معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.2K photos
12.4K videos
3.22K files
2.77K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
دلبرا ، عمریست ،

تا من ، دوست می‌دارم تُرا ،




در غمت می‌سوزم و ،

گفتن ، نمی‌یارَم تُرا ،


#نمی‌یارَم = نمی‌توانم

#گفتن نمی‌یارَم ترا = نمی‌توانم به تو بگویم - یارایِ گفتن به تو را ندارم





یک زمان ، از پای ننشینم ،

به جُست و جویِ تو ،



یا ، کنم سر را فدایت ،

یا ، به دست آرَم ترا ،





#امیر_خسرو_دهلوی
معرفی عارفان
‍ دکتر #افشین_یداللهی (زادهٔ ۲۱ دی ۱۳۴۷ در اصفهان – درگذشتهٔ ۲۵ اسفند ۱۳۹۵) ترانه‌سرا و پزشک متخصص اعصاب و روان اهل ایران بود. دکتر یداللهی چندین سال بود که اداره انجمنی به نام خانه ترانه را برعهده داشت. خانه ترانه با همکاری ترانه‌سرایان مطرح همان روزها در…
‍ 〇🍂
🍂

🎼●آهنگ: «چه کردی»

🎙●خواننده: #امین_بانی | #فرناز_ملکی

○●ترانه‌: #افشین_یداللهی | ○●آهنگ: #امیر_توسلی

○●برگردان به انگلیسی: #فخری_موسوی


تو با قلب ویرانه‌ی من چه کردی؟
ببین عشقِ دیوانه‌ی من چه کردی!
در ابریشم عادت آسوده بودم،
تو با بال پروانه‌ی من چه کردی؟
مرا خسته کردی و خود خسته رفتی
سفرکرده با خانه‌ی من چه کردی؟
جهان من از گریه‌ات خیس باران،
تو با سقف کاشانه‌ی من چه کردی؟

With ruined heart of me,
What did you do?
O look!
The crazy love of me,
What did you do?
Comfortable at silk of hobby, me
With wing of my butterfly,
What did you do?
Tired, made me
Then yourself went, tired
You, the traveled!
With my home
What did you do?
Out of your tear drops
Weted, world of me
With my roof of home
What did you do...?
غارتِ عشقت رسید ، رَختِ دل از ما ، بِبُرد ،

فتنه ، به کین سر کشید ،،، شحنه ، به خون پی فشرد ،




جان که به دنبالِ تُست ، چند عنانش کشیم؟ ،

چون ز پِی‌‌اَت رفتنی‌ست ،،، هم ، به تو باید سپرد ،




عشق ، اگر ذره‌ای‌ست ، سهل نباید گرفت ،

آتش ، اگر شعله‌ای‌ست ، خرد نباید شمرد ،





#امیر_خسرو_دهلوی
به چه کار آیدم آن دل که نه در کار تو آید؟
گل در آن دیده هزاران که نه بر خار تو آید

آنچه من دیدم از آن غمزه بی مهر تو، یارب
پیش آن نرگس خونریز جگر خوار تو آید

کشت بیماری شبهام سزا این بود آن را
که بسان من بدروز گرفتار تو آید

گریه ها در ته دیوار تو ریزم که گر افتد
بر من افتد نه که غیری ته دیوار تو آید

منت سنگ زنان بر سر و بر دیده عاشق
با چنان کوکبه گر بر سر بازار تو آید

جان که بگریخت به تلخی فراق تو مرانش
که به در یوزه لبهای شکر بار تو آید

نیست افسوسی، اگر چرخ بسوزد همه دلها
سر به سر سوخته است آنچه نه در کار تو آید

نیست غم، گر به شکنجه رودم جان به جز آنم
کین ملامت به سر طره طرار تو آید

جان خراش است سخنهای خراشیده خسرو
ما نخواهیم که این مرغ به گلزار تو آید

#امیر_خسرو_دهلوی
همه روز گرد کویت همه شب بر آستانت
غرضی جز این ندارم که نظر کنم به رویت

#امیر_خسرو_دهلوی
عید بگشاد دری را که‌ مه روزه ببست
فرّخ آن‌ کس‌که زند دست در آن حلقهٔ در

#امیر_معزی
من از خدا به عشق نگاهت بریده ام
از بس که وصف دلبری ات را شنیده ام

#امیر_نقدی_لنگرودی
خَمِ زلفِ تو ، که زنجیرِ جنون می‌خوانند ،

ای خوش آن طایفه ،،، کاین سلسله ، می‌جنبانند ،





جانِ عاشق ، چو برون رفت ،،، نخوانندش باز ،

زانکه در دل ، دگری هست ،،، که جانش خوانند ،





#امیر_خسرو_دهلوی
«اَلا یا ایهُّا السّاقْی اَدِرْ کَاسَاً»... عنایت کن
که قلب بی وفایش را به دست عشق بسپارد

#امیر_نقدی_لنگرودی