معرفی عارفان
1.25K subscribers
35.6K photos
13.2K videos
3.25K files
2.82K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
به فراخور بیست و یکم آبان‌ماه، زادروز #نیما_یوشیج شاعر معاصر ایرانی و پدر شعر نوی فارسی

#علی_اسفندیاری ، مردی که بعدها به #نیما_یوشیج معروف شد، در ۲۱ آبان‌ماه سال ۱۲۷۶ خورشیدی مصادف با ۱۱ نوامبر ۱۸۹۷ میلادی، در یکی از مناطق کوه البرز در منطقه‌ای به‌نام یوش، از توابع نور مازندران، دیده به جهان گشود.

او در ۶۲ سال زندگی خود توانست معیارهای هزارساله‌ شعر فارسی را که تغییرناپذیر و مقدس و ابدی می‌نمود، با شعرهایش تحول بخشد. وی در همان دهکده که متولد شد، خواندن و نوشتن را آموخت.

نیما ۱۱ ساله بوده که به تهران کوچ می‌کند و روبه‌روی مسجد شاه که یکی از مراکز فعالیت مشروطه‌خواهان بوده است؛ در خانه‌ای استیجاری، مجاور مدرسه‌ دارالشفاء مسکن‌می‌گزیند.

او ابتدا به دبستان «حیات جاوید» می‌رود و پس از چندی، به یک مدرسه‌ کاتولیک که آن وقت در تهران به مدرسه‌ سن‌لویی شهرت داشته، فرستاده می‌شود.

او نخستین شعرش «قصه‌ رنگ ‌پریده» را در ۲۳ سالگی می‌نویسد. نیما در سال ۱۲۹۸ به استخدام وزارت مالیه درمی‌آید و دو سال بعد، با گرایش به مبارزه‌ مسلحانه علیه حکومت قاجار، اقدام به تهیه‌ اسلحه می‌کند. نیما در دی‌ماه ۱۳۰۱ «افسانه» را می‌سراید و بخش‌هایی از آن را در مجله قرن بیستم به سردبیری میرزاده عشقی به چاپ می‌رساند.

وی در ۱۳۰۵ با عالیه جهانگیری ـ خواهرزاده جهانگیرخان صوراسرافیل ـ ازدواج می‌کند. در سال ۱۳۱۷ به عضویت در هیات تحریریه‌ مجله‌ موسیقی درمی‌آید و در کنار «صادق هدایت»، «عبدالحسین نوشین» و «محمدضیاء هشترودی»، به کار مطبوعاتی می‌پردازد و دو شعر «غراب» و «ققنوس» و مقاله بلند «ارزش احساسات در زندگی هنرپیشگان» را به چاپ می‌رساند. در سال ۱۳۲۱ فرزندش شراگیم به‌دنیا می‌آید.

این شاعر بزرگ، درحالی‌که به علت سرمای شدید یوش، به ذات‌الریه مبتلا شده بود، برای معالجه به تهران آمد؛ معالجات تاثیری نداشت و در تاریخ ۱۳ دی‌ماه ۱۳۳۸، نیما یوشیج، آغازکننده‌ راهی نو در شعر فارسی، برای همیشه خاموش شد. او را در تهران دفن ‌کردند؛ تا اینکه در سال ۱۳۷۲ طبق وصیتش، پیکرش را به یوش برده و در حیاط خانه محل تولدش به خاک ‌سپردند.

🔶 آثار

🔸 اشعار:

▫️قصه رنگ‌پریده
▫️منظومه نیما
▫️خانواده سرباز
▫️ای شب
▫️افسانه
▫️مانلی
▫️افسانه و رباعیات
▫️ماخ اولا
▫️شعر من
▫️شهر شب و شهر صبح
▫️ناقوس قلم انداز
▫️فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ
▫️آب در خوابگه مورچگان
▫️مانلی و خانه سریویلی
▫️مرقد آقا (داستان)
▫️کندوهای شکسته (داستان)
▫️آهو و پرنده‌ها (شعر و قصه برای کودکان)
▫️توکایی در قفس (شعر و قصه برای کودکان)

🔸آثار تحقیقی، نامه‌ها و یادداشت‌ها:

▫️دونامه
▫️ارزش احساسات
▫️تعریف و تبصره و یادداشت‌های دیگر
▫️دنیا خانه من است
▫️مقدمه خانواده سرباز
▫️نامه به شین پرتو
▫️نامه‌های نیما به همسرش - عالیه جهانگیر
▫️حرف‌های همسایه
▫️کشتی توفان
▫️مجموعه کامل اشعار(تدوین توسط سیروس طاهباز)

این شاعر بزرگ، درحالی‌که به علت سرمای شدید یوش، به ذات‌الریه مبتلا شده بود، برای معالجه به تهران آمد؛ معالجات تأثیری نداشت و در ۱۳ دی ۱۳۳۸ درگذشت و در امامزاده عبدالله تهران به خاک سپرده شد. سپس در سال ۱۳۷۲ خورشیدی بنا به وصیت وی پیکر او را به خانه‌اش در یوش منتقل کردند. پیکر او در کنار مزار خواهرش، بهجت‌الزمان اسفندیاری و مزار سیروس طاهباز در میان حیاط آرام گرفته‌است.
به فراخور سیزدهم دی ‌ماه، سالروز درگذشت #نیما_یوشیج شاعر معاصر ایرانی و پدر شعر نوی فارسی

#علی_اسفندیاری ، مردی که بعدها به #نیما_یوشیج معروف شد، در ۲۱ آبان‌ماه سال ۱۲۷۶ خورشیدی مصادف با ۱۱ نوامبر ۱۸۹۷ میلادی، در یکی از مناطق کوه البرز در منطقه‌ای به‌نام یوش، از توابع نور مازندران، دیده به جهان گشود.

