💠روزی نوارکاستی از آثار اساتید #غلامحسین_سمندری و #محمدابراهیم_شریفزاده به دست #مهدی_اخوانثالث میرسد و وی را تحتتأثیر قرار میدهد به گونهای که مشتاق دیدار استاد سمندری میشود. سرانجام در مجلسی او را میبیند و زمانی که استاد دوتار به دست میگیرد، اخوان به گریه میافتد و شعر معروف «خون پاش و نغمهریز...» را در توصیف نوای دوتار استاد سمندری و آواز استاد شریفزاده میسراید.
ابیاتی از این شعر زیبا:
قربان زخمههای تو خونپاش و نغمهریز
«سبزپری» است اینکه زنی، یا «شتر خُجو»؟
تو با دو سیم محشر کبری بپا کنی
شش تار خویش من شکنم، یا نه؟ هان بگو!
استاد بینظیر «حسین سمندری»
پر از کدام چشمه و دریا کنی سَبُو؟
«سرحدی» عجیب تو «فریاد» قرنهاست
در آن دو تار گشته نهان، گرم هایوهو
ساز عزیز خویش شنیدم فروختی
کارزانتری از آن بخری، بر فلک تفو!
آقا «شریفزاده» که همراه ساز بود
بودش صدا مناسب و اشعار هم نکو
آقای شهر و این همه خوش ذوق و اهل دل
لطفی کن و سلام مرا عرض کن به او...
اخوان ثالث
ابیاتی از این شعر زیبا:
قربان زخمههای تو خونپاش و نغمهریز
«سبزپری» است اینکه زنی، یا «شتر خُجو»؟
تو با دو سیم محشر کبری بپا کنی
شش تار خویش من شکنم، یا نه؟ هان بگو!
استاد بینظیر «حسین سمندری»
پر از کدام چشمه و دریا کنی سَبُو؟
«سرحدی» عجیب تو «فریاد» قرنهاست
در آن دو تار گشته نهان، گرم هایوهو
ساز عزیز خویش شنیدم فروختی
کارزانتری از آن بخری، بر فلک تفو!
آقا «شریفزاده» که همراه ساز بود
بودش صدا مناسب و اشعار هم نکو
آقای شهر و این همه خوش ذوق و اهل دل
لطفی کن و سلام مرا عرض کن به او...
اخوان ثالث