This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در کوی خرابات، کسی را که نیاز است
هشیاری و مستیش همه عین نماز است
اسرار خرابات به جز مست نداند
هشیار چه داند که درین کوی چه راز است
#جناب_عراقی
من چه دانم که چرا از تو جدا افتادم؟
نیک نزدیک بدم، دور چرا افتادم؟
جرمم این دان که ز جان دوستترت میدارم
از پی دوستی تو به بلا افتادم
#جناب_عراقی
نیک نزدیک بدم، دور چرا افتادم؟
جرمم این دان که ز جان دوستترت میدارم
از پی دوستی تو به بلا افتادم
#جناب_عراقی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باغی است جهان، ز عکس رویت
خرم دل آن که در تماشاست
در باغ همه رخ تو بیند
از هر ورق گل، آن که بیناست
#جناب_عراقی
جز دیدن روی تو مرا رای دگر نیست
جز وصل توام هیچ تمنای دگر نیست
هستند تو را جمله جهان واله و شیدا
لیکن چو منت واله و شیدای دگر نیست
#جناب_عراقی
جز وصل توام هیچ تمنای دگر نیست
هستند تو را جمله جهان واله و شیدا
لیکن چو منت واله و شیدای دگر نیست
#جناب_عراقی
دل در گره زلف تو بستیم دگربار
در دام سر زلف تو شستیم دگربار
از نرگس مخمور تو مخمور بماندیم
وز جام می لعل تو مستیم دگربار
از بادهٔ عشق تو یکی جرعه چشیدیم
صد توبه به یک جرعه شکستیم دگربار
ما قبلهٔ خود روی چو خورشید تو کردیم
هیهات! که خورشید پرستیم دگربار
دل در گره زلف تو بستیم و برآنیم
جویای سر زلف چو شستیم دگربار
کان جان که نسیم سر زلف تو به ما داد
هم با سر زلف تو فرستیم دگربار
از پیشگه وصل چو برخاست عراقی
با تو دمکی خوش بنشستیم دگربار
#جناب_عراقی
در دام سر زلف تو شستیم دگربار
از نرگس مخمور تو مخمور بماندیم
وز جام می لعل تو مستیم دگربار
از بادهٔ عشق تو یکی جرعه چشیدیم
صد توبه به یک جرعه شکستیم دگربار
ما قبلهٔ خود روی چو خورشید تو کردیم
هیهات! که خورشید پرستیم دگربار
دل در گره زلف تو بستیم و برآنیم
جویای سر زلف چو شستیم دگربار
کان جان که نسیم سر زلف تو به ما داد
هم با سر زلف تو فرستیم دگربار
از پیشگه وصل چو برخاست عراقی
با تو دمکی خوش بنشستیم دگربار
#جناب_عراقی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای که از لطف سراسر جانی
جان چه باشد؟ که تو صد چندانی ؟
همه خوبان به تو آراستهاند
کهربایی؟ گهری؟ مرجانی؟
مهر هر روز دمی در بندهات
سحری؟ صبحدمی؟ خندانی؟
همه در بزم ملوکت خوانند
قصهای؟ مثنویی؟ دیوانی؟
#جناب_عراقی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بر در یار من سحر مست و خراب میروم
جام طرب کشیدهام، زآن به شتاب میروم
ساغری از می لبش دوش سؤال کردهام
وقت سحر به کوی او بهر جواب میروم
نیست مرا ز خود خبر، بیش ازین که در جهان
مست و خراب آمدم، مست و خراب میروم
#جناب_عراقی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دل من، چون به عشق مایل شد
عشق در گردنش حمایل شد
چون دل و عشق متفق گشتند
دل من عشق گشت و او دل شد
گاه بر رست چون نبات از گل
از دلم عشق و گاه نازل شد
روی بنمود و دل ببرد و نشست
کار من در فراق مشکل شد
من نمیدانم این بلا، دل را
از چه افتاده وز چه حاصل شد؟
ای عراقی، مکن شکایت دل
این بس او را که عشق منزل شد
#جناب_عراقی
جز دیدن روی تو مرا رای دگر نیست
جز وصل توام هیچ تمنای دگر نیست
هستند تو را جمله جهان واله و شیدا
لیکن چو منت واله و شیدای دگر نیست
#جناب_عراقی
جز وصل توام هیچ تمنای دگر نیست
هستند تو را جمله جهان واله و شیدا
لیکن چو منت واله و شیدای دگر نیست
#جناب_عراقی