او در ۶۲ سال زندگی خود توانست معیارهای هزارساله‌ شعر فارسی را که تغییرناپذیر و مقدس و ابدی می‌نمود، با شعرهایش تحول بخشد. وی در همان دهکده که متولد شد، خواندن و نوشتن را آموخت.

نیما ۱۱ ساله بوده که به تهران کوچ می‌کند و روبه‌روی مسجد شاه که یکی از مراکز فعالیت مشروطه‌خواهان بوده است؛ در خانه‌ای استیجاری، مجاور مدرسه‌ دارالشفاء مسکن‌می‌گزیند.

او ابتدا به دبستان «حیات جاوید» می‌رود و پس از چندی، به یک مدرسه‌ کاتولیک که آن وقت در تهران به مدرسه‌ سن‌لویی شهرت داشته، فرستاده می‌شود.

او نخستین شعرش «قصه‌ رنگ ‌پریده» را در ۲۳ سالگی می‌نویسد. نیما در سال ۱۲۹۸ به استخدام وزارت مالیه درمی‌آید و دو سال بعد، با گرایش به مبارزه‌ مسلحانه علیه حکومت قاجار، اقدام به تهیه‌ اسلحه می‌کند. نیما در دی‌ماه ۱۳۰۱ «افسانه» را می‌سراید و بخش‌هایی از آن را در مجله قرن بیستم به سردبیری میرزاده عشقی به چاپ می‌رساند.

وی در ۱۳۰۵ با عالیه جهانگیری ـ خواهرزاده جهانگیرخان صوراسرافیل ـ ازدواج می‌کند. در سال ۱۳۱۷ به عضویت در هیات تحریریه‌ مجله‌ موسیقی درمی‌آید و در کنار «صادق هدایت»، «عبدالحسین نوشین» و «محمدضیاء هشترودی»، به کار مطبوعاتی می‌پردازد و دو شعر «غراب» و «ققنوس» و مقاله بلند «ارزش احساسات در زندگی هنرپیشگان» را به چاپ می‌رساند. در سال ۱۳۲۱ فرزندش شراگیم به‌دنیا می‌آید.

این شاعر بزرگ، درحالی‌که به علت سرمای شدید یوش، به ذات‌الریه مبتلا شده بود، برای معالجه به تهران آمد؛ معالجات تاثیری نداشت و در تاریخ ۱۳ دی‌ماه ۱۳۳۸، نیما یوشیج، آغازکننده‌ راهی نو در شعر فارسی، برای همیشه خاموش شد. او را در تهران دفن ‌کردند؛ تا اینکه در سال ۱۳۷۲ طبق وصیتش، پیکرش را به یوش برده و در حیاط خانه محل تولدش به خاک ‌سپردند.

🔶 آثار

🔸 اشعار:

▫️قصه رنگ‌پریده
▫️منظومه نیما
▫️خانواده سرباز
▫️ای شب
▫️افسانه
▫️مانلی
▫️افسانه و رباعیات
▫️ماخ اولا
▫️شعر من
▫️شهر شب و شهر صبح
▫️ناقوس قلم انداز
▫️فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ
▫️آب در خوابگه مورچگان
▫️مانلی و خانه سریویلی
▫️مرقد آقا (داستان)
▫️کندوهای شکسته (داستان)
▫️آهو و پرنده‌ها (شعر و قصه برای کودکان)
▫️توکایی در قفس (شعر و قصه برای کودکان)

🔸آثار تحقیقی، نامه‌ها و یادداشت‌ها:

▫️دونامه
▫️ارزش احساسات
▫️تعریف و تبصره و یادداشت‌های دیگر
▫️دنیا خانه من است
▫️مقدمه خانواده سرباز
▫️نامه به شین پرتو
▫️نامه‌های نیما به همسرش - عالیه جهانگیر
▫️حرف‌های همسایه
▫️کشتی توفان
▫️مجموعه کامل اشعار(تدوین توسط سیروس طاهباز)

این شاعر بزرگ، درحالی‌که به علت سرمای شدید یوش، به ذات‌الریه مبتلا شده بود، برای معالجه به تهران آمد؛ معالجات تأثیری نداشت و در ۱۳ دی ۱۳۳۸ درگذشت و در امامزاده عبدالله تهران به خاک سپرده شد. سپس در سال ۱۳۷۲ خورشیدی بنا به وصیت وی پیکر او را به خانه‌اش در یوش منتقل کردند. پیکر او در کنار مزار خواهرش، بهجت‌الزمان اسفندیاری و مزار سیروس طاهباز در میان حیاط آرام گرفته‌است.
21 آبان زاد روز

#علی_اسفندیاری مشهور به

#نیما_یوشیج

شاعر معاصر ایرانی و ملقب
به پدر شعر نوی فارسی

وی بنیانگذار شعر نو فارسی است
روحش شاد و نامش جاودان 🌹🍃