معرفی عارفان
1.25K subscribers
35.6K photos
13.2K videos
3.25K files
2.82K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
برای آنکه کمی، حتی شده کمی زندگی کرد، دو تولد لازم است. تولد جسم و سپس تولد روح. هر دو تولد مانند کنده شدن هستند. تولد اول بدن را به این دنیا می‌افکند و تولد دوم روح را به آسمان می‌فرستد ...
تولد دوم من زمانی بود که تو را دیدم ...

کتاب: فراتر از بودن
#کریستین_بوبن
احتمال این‌که بتوان در لحظه‌هایی درخشان، خدا را در چهره‌ی کسی دید، کم نیست.


#کریستین_بوبن
#تصویری_از_من_کنار_رادیاتور
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☆☆☆

همدلی بدین معناست که هر آنچه دیگری حس می‌کند، به سرعت در درون خود احساس کنیم؛ با این اطمینان که به خطا نرفته‌ایم.
این احساس به گونه‌ای است که
تصور می‌کنیم دلمان را از سینه‌ی خود در آورده و در سینه‌ی آن دیگری جا نهاده‌ایم!

#خورشید_درون‌تاب
#کریستین_بوبن
خوشبختی یک نت موسیقی مجزا و منفک نیست، شادی دو نت موسیقی است که هریک به‌ سویِ دیگری پر می‌کشند. بدبختی زمانی است که صدای ناهنجاری به‌ گوش می‌رسد چون نت شما با نت طرف مقابل، هماهنگ نیست.

بدترین نوع جدایی بین آدم‌ها، همین است، چیزِ دیگری نیست، تفاوت ضرباهنگ آن‌ها.

#کریستین_بوبن



‌‌‎
.
من خدا را در قمقمه آب یافته‌ام؛
‏در عطر یک گل
‏در خلوص برخی کتاب‌ها
و حتی نزد بی‌دینان؛
اما تقریباً هیچگاه
وی را نزد آنانی که کارشان مدام
سخن گفتن از اوست ، نیافته‌ام.

#کریستین_بوبن
برای آن که بتوان کمی، حتی شده کمی زندگی کرد، باید دوبار متولد شویم.
ابتدا تولد جسم‌مان است و سپس تولد روح‌مان.
هر دو تولد، مانند کنده‌شدن می‌مانند.
تولد اول، بدن را به این دنیا می‌کشاند، و تولد دوم، روح را به آسمان پرواز می‌دهد.
تولد دوم من زمانی بود که تو را ملاقات کردم...


#کریستین_بوبن
"دیدن چهره‌ای راستین، دیدن کسی است که چیزی عظیم‌تر از خویشتن را دیده است. امروزه این اتفاق به‌ندرت روی می‌دهد، چراکه در زمانه عسرت به سر می‌بریم که در آن، بازشناختن چیزی عظیم‌تر از خویشتن غریب می‌نماید. از این روی گلها را این همه دوست می‌دارم، زیرا بی‌درنگ با من از چیزی جز خویشتن سخن می‌گویند: از نور، از مرگ، از رنگ و غیره. و پرندگان را نیز دوست می‌دارم، چون با من از بهار و آسمانی که تیرگی می‌گیرد، سخن می‌گویند."


#کریستین_بوبن
#نور_جهان
رنج را دوست ندارم، هرگز دوست نخواهم داشت،
اما باید قبول کنم که آموزگار خوبی است. ‏
📗 #دیوانه_وار
#کریستین_بوبن
اگر برای من فرزانگی وجود داشته باشد،
عبارت است از ؛
هنر حضور کامل داشتن،
با توجهی بی‌اندازه و پایدار.

از همین روست که کودکان مرا مسحور می‌سازند، به سبب استعداد خویش در حضور کامل داشتن....


#کریستین_بوبن
هرچه به «نور» نزدیک‌تر می‌‌شویم
سایه‌های درونمان را بیشتر می‌شناسیم.

#کریستین_بوبن
برای از دست دادن چیزی،
نخست باید صاحب آن بود.

ما در این زندگی صاحب چیزی نیستیم،
بنابراین هیچ وقت چیزی را از دست نمی‌دهیم.

در این زندگی فقط باید آواز خواند، باید با غبار روان های عاشقمان از ته گلو، از ته دل، از ته مغز، از ته روح، آواز بخوانیم…

#کریستین_بوبن
.
بهشت همان جایی‌ست که در آن حضور کامل داریم و می‌دانیم کسی ما را نخواهد میرانْد،
جایی که در آن دلی گشاده به‌سان آسمان داریم که هیچ‌کس آن را به آتش نخواهد کشید.


#کریستین_بوبن
.
من در تو گریزان شدم از فتنهٔ خویش
من آن توام، مرا به من باز مده…

#مولانا

کسی را دوست داشتن بدین معناست که روحش را از او بگیری و به او در ازای همین رُبایش بیاموزی روحش تا چه حد بزرگ، زوال‌ناپذیر و روشن است.
همه‌ٔ ما از همین رنج می‌بریم؛
عشقْ روح ما را به اندازه‌ٔ کافی ندزدیده است…
از نیروهایی رنج می‌بریم که درونمان محبوس مانده‌اند، نیروهایی که هیچ‌کس قادر به غارتشان نیست تا آن‌ها را بر ما کشف کند.

دوست داشتن کسی، باخبرکردنِ او از روح خودش...
روح او چقدر بزرگ است، و تمام‌ناشدنی و روشن.

ما همه از این رنج می‌بَریم؛
که به اندازه‌ٔ کافی ربوده نشده‌ایم.
ما از نیروهایی که درون ماست رنج می‌بَریم و هیچکس نمی‌توانَد ما را از این نیرو رها کند برای آنکه آن را به خودِ ما نشان دهد.

