معرفی عارفان
1.02K subscribers
32.3K photos
11.6K videos
3.16K files
2.65K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
دیدی ای مه
بنان
دیدی ای مه
استاد #بنان
آهنگساز: #حسین_یاحقی
شاعر: #رهی_معیری
دستگاه : #دشتی
گلهای رنگارنگ برنامه 176

@Serre_Eshgh

دیدی ای مه كه ناگه رمیدی و رفتی
پیوند الفت بریدی و رفتی
هر چه خواری به یاری كشیدم و دیدم
دامن ز دستم كشیدی و رفتی

بس ناله ها كردم
به امیدی كه رحم آری
به فریاد من ای گل
فریاد از دل تو كز جفا
فریاد ما نشنیدی و رفتی

جانا گرچه بردی از یادم
جان در كوی عاشقی دادم
ز پا فكندی به سر دویدم
گوهر فشاندم به اشك من خندیدی و رفتی

ساقی بده آن می را مطرب بزن آن نی را
كه پای لاله پیاله خوش باشد
دل اسیران به ناله خوش باشد
علاج محنت به جز می نیست
به غیر نالیدن نی نیست
#استادفرهنگ_شریف

از پسِ آن مکاتبِ تعریف‌کننده‌ی موسیقی، آن هنرستان‌ها، کلاس‌ها و همنوازی‌ها، و آن پایه‌های محکم نسل و عصر سازنده‌‌ای که با علینقی وزیری و ابوالحسن صبا و شاگردان‌شان شکل گرفت و همه‌ی ارکان موسیقی ایرانی را تحت‌تأثیر قرار داد، نسلی از نوازندگان سرزد که نیاز به تغییر ذائقه و رعایت تناسب با روزمرگیِ دوران تجدّد را حس می‌کردند. «شریف» اگر چه از دو برادر، عبدالحسین و علی‌اکبر شهنازی، پسران یکی از مهم‌ترین و مکتب‌دارترین تارنوازان قرن پیش، #میرزاحسینقلی، درس گرفت امّا در خلوت خانگی‌اش در شهرری شیوه‌های خودش در مجالست با تار را پی‌ریخت؛ هرچند بی‌تأمل به شیوه‌های ردیفی و قطعه‌های سخت وزیری هم نبود. در دوازده‌سالگی در برابر #پرویز_محمود، در تالار فرهنگ ساز نواخت و به رادیو راه پیدا کرد. با «پرویز یاحقی» هشت‌ساله در ارکستر #حسین_یاحقی همنشین شد، و پس از چندی #بیژن_ترقی چهارده‌ساله به آن‌ها پیوست. اولین کنسرت‌شان در ۱۳۳۲(۲۲سالگی‌اش) در «تماشاخانه‌ی تهران»، خیابان استانبول، برگزار شد.

بعدها در برنامه‌ی «گل‌ها» با تلقی نویی که از نوازندگی ایجاد کرده بود، یکی از محبوب‌ترین نوازنده‌های عصر خود شد. ابتکارات او در بعضی تکنیک‌ها و صدا‌سازی‌ها بیان احساسات گسترده‌تری با تار را پدید آورد که پیش از او کمتر کسی به آن‌ها دست پیدا کرده بود؛ #لطف‌الله_مجد و #جلیل_شهناز گشایندگان این راه بودند اما شریف جوی نغمه‌ها و بیان شخصی خود را جاری کرد. زمانه، بگیر رخ برتافتن و پشت کردن به گنج‌های نهان، بگیر بخل و تنگ دیدن بازی‌های دنیا، پای او را، همنشینان و هم‌قطارانش را اول از رادیو و سپس از حضورش، بُرید و بُرید و ناامید کرد تا نامنزل مهاجرت. پس از برچیده شدن بساط احساسات پیرامون استعدادهای نویافته‌ی دهه‌ی پنجاه، در دهه‌ی هفتاد، آرام‌آرام، #فرهنگ_شریف بیشتر از پیش شنیده شد و وقتی که، بعد از بعد، به وطن بازگشت، این خواب‌آلوده‌ی از این دنده به آن دنده خواب رونده، سلیقهْ دیگر کرده بود و قدرش را می‌دانست. #هوشنگ_ظریف، پرسابقه‌ترین آموزگار تار، به شیوه‌ی او دلبسته بود و از کارهایش دفتری فراهم آورد. پیش از مرگش در کهن‌سالی، خانه روشن کرد و نواخت هرچند به وقت مرگ، تحسر آن سال‌ها که از دست رفتند با خودش و شیفتگان سازش همراه بود.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ای جوانی رفتی ز دستم،
در خون نشستم
جوانی، کجایی؟ چرا رفتی؟
که من از تو طرفی نبستم
غم پیری، نبود دیری؛
که درهم، شکستم
جوانی را ز کف داده‌ام رایگانی
کنون حسرت بَرَم روز و شب بر جوانی
نه هوشیار و نه مستم
ندانم که کی هستم
جوانی چو رفتی تو ز دستم
ندیدم سود از جوانی در زندگانی
چه حاصل از زندگانی دور از جوانی
جفاها کشیدم، دردا که دیدم
از مهربانان نامهربانی
غمت را نهفتم در سینه اما
با کس نگفتم راز نهانی
ندیدم سود از جوانی در زندگانی
چه حاصل از زندگانی دور از جوانی
تویی جلوه ی شبابم
که چون جویمت نیابم
امیدم، کجایی؟ کجایی؟
اگر در برم نیایی
بسازم با سوز هجر و داغ جدایی
بسازم با سوز هجر و داغ جدایی


با صدای استاد #حسین_قوامی
شاعر: #اسماعیل_نواب‌صفا
آهنگساز: #حسین_یاحقی
در مایه #افشاری
@smsu43کانال تلگرامی
ادیب خوانساری - چشم بدت دور
چشم خدا بر تو ای بدیع شمایل
یار من و شمع جمع و شاه قبایل

جلوه کنان می‌روی و باز می‌آیی
سرو ندیدم بدین صفت متمایل

هر صفتی را دلیل معرفتی هست
روی تو بر قدرت خدای دلایل

قصه لیلی مخوان و غصه مجنون
عهد تو منسوخ کرد ذکر اوایل

نام تو می‌رفت و عارفان بشنیدند
هر دو به رقص آمدند سامع و قایل

پرده چه باشد میان عاشق و معشوق
سد سکندر نه مانع است و نه حایل

گو همه شهرم نگه کنند و ببینند
دست در آغوش یار کرده حمایل

دور به آخر رسید و عمر به پایان
شوق تو ساکن نگشت و مهر تو زایل

گر تو برانی کسم شفیع نباشد
ره به تو دانم دگر به هیچ وسایل

با که نگفتم حکایت غم عشقت
این همه گفتیم و حل نگشت مسائل

#سعدی از این پس نه عاقلست نه هشیار
عشق بچربید بر فنون فضایل



#ادیب_خوانساری
ساز و آواز #چهارگاه
همنواز : #حسین‌_یاحقی
شعر: #سعدی
DelAhangaan
الهه_ یاد جوانی
⫸ خواننده: #الهه

جوانی ...
آهنگ: #حسین_یاحقی
شعر: #نواب_صفا

ای جوانی رفتی ز دستم در خون نشستم
جوانی کجایی
چرا رفتی که من از تو طرفی نبستم