق در فرهنگِ شهروندان ایرانی رخنه دارد و هماکنون هم کتبِ ادبیات با مَطلع #گلستان_سعدی افتتاح میشود.
برای غزل دوباره باید به کوچه سعدی سر زد. سعدی شاعری دستیافتنی است. در عین جایگاه و منزلت فرهنگی و معرفتی که دارد از جنس مردم کوچه و بازار است. هر جوان، میانسال و پیری در غزلیات سعدی وصف حال خود را مییابد و هر بیتش یک حس درونی و زیبای انسانی را واگویه میکند.
غزل سعدی با موسیقی عجین است و موسیقی از واژه به واژهاش نواخته میشود و سپاسگزارم، استاد شجریان و همایونِ عزیز که با نوای داوودی خود، سعدی و غزلیات سعدی را به ما بازشناساندید ...
طلوع اردیبهشت قشنگ و
روز بزرگداشت #سعدیِ جان
گرامی باد
مرد نکو نام نمیرد هرگز !
اردیبهشت زیبا هر سال با نام و یاد سعدی بزرگ از راه میرسد.
غزل در خانوادههای ایرانی با نام حافظ یاد میشود. اهل عرفان و تَصوّف دل در گروِ مولانا جلالالدین بلخی و عطار نیشابوری دارند.
ولی سعدی کمتر با غزل یاد میشود.
بوستان و گلستانش پیوسته در یادهاست و قبل از ایجاد آموزش و پرورشِ نوین در ایران، در مکتب خانههای سنتی تدریس میشده و از این طریق در فرهنگِ شهروندان ایرانی رخنه دارد و هماکنون هم کتبِ ادبیات با مَطلع #گلستان_سعدی افتتاح میشود.
برای غزل دوباره باید به کوچه سعدی سر زد. سعدی شاعری دستیافتنی است. در عین جایگاه و منزلت فرهنگی و معرفتی که دارد از جنس مردم کوچه و بازار است. هر جوان، میانسال و پیری در غزلیات سعدی وصف حال خود را مییابد و هر بیتش یک حس درونی و زیبای انسانی را واگویه میکند.
غزل سعدی با موسیقی عجین است و موسیقی از واژه به واژهاش نواخته میشود و سپاسگزارم، استاد شجریان و همایونِ عزیز که با نوای داوودی خود، سعدی و غزلیات سعدی را به ما بازشناساندید ...
طلوع اردیبهشت قشنگ و
روز بزرگداشت #سعدیِ جان
گرامی باد
یک دم آخر حجاب یک سو نه
تا برآساید آرزومندی
همچنان پیر نیست مادر دهر
که بیاورد چون تو فرزندی
ریش فرهاد بهترک میبود
گر نه شیرین نمک پراکندی
کاشکی خاک بودمی در راه
تا مگر سایه بر من افکندی
چه کند بندهای که از دل و جان
نکند خدمت خداوندی
سعدیا دور نیک نامی رفت
نوبت عاشقیست یک چندی...
#سعدی_جان
تا برآساید آرزومندی
همچنان پیر نیست مادر دهر
که بیاورد چون تو فرزندی
ریش فرهاد بهترک میبود
گر نه شیرین نمک پراکندی
کاشکی خاک بودمی در راه
تا مگر سایه بر من افکندی
چه کند بندهای که از دل و جان
نکند خدمت خداوندی
سعدیا دور نیک نامی رفت
نوبت عاشقیست یک چندی...
#سعدی_جان