سرمست از این عشقم که مرا به سوی او می‌کشاند، مانندِ عشقی که تمام گل‌های نامِ مرا می‌چیند. مست عشقی هستم که مرا به گهواره‌ٔ کودکی می‌کشاند.

#کریستین‌_بوبن


مبارک آن دمی کآیی مرا گویی ز یکتایی
من آنِ تو، تو آنِ من، چرا غمگین و پردردی؟

#مولانا
.

شاید زندگی معنوی چیزی جز زندگی مادی نیست که با مراقبت، آرامش و کمال انجام می‌پذیرد: آن‌گاه که نانوا کار طبخ نان را در کمال دقت انجام می‌دهد، خدا در نانوایی حضور دارد.

#کریستین_بوبن
نوشته‌ها که تویی نانوشته‌ها که تویی

غزل معرکه‌ای است:

چگونه بال زنم تا به ناکجا که تویی
بلند می‌پرم اما، نه آن هوا که تویی

تمام طول خط از نقطۀ که پر شده است؟
از ابتدا که تویی تا به انتها که تویی

ضمیر‌‌ها بَدَلِ اسم اعظم‌اند همه
از او و ما که منم تا من و شما که تویی

تویی جواب سؤال قدیم بود و نبود
چنانچه پاسخ هر چون و هر چرا که تویی

به رغم خار مغیلان نه مرد نیم‌رهم
از این سفر همه پایان آن خوشا که تویی

طنین غلغله در روزگار می‌فکنم
اگر صدا برسانم به آن صدا که تویی

ر‌ها ز چون و چرا و برون از این من و ما
کسی نشسته در آن سوی ماجرا که تویی

نهادم آینه‌ای پیش روی آینه‌ات
جهان پر از تو و من شد پر از خدا که تویی

تمام شعر مرا هم ز عشق دم زده‌ای
نوشته‌‌ها که تویی نانوشته‌‌ها که تویی

(حسین منزوی)

این غزل برای خدا سروده شده است. و آنجا که می‌گوید «کسی نشسته در آن سوی ماجرا که تویی» و می‌گوید «نوشته‌ها که تویی نانوشته‌ها که تویی» یعنی من از رهگذر توجه عاشقانه به هر چیز و به هر کس، از رهگذر آنچه می‌نویسم و آنچه هنوز ننوشته‌ام، تو را خوانده‌ام. تو را خواسته‌ام. یعنی اگر چه شعرهای من مخاطب خاص انسانی دارد، اما «خیلی فراتر» از آدمی است. چنانکه کریستین بوبن می‌نویسد:

«وقتی می‌نویسیم برای که می‌نویسیم؟ نمی‌دانم. فکر می‌کنم دانستنش غیرممکن باشد. این که برای که می‌نویسیم، خود به خود در کلمات‌مان جاری است. درست مثل روز که بعد از شب می‌آید؛ مثل تب و تابی که در نهایت سکوت هست. کلمات به سوی ما می‌آیند تا آن‌ها را در دستان آرام خود بگیریم، و فراتر از خودشان ببریم برای نمی‌دانم چه کسی. «برای شما می‌نویسم» یعنی: برای خیلی فراتر از شما می‌نویسم، ولی «خیلی فراتر» از طریق شماست که ممکن می‌شود.»

#زندگی_گذران
#کریستین_بوبن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خوشحالم که به حرفم گوش نمی کنی، این رفتارت را می پسندم، نشانه ی خوبی است، خوب بزرگت کرده ایم،
کوچولو، به تو یاد داده ایم که فقط حرفهای دلت را گوش کنی و بس.
راه درست برای بچه ها، هیچ وقت راه پدر و مادرشان نیست، هیچ وقت...


#کریستین_بوبن
#دیوانه_وار
در این زندگی ازهمه چیز می توان چشم پوشید. چشم پوشیدن، فریبنده ترین طریقِ از دست دادن است، همه چیزمگر یک چیز.

آنچه می خواهم به شما بگویم، گفته ی مادربزرگم است..

زنی بود روستایی، تنها زن باسواد دهکده اش. درتمام عمر بدبختی به سرش باریده بود. یک روز ازاو پرسیدم مامان بزرگ چه چیزی در زندگی از همه مهم تر است؟ جوابش را فراموش نکرده ام؛ فقط یک چیز در زندگی به حساب می آید آن نشاط است. هیچ وقت اجازه نده کسی آن را از تو بگیرد.

📕 دیوانه وار
#کریستین_بوبن
از کسانی که دوستشان می‌دارم جز این نمی‌خواهم که رها از من باشند و درباره‌ی آنچه می‌کنند یا آنچه نمی‌کنند، هرگز به من توضیح ندهند و البته از من نیز هرگز چنین چیزی نخواهند. عشق جز با آزادی هم‌پا نمی‌شود. آزادی جز با عشق هم‌پا نمی‌شود.

#کریستین بوبن
فرسودگی
زندگی همچون موسیقی!.....

«من زندگی‌ای را خواسته‌ام
که کسی نتواند آن را خلاصه کند.....

زندگی‌ای همچون موسیقی
نه همچون سنگ مرمر یا کاغذ.»

#کریستین_بوبن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

اگر افسردگی قابل دیدن بود ...

می‌دانی افسردگی یعنی چه؟
تا به حال کسوف دیده‌ای؟
خب، این هم مثل همان است؛ ماه جلوی قلب می‌آید و قلب‌ دیگر نوری از خودش نمی‌پراکند. روز روشن تبدیل به شب تاریک می‌شود.


#دیوانه‌وار
#کریستین_بوبن

